کتاب قضا

احکام ید

احکام ید

[سؤال 11307]‏ ‏ ‏ 6491‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی‏

‏زمینی است که برخی از مردم می گویند ملک جدّ بنده است و برخی دیگر‏‎ ‎‏می گویند یک بار جدّ من در آن تصرّف زراعتی نموده است، اکنون طبقات وارث آن را‏‎ ‎‏فروخته اند و سهم الارث مرا فرستاده اند، چون ملکیّت جدّم برای من مشکوک است‏‎ ‎‏تکلیف مرا بیان فرمایید؟‏

بسمه تعالی، در صورتی که زمین در «ید» مورّث بوده و احتمال ملکیّت او را بدهید نسبت به سهم خود مالکید.

[سؤال 11308]‏ ‏ ‏ 6492‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی‏

‏حضور محترم حضرت آیت الله‌ العظمی امام خمینی، ادام الله‌ ظله العالی‏

‏محترماً به استحضار می رساند در سنوات 1340 الی 1345 شخصی قطعه زمین‏‎ ‎‏بسیار بزرگی را به ثبت رسانده و به قطعات دو الی پنج هکتاری تفکیک نموده و به‏‎ ‎‏معرض فروش گذارده و عده زیادی از اهالی یزد نسبت به خرید این زمین ها که در آن‏

استفتائات امام خمینی (س)ج. 10صفحه 21
‏زمان خارج از محدوده شهر بوده و محل سکنا نبوده و وی روی آن هم مقداری کار‏‎ ‎‏کرده بوده است؛ یعنی شخم زده بوده و جدول بندی کرده بوده، خریداری نموده اند. ‏

‏از جمله این جانب که قطعه زمینی از ایشان در سال 1344 خریداری کرده ام، آنچه‏‎ ‎‏را که این جانب خریده ام دارای شخم و دیوار کشی بوده است. در سال 1356 در زمین‏‎ ‎‏فوق شروع به کشاورزی نموده ام و در چند سال گذشته مرتباً در آن زراعت نموده ام و‏‎ ‎‏زمین مذکور زیر کشت گندم، و شلغم بوده است. در مورد زمین فوق هیچ کس از من‏‎ ‎‏طلبی یا شکایتی ندارد. اداره کشاورزی و عمران روستایی یزد از زمین های مذکور‏‎ ‎‏بازدید به عمل آورده و آن ها را مزروعی معرفی نموده است. بعضی می گویند این‏‎ ‎‏زمین ها را باید برای خانه مستضعفین از شما بگیرند. بعضی می گویند در جمهوری‏‎ ‎‏اسلامی نمی شود مالک دو هکتار زمین زراعتی باشید. خواهشمند است بیان فرمایید با‏‎ ‎‏توجه به مراتب فوق این جانب صاحب زمین هایی که دوازده سال قبل از انقلاب‏‎ ‎‏خریداری نموده ام و روی آن ها سرمایه گذاری کرده ام و آن ها را زیر کشت برده ام‏‎ ‎‏می باشم یا نه؟ و اگر عده ای در آن تصرف نمایند بدون رضایت من، شرعاً تصرفات‏‎ ‎‏آن ها جایز است یا نه؟ اجرکم علی الله‌ ‏

بسمه تعالی، تا مدعی به وجه شرعی اثبات حق خود نکند زمین ملک شما شناخته می شود و اگر نزاعی در بین است به محاکم صالحه مراجعه کنید.

[سؤال 11309]‏ ‏ ‏  ‏---->‏ ‏ 5192

‏2. در حدود 36 سال پیش زمینی از پدر به من انتقال داده شده است که در این‏‎ ‎‏مدت بلامعارض بوده و نسبت به عمران و آبادی و احیا آن اقدام کرده ام. حالیه‏‎ ‎‏شخصی قباله ای عادی به دستخط بعضی از طلبه های منطقه که هیچ کدام از آن ها در‏‎ ‎‏حیات نیستند ارائه داده و ادعای زمین مزبور را می نماید. حکم الله‌ را بیان نمایید.‏

بسمه تعالی، سند عادی دلیل شرعی نیست و تا به طریق شرعی ادعای خود را ثابت نکرده حقی ندارد.


استفتائات امام خمینی (س)ج. 10صفحه 22
[سؤال 11310]‏ ‏ ‏ 6493‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی‏

‏محضر مقدس حضرت نایب الامام، امام خمینی، دام ظله العالی ‏

‏زمین هایی که در اطراف بعضی شهرستان ها ـ من جمله قم ـ الآن آباد شده و‏‎ ‎‏صاحبان این زمین ها اول متری یک ریال ـ مثلاً ـ خریده و با خرج دولت جاده کشیده‏‎ ‎‏شده، مدرسه ساخته شده، بیمارستان و سایر وسایل رفاهی. صاحب این زمین ها اول‏‎ ‎‏زمین را مجانی بین افرادی تقسیم و کم کم قیمت گذاری و قیمت بالا می رود تا جایی که‏‎ ‎‏زمین متری یک ریال خریده شده به 6000 ریال فروخته شده در سنوات اندک پس از‏‎ ‎‏مطرح نمودن طرح زمین در مجلس شورای اسلامی. صاحب زمین قطعه هایی را به‏‎ ‎‏عنوان وقفی به افرادی سپرده با رضایت مجاناً؛ البته سند دست افراد نمی دهد و نه‏‎ ‎‏قولنامه، با توجه به این مطلب که افراد تصرف کننده اگر قدرت مالی داشتند هرگز‏‎ ‎‏چنین چیزی را قبول نمی کردند، اکنون این سؤالات مطرح می شود.‏

‏1. تصرف در این گونه زمین ها که معلوم نیست صاحبش واقعاً مالک است یا نه از‏‎ ‎‏نظر شرعی چه حکمی دارد، با توجه به این که تحقیق در مالک حقیقی مشکل است؟‏

بسمه تعالی، در ظاهر شرع، حکم به مالکیت متصرف می شود؛ مگر آن که خلاف آن ثابت گردد.

‏2. نماز خواندن در این زمین ها چه صورت دارد؟‏

بسمه تعالی، اگر مالک معلوم دارد منوط به اجازۀ مالک است؛ ولی اگر علم به غصب بودن ندارند تصرف اشکال ندارد. 

[سؤال 11311]

‏3. با توجه به این که این زمین ها نه سند و نه قولنامه دارد، آب و برق از همسایه‏‎ ‎‏استفاده کردن جایز است؟ ‏

بسمه تعالی، در استفاده از آب و برق واجب است مقررات دولت اسلامی مراعات شود. 


استفتائات امام خمینی (س)ج. 10صفحه 23
[سؤال 11312]

‏4. اگر بنیاد مسکن سند مالکیت صادر کند برای شخص متصرف، مورد قبول‏‎ ‎‏خواهد بود یا فقط صاحبش باید سند بدهد؟‏

بسمه تعالی، چنانچه طبق موازین شرعی رفتار کنند مانع ندارد. 

[سؤال 11313]

‏5. اگر ادعا نماید که من زمین ندادم به کسی؛ چرا که نه قولنامه به او داده ام و نه سند؛‏‎ ‎‏از نظر شرعی ادعای او صحیح خواهد بود و زمین از تصرف بیرون می رود؟ ضمناً‏‎ ‎‏تکلیف ساختمان چه می شود؟‏

بسمه تعالی، اگر زمین مالک شرعی داشته باشد مدعی انتقال تا به طریق شرعی دعوای خود را ثابت نکند، حقی در آن زمین ندارد و اگر بدون اجازۀ مالک، ساختمان بنا کرده حکم غصب دارد، باید زمین را از ساختمان تخلیه کند، به مالک برگرداند. 

[سؤال 11314]‏ ‏ ‏ 6494‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ دوم محرم الحرام 1403 ق‏

‏محضر شریف رهبر عظیم الشأن، روح الله‌، حضرت آیت الله‌ العظمی امام خمینی،‏‎ ‎‏متّع الله‌ المسلمین بطول بقائه الشریف، خداوند متعال ظلّ مبارک را بر قاطبۀ مسلمین‏‎ ‎‏جهان مستدام بدارد. چون نیاز فوری به پاسخ مسأله می باشد، مستدعی است امر و‏‎ ‎‏مقرر فرمایید پاسخ مربوطه را هرچه زودتر با توجه به مسائل مندرجۀ تحت عنوان‏‎ ‎‏(القول فی أحکام الید) رسالۀ شریفۀ تحریر الوسیله ارسال فرمایند.‏

‏بالاخانه ای است (یعنی یک اتاق فوقانی) جزء خانۀ زید و در تصرف کامل زید و‏‎ ‎‏آبا و اجدادش نسلاً بعد نسل بوده و می باشد. تحتانی این اتاق، جزء خانۀ مجاور به‏‎ ‎‏ملکیت عمرو و در تصرف عمرو و مالکین قبلی آن خانه بوده و می باشد. درب‏‎ ‎‏ورودی این اتاق فوقانی، در خانۀ زید متصرف و هیچ گونه درب یا پنجره یا‏

استفتائات امام خمینی (س)ج. 10صفحه 24
‏کوچک ترین روزنه و سوراخی به خانۀ عمرو ندارد. در پروندۀ ثبتی و اسناد مالکیت‏‎ ‎‏صادره از ادارۀ ثبت، هیچ گونه ذکری از بالاخانه یا تحتانی آن یا سقف فاصل بینهما‏‎ ‎‏نگردیده، ولی از حدود مندرجه در سند مالکیت ممکن است استفاده گردد که‏‎ ‎‏بالاخانه، جزء خانۀ عمرو، که متصرف آن نمی باشد (نه خود او، نه أیادی قبلی) به ثبت‏‎ ‎‏رسیده است. متقاضی ثبت خانۀ زید و همچنین ورثه اش اگر اطلاعی از اشتباه ثبتی‏‎ ‎‏داشتند، تا کنون در رفع اشتباه اقدام نموده بودند. از طرف دیگر، مالکین قبل از عمرو‏‎ ‎‏که خانۀ عمرو را مالک و متصرف بوده اند هیچ گونه ادعایی نسبت به بالاخانه‏‎ ‎‏ننموده اند. اکنون عمرو که خانۀ خود را اخیراً خریداری نموده، به استناد حدود‏‎ ‎‏مندرجۀ در سند مالکیت آیا می تواند مدعی مالکیت بالاخانه و تصرف غاصبانۀ زید‏‎ ‎‏گردد یا خیر؟ والسلام علیکم ورحمة الله‌ وبرکاته‏

بسمه تعالی، مجرد سند، اعتبار شرعی ندارد و ید، امارۀ ملکیت است، مگر آن که خلاف آن به طریق شرعی اثبات شود.

[سؤال 11315]‏ ‏ ‏ 6495‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ 27 / 9 / 1361‏

‏حضور مبارک حضرت آیت الله‌ العظمی امام خمینی، رهبر کبیر انقلاب ایران،‏‎ ‎‏مدّ  ظله، به شرف عرض می رساند:‏

‏قریه کماسی از قراء گرگان است. یکی از مالکینِ جزء، حسب ارث و ابتیاعی‏‎ ‎‏متجاوز از شصت سال است که در سهم خود در قریه مزبوره تصرفات مالکانه داشته و‏‎ ‎‏با دسترنج خود مزرعه ای به وجود آورده است. در چهل سال قبل مزرعه را به شخصی‏‎ ‎‏اجاره می دهد و مستأجر در مدت شش سال اجاره نمی دهد. مالک مزرعه را پس‏‎ ‎‏می گیرد و الآن خود متجاوز از سی و پنج سال است در مزرعه مشغول زراعت است و‏‎ ‎‏در آن احداث تأسیسات و غرس اشجار می کند. آیا با وجود حقانیت و سیره تصرفات‏‎ ‎‏مالکانه و زارعانه و وجود درختان کهن چنین کس را می توان غاصب قلمداد کرد یا‏

استفتائات امام خمینی (س)ج. 10صفحه 25
‏خیر؟ مستدعی است حکم شرعی را بیان فرموده تا دعاگو باشیم.‏

بسمه تعالی، ذی الید اگر سابقۀ غصب در بین نباشد مالک شناخته می شود و اگر نزاعی در بین است به محاکم قضایی مراجعه نمایند.

[سؤال 11316]‏ ‏ ‏ 6496‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی‏

‏محضر مبارک حضرت امام خمینی، دامت برکاته، به عرض می رساند:‏

‏زمینی است تحت تصرف شخصی، و دیگری دعوای ملکیت آن زمین را می نماید،‏‎ ‎‏آیا حق دارد از تصرف و ید ذی الید بگیرد، بدون این که مدرک شرعی داشته باشد‏‎ ‎‏یا  خیر؟‏

بسمه تعالی، تا مدّعی ملکیت دعوای خود را در محاکم صالحه به طریق شرعی اثبات نکند، حق مزاحمت ذی الید را ندارد.

[سؤال 11317]‏ ‏ ‏  ‏---->‏ ‏ 2132

‏6. مالی که ارثاً از جد به پدر و از پدر به پسر رسیده، پس از 140 سال، آیا می توان‏‎ ‎‏آن مال را بدون مدرک، مخلوط به حرام دانست و دو خمس و یک زکات (پنجاه‏‎ ‎‏درصد از کل) برای آن قائل شد؟‏

بسمه تعالی، گرچه به ظاهر ید، قول ذی الید پذیرفته است ولی نزاع باید در محکمۀ شرعیه حل و فصل شود.

[سؤال 11318]‏ ‏ ‏ 6497‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ 24 / 8 / 1358‏

‏محضر مبارک حضرت آیت الله‌ العظمی آقای امام خمینی، رهبر انقلاب اسلامی‏

‏احتراماً برای روشن شدن امر بفرمایید آیا به مجرد ادعای شخص یا اشخاص‏‎ ‎‏نسبت به ملکی که از صد سال بیشتر در ید تصرف شخص یا اشخاصی بوده و اسناد‏‎ ‎‏مالکیت آن با طی مراحل به نام آن ها صادر شده است مؤثر است، چون در این موقع‏

استفتائات امام خمینی (س)ج. 10صفحه 26
‏بعضی از عناصر درصدد ایذاء و اذیت مردم برآمده و ادعای واهی و بدون مدرک و‏‎ ‎‏استنادی را طرح می کنند و در مقام تهمت و افترا به اشخاص برآمده و قصد توهین یا‏‎ ‎‏اعمال نظریات شخصی دارند، آیا ادعای موهوم و بدون مدرک قابل قبول می باشد یا‏‎ ‎‏باید با ادله و براهین و مدرک لازم به اثبات مدعای خود برآیند، تمنا دارد امر شود‏‎ ‎‏پاسخ مسأله شرعی داده شود تا مطلب شرعی بیشتر روشن گردد. ادام الله‌ بقائک‏

بسمه تعالی، ذوالید مالک شناخته می شود مگر مدعی خلاف به طریق شرعی دعوای خود را در محاکم صالحه اثبات نماید.

[سؤال 11319]‏ ‏ ‏ 6498‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ 8 / 8 / 1361‏

‏حضور محترم حضرت آیت الله‌ العظمی و رهبر عظیم الشأن مسلمانان ایران و‏‎ ‎‏جهان اسلام جناب آقای روح الله‌ الموسوی الخمینی، مدّ ظله، سلام و درود فراوان بر‏‎ ‎‏روان شهدای اسلام و با درود خالصانه که از اعماق قلب سرچشمه می گیرد نثار خاک‏‎ ‎‏پای رهبری که از وصف خارج است باد. ای امام امت! می دانم خسته ای ولی چاره ای‏‎ ‎‏ندارم که در چند مورد از نظر دینی سؤالی دارم و دوست دارم که خود آن جناب با خط‏‎ ‎‏زیبای خود به عنوان یادگار مسائل را برای این حقیر جواب گویند.‏

‏1. یک باب حیاط به مساحت 2000 متر مربع از پدرم برای 2 برادر و 2 خواهر به‏‎ ‎‏ارث رسیده و این حیاط طی قباله عادی خریداری گردیده، با توجه به این که مساحت‏‎ ‎‏قید نشده فقط چهار جهت نوشته شده، و 2000 متر مربع که نوشتم طبق نقشه برداری‏‎ ‎‏رژیم سابق می باشد که طبق گفته مادرم بیش از نصف حیاط فوق الذکر می باشد و بقیه‏‎ ‎‏را پدرم همین طور به تصرف خودش درآورده چون صاحب نداشته و حال به دست‏‎ ‎‏ما رسیده است. و پدرم هم در سال 1340 یعنی 21 سال پیش فوت نموده و در زمان‏‎ ‎‏حیات وی کسی بابت بقیه ادعایی نکرده است. و هم اکنون که 38 سال می باشد و بنده‏‎ ‎‏هم 35 سال دارم و از سن 5 سالگی هرچه یاد می دهم کل این حیاط را به یاد می آورم.‏

استفتائات امام خمینی (س)ج. 10صفحه 27
‏از نظر شرعی می خواهم به وظیفه دینی خود عمل نمایم و می خواهم کل اموال بنده‏‎ ‎‏پاک شود که در فردای قیامت شرمنده نشوم. خواهشمند است جواب در ظهر همین‏‎ ‎‏نامه بنویسند. در ضمن 5 / 3 هکتار زمین دیم هم داریم. ‏

بسمه تعالی، اگر یقین به غصب بودن ندارید و زمین در دست پدر شما بوده و از او به شماها ارث رسیده حکم به ملک ورثه می شود و ارثیه خمس ندارد و برای بررسی و تصفیۀ حساب به یکی از وکلای مسلم الوکالۀ این جانب مراجعه نمایید.

‏2. خود من یک معلم هستم و یک ساختمان در همین زمین ساخته ام و مبلغ 130 هزار تومان هم‏‎ ‎‏بدهکار هستم، در ضمن با دختری ازدواج نموده ام که پدرش ثروتمند بوده و مقداری پول به عنوان‏‎ ‎‏ارثیه به ایشان رسیده که آن مبلغ را برای ساختمان خرج کرده ام از نظر شرعی پول ایشان چه تکلیفی‏‎ ‎‏پیدا می کند. در ضمن پدر نامبرده مالش را پاک نکرده و خمس و سهم نداده و حج هم رفته و در سال‏‎ ‎‏57 فوت نموده.‏

‏حالا با تمام این اوضاع و احوال من که یک معلم هستم و می خواهم به وظیفه شرعی خود عمل کنم و‏‎ ‎‏پدرم را اگر در گذشته زیر دِین بوده لااقل با این عمل بتوانم شاید ذره ای از گناهانش را کم کنم که آن هم‏‎ ‎‏با خداوند است.‏

‏خواهشمند است تکلیف را به طور کلی و جداگانه برای این حقیر روشن نمایند تا از شک و تردید‏‎ ‎‏خلاص شوم و بتوانم با سربلندی در راه اسلام قدم بردارم، در ضمن ای امام امّت خودم در اواخر مرداد‏‎ ‎‏ماه سال گذشته آمدم و نامه هم نوشته بودم که به حضورتان تقدیم کنم و تا زیر آن دو چنار در میان‏‎ ‎‏کوچه آمدم ولی نگهبانان نگذاشتند و فرمودند ملاقات ندارند و ناامید برگشتم.‏

بسمه تعالی، اگر یقین دارد اموالی که به وی بابت ارث منتقل شده در آن خمس وجود دارد باید خمس آن را بپردازد.

[سؤال 11320]‏ ‏ ‏ 6499‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی‏

‏محضر مبارک حضرت مستطاب آیت الله‌ العظمی سید روح الله‌ موسوی خمینی،‏‎ ‎‏دام ظله العالی‏

‏ملاحسین زمین خود را با محمد علی معاوضه کرده است و در این باره تحریری‏

استفتائات امام خمینی (س)ج. 10صفحه 28
‏نوشته است و سه شاهد و نویسنده آن، همه فوت شده اند چون که در سال 1340‏‎ ‎‏نوشته شده است و در این تحریر مرز چهار طرف زمین هر دو مشخص شده است و‏‎ ‎‏هکذا نوشته اند به این که این معاوضه در حال وجود تمام شرایط در طرفین انجام گرفته‏‎ ‎‏و صیغۀ مبادله و معاوضه نیز صحیح بوده است و طرفین قبض و اقباض هم کرده اند و‏‎ ‎‏نوشته اند که هیچ کس از طرفین حق دعوا ندارد و باطل است و آن کس که دعوا کند‏‎ ‎‏ملعون است و سه پشت بر همین منوال گذشت و طرفین طبق این تحریر عمل‏‎ ‎‏می کرده اند و اکنون ورثه ملاحسین دعوا می کنند که زمین محمد علی را که عوضاً به‏‎ ‎‏آن ها داده بود در حدود جنوبی آن اسم نهری را برده است که این اسم یک لفظ‏‎ ‎‏مشترک است و بر دو نهر موجود در آن جا صدق می کند ـ البته به نظر عرف این لفظ‏‎ ‎‏مشترک نیست، بلکه فقط اسم یک نهر است که از اول طبق همان نهر زمین را به او داده‏‎ ‎‏بود و تا کنون به همین منوال هست، که به نسبت یک نهر مساحت زمین کوچک‏‎ ‎‏می شود که از اول تا الآن به حساب همین نهر زمین به دست او (ورثه ملاحسین) است‏‎ ‎‏و نسبت به نهر دیگر مساحت زمین بزرگ تر می شود، و اگر فرضاً این لفظ مشترک‏‎ ‎‏باشد و بر هر دو نهر اطلاق شود باز هم اولاً، زمینی را که محمدعلی به ملاحسین داده‏‎ ‎‏است هنگام دادن آباد بود و برعکس زمینی را که ملاحسین به محمدعلی داده است در‏‎ ‎‏آن وقت غیرآباد بوده و اگر مراد نهر دوم باشد زمینی را که محمدعلی به ملاحسین داده‏‎ ‎‏و آباد بوده و هست از زمینی که ملاحسین به محمدعلی داده و غیر آباد بوده به مقدار‏‎ ‎‏معتدبه بزرگ تر می شود، در حالی که ظاهراً باید برعکس باشد ـ دوم این که زمین‏‎ ‎‏محمد علی تا نهر اول به دست ورثه ملاحسین بوده و بقیه (که الآن دعوا دارد) تا نهر‏‎ ‎‏دوم به دست ورثه محمد علی بوده، آیا این حالت سابقه ید محسوب می شود؟ چون‏‎ ‎‏که تا کنون بدون هیچ اختلافی قبل از زمان معاوضه این زمین (یعنی زمین متنازع فیه)‏‎ ‎‏به دست محمد علی و ورثه او بوده و هست.‏

‏و هکذا دعوا دارد که این تحریر اصلاً ارزش شرعی ندارد، چون که هبه نیست و‏‎ ‎‏فقط یادی از این معاوضه می باشد، لذا یا زمین خودم را پس بدهید یا همین زمین را‏

استفتائات امام خمینی (س)ج. 10صفحه 29
‏قبول می کنم، اگر تا نهر دوم (بقیه که به دست ورثه محمد علی است) را به من بدهید.‏

‏لذا حکم اختلاف در مساحت و مرز زمین چیست؟ (که اگر فرضاً لفظ مشترک‏‎ ‎‏باشد) و حکم این دعوا که می گویند این تحریر ارزش شرعی ندارد چیست؟‏

‏بعد از چندین سال وراث طرف حق فسخ را دارند یا نه؟ در حالتی که در تحریر‏‎ ‎‏نوشته شده است که حق ندارند هرکه رد کند به او لعنت گفته شده است.‏

بسمه تعالی، هر یک نسبت به مقدار زمینی که در دست دارند در ظاهر شرع مالک شناخته می شوند و چنانچه نزاعی در بین باشد به محاکم صالحه مراجعه کنند.

[سؤال 11321]‏ ‏ ‏ 6500‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی‏

‏یک قطعه زمین تقریباً سه قفیز هست که در مدت شصت و پنج سال که از عمر من‏‎ ‎‏می گذرد از دوره زنده بودن پدر تا حال که دو سال و نیم است که فوت کرده در این‏‎ ‎‏مدت در آن زمین ناصاف که با بیل و کلنگ صاف کردم و کشاورزی مشغول بودم کار‏‎ ‎‏می کردم تا این که چند سال قبل دور زمین را سیم کشی و درخت سیب و تبریزی‏‎ ‎‏آوردم و حال شنیده ام زمین را یک کسی که از محل دور است ادعای مالکیت آن را‏‎ ‎‏می کرده و من خیلی کوچک بودم دیدم پدرم به آن شخص مقداری جو داد و دیگر آن‏‎ ‎‏مرد را ندیدم، جویا شدم گفتند آن مرد مدتی است که فوت کرده و من جویا شدم آیا‏‎ ‎‏وارثی دارد، ولی معلوم نیست کجا است زنده است یا خیر و من به یک آقایی روحانی‏‎ ‎‏که رئیس کمیته است شرح حال را در میان گذاشتم، ایشان گفتند چون صاحب آن‏‎ ‎‏زمین معلوم نیست، یک سوم فروش قیمتش را به دفتر امام بدهید و من سه سال است‏‎ ‎‏این عمل را انجام می دهم آیا حکم شرعی این است یا خیر؟ بیان فرمایید.‏

بسمه تعالی، چنانچه محرز نباشد که زمین ملک دیگری است تصرف شما در آن اشکال ندارد.


استفتائات امام خمینی (س)ج. 10صفحه 30
[سؤال 11322]‏ ‏ ‏ 6501‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ 21 / 12 / 1361‏

‏آیت الله‌ اعظم و اعلم به شرف عرض عالی می رساند: شخصی ملکی دارد که عبور‏‎ ‎‏آب در آن است. درختان حاشیۀ جوی آب، ملک مالک و زارع است، ولی جوی، ملک‏‎ ‎‏شخصی سائل است. دو نفر بدون مجوّز درختی را که تغذیه از ملک مالک زمین‏‎ ‎‏زراعی و جوی می شود و ضرر و زیان دارد و مانع رشد محصول زارع و مالک ملک‏‎ ‎‏است، ادعا می کنند آیا درخت مال مالک ملک و زارع است و یا آن دو نفر مدعی؟‏‎ ‎‏تقاضا دارد در این مسأله شرعی تکلیف را مرقوم فرمایید، که مورد حاجت است‏‎ ‎‏عندالله‌ و عند الرسول پهلوی خداوند ضایع نخواهد بود.‏

بسمه تعالی، درخت محکوم به ملکیت است برای کسی که بر آن ید دارد مگر این که دیگری ادعای خود را به طریق شرعی اثبات نماید.

[سؤال 11323]‏ ‏ ‏ 6502‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی‏

‏با عرض تشکر از محضر مبارک آیت الله‌ خمینی، دامت برکاته‏

‏زنی صاحب زمینی بوده و قبل از فوتش وصیت کرده که زمین مذکور را باید سه‏‎ ‎‏قطعه کرد و ثلث اول برای شخص تعیین شده و نیابتاً برای انجام حج واجب باشد و‏‎ ‎‏ثلث دوم از شوهرش برای انجام واجبات دینیه کالصوم و الصلاة باشد و ثلث سوم از‏‎ ‎‏وارثین یعنی دخترهایش باشد. بعد از فوت این موصی، مادرش که در حالت وصیت و‏‎ ‎‏حیاتش ساکت بوده، نزاع کرده و می گوید که نصف تمام این زمین را پدر زن وصیت‏‎ ‎‏کننده عوض مهریه برایم داده بود و در ادعای خود شاهد هم ندارد. آیا این دعوا شنیده‏‎ ‎‏و حقی ثابت می شود یا نه؟ وظیفه موصی له بعد از انجام حج یا قبل از انجام حج‏‎ ‎‏چیست و شوهر و دخترها چه کار خواهند کرد؟‏

بسمه تعالی، اگر زمین تحت ید موصی بوده تا مدّعیه به طریق شرعی

استفتائات امام خمینی (س)ج. 10صفحه 31
دعوای خود را ثابت نکند حقی ندارد و وصیت نسبت به ثلث مجموع ترکه میت نافذ است.

[سؤال 11324]‏ ‏ ‏ 6503‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ 8 / 11 / 1358‏

‏دفتر امام خمینی، دامت برکاته، با کمال تشکر و امتنان‏

‏این جانب ملکی از مادرم به ارث رسیده و بین خود و برادرم تقسیم کردیم. قطعه‏‎ ‎‏زمین اکنون متعلّق به فرزندان برادرم می باشد که در سال گذشته فوت شد؛ اما دو ماه‏‎ ‎‏قبل بود که پسر داییم اظهار داشت: مادر شما وصیت نمود که این ملک را بعد از من‏‎ ‎‏وقف کنید. مدت 35 سال است که این موضوع را نگفته و اجاره زمین را هم همیشه به‏‎ ‎‏برادرم می داد. حتی خود برادرم برای یک بار هم که شده باشد اظهار نکرد که زمین‏‎ ‎‏وقف است و در تقسیم سهم وی قرار گرفته. لطفاً نظریه آن مرجع بزرگ و بزرگ رهبر‏‎ ‎‏جهان اسلام را در ذیل ورقه مرقوم فرمایید.‏

بسمه تعالی، در فرض مذکور زمین محکوم به ملکیت است برای ورثه، و تا دعوای وصیت به طریق شرعی ثابت نشود وقف کردن زمین لازم نیست.

[سؤال 11325]‏ ‏ ‏ 6504‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی‏

‏محضر مبارک رهبر عالی قدر انقلاب ایران، حضرت آیت الله‌ العظمی امام خمینی،‏‎ ‎‏محترماً به عرض می رساند:‏

‏این جانب قطعه زمینی در سال 1322 خریداری نموده ام و زمین مزبور در سال های‏‎ ‎‏قبل در اثر کمبود آب هر چند سال یک مرتبه کشت می شده ولی در حدود 8 سال پیش‏‎ ‎‏در اثر زیاد شدن آب تمام زمین دیوارکشی و درخت کاری شده و تماماً همه ساله‏‎ ‎‏کشت و زرع می شود، عده ای در حال حاضر بدون هیچ گونه مدرکی ادعا می کنند که‏‎ ‎‏زمین متعلق به ما می باشد و دائماً مزاحمت فراهم نموده و اخیراً به زمین مداخله ‏‎ ‎


استفتائات امام خمینی (س)ج. 10صفحه 32
‏نموده و تمام دیوارها را خراب نموده و درخت ها را کنده و تمام کشت گندم را از بین برده اند،‏‎ ‎‏حال مستدعی است نظر مبارک خود را در مورد این زمین بیان فرمایید. ‏

بسمه تعالی، زمین ملک کسی است که در تحت ید و تصرف اوست مگر آن که دیگری دعوای مالکیت خود را به طریق معتبر اثبات کند و نزاع باید در محکمه صالحه حل و فصل گردد.

[سؤال 11326]‏ ‏ ‏ 6505‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ 24 / 11 / 1361‏

‏محضر رهبر کبیر انقلاب اسلامی ایران، حضرت امام خمینی، دامت برکاته‏

‏شخصی حدود 92 سال قبل، مقداری از مزرعه ای را برای چرای حیواناتش خریده‏‎ ‎‏و مبلغش را پرداخته است و در ظرف این مدت، مزرعۀ مذکوره در اختیار بایع و‏‎ ‎‏وارثانش بوده است و فعلاً به جز یک سند عادی، سند دیگری ندارد. آیا بدون اقامۀ‏‎ ‎‏دلیل شرعی، کسی حق جلوگیری از آن را ـ به جرم نداشتن سند محضری ـ دارد یا خیر؟‏

بسمه تعالی، سند محضری یا غیر آن میزان نیست و ذی الید مالک شناخته می شود و کسی که ادعا دارد ملک را خریده، تا در محضر دادگاه، به وجه شرعی ادعای خود را ثابت نکند، حق مزاحمت ذی الید را ندارد. 

‎ ‎

استفتائات امام خمینی (س)ج. 10صفحه 33