فصل اول: پیوند با نهضت امام

شرح حال

‏س: در ابتدا خودتان را معرفی کنید؟‏‎[1]‎

‏ج: من در سال 1312 ه‍. ش در یک خانواده مذهبی در شهر قم بدنیا آمدم، پدرم راهنمای حج بود و در طی سال‌های پر برکت عمرشان توانسته بود 46 سفر با قاطر و شتر به حج برود البته هرسفر او 11 ماه طول می‌کشید گاهی هم به حج نمی‌رسید، می‌ماند تا سال بعد، وقتی حج را انجام می‌داد، به ایران مراجعت می‌کرد و عملاً یک ماه بیشتر در موطنشان نبودند. ‏

‏از نظر اقتصادی هم وضع مالی خانواده ما به گونه‌ای نبود که من بتوانم روزها درس بخوانم، بنابراین از سن 10 سالگی روزها کار می‌کردم و شب‌ها درس می‌خواندم. آن موقع (حدود سال 1324) برادر بزرگ من در تهران بود، وی با اجازه پدر و مادرم مرا به تهران آورد، و از آن زمان من مشغول به کار شدم. محل کار من ابتدا در یک کارخانه قندریزی در بازار چهل تن، سه راهی بازار سید اسماعیل، سرای حاج هادی بود.‏

کتابدیدار در نوفل لوشاتوصفحه 3

  • . تاریخ شروع مصاحبه با آقای ابوالفضل توکلی بینا 22 اردیبهشت 1385 می‌باشد.