حجت الاسلام والمسلمین منصور عاصمی

نگذاشتند همراهشان باشم

نگذاشتند همراهشان باشم

‏یکبار پس از درس که از مسجد بیرون آمدیم اشکال درسی داشتم. در حین حرکت‏‎ ‎‏با‏‏ ‏‏امام سؤالم را مطرح کردم و حضرت امام پاسخ فرمودند. جواب سؤالم که تمام‏‎ ‎‏شد دو سه قدمی رفتیم ایشان ایستادند و گفتند: «مطلبتان تمام شد». عرض کردم‏‎ ‎‏بله. فرمودند: «پس بفرمایید». نگذاشتند بنده مانند عرف اکثر علما همراهشان‏‎ ‎‏حرکت کنم. زیرا ایشان استاد اخلاق هم بودند و می خواستند درس عملی هم‏‎ ‎‏بدهند.‏‎[1]‎

*  *  *

‎ ‎

کتابسلسلۀ موی دوستصفحه 151

  • )) همان.