فصل اول: پیوند با نهضت امام

امام خمینی دل ها و قلبها را تسخیر کرد

‏س: به نظر شما حضرت امام با چه قدرتی توانست به مبارزه با شاه بپردازد؟‏

‏ج: شرایط انزوائی که بعد از 28 مرداد سال 1332 در کشور ما حکم فرما بود اثرات نامطلوبی بجا گذاشت، حتی در روحانیون ما نیز این حالت انزوا فرهنگ شده بود، بطوری که دخالت نکردن در مسائل سیاسی ـ اجتماعی آنها را هم در بر گرفته بود و این حالت مدتها ادامه داشت تا اینکه امام خمینی در چند بُعد مبارزه را شروع کردند. یکی از مهمترین ابعاد مبارزه از انزوا خارج کردن و روحیه دادن به مردم و گروه های مختلف بود. وقتی به حادثه فیضیه می رسیم حضرت امام رژیم شاه از سر تا پا مسلح را چنان می کوبد که پایه های سلطنت 2500 ساله به لرزه می افتد و در یک اعلامیه قیام الهی را اینگونه عنوان می کند، شاه دوستی یعنی غارتگری.... ‏

‏شاه دوستی یعنی ضربه زدن به پیکر قرآن و اسلام ... ‏

‏شاه دوستی یعنی تجاوز به احکام اسلام ... ‏

‏شاه دوستی یعنی کوبیدن روحانیت ... ‏

‏بدین ترتیب امام خمینی با جسارت و رشادت خواب طلائی رژیم وابسته شاه را بر هم زد. ایشان در فرمایشاتشان جملاتی به این مضمون فرمودند: ... اصول اسلام در ‏

کتابدیدار در نوفل لوشاتوصفحه 21
‏معرض خطر است، قرآن و مذهب در مخاطره است با این احتمال تقیه حرام است و اظهار حقایق واجب (ولو بلغ ما بلغ‏‎[1]‎‏) ...... ‏

‏من اکنون قلب خودم را برای سرنیزه های مأمورین شما حاضر کردم ولی برای قبول زورگوئی ها و خضوع در مقابل جباری های شما نخواهم.... ‏

‏امام خمینی این اسطوره مقاومت در قدم به قدم مبارزه با چنان جسارت و رشادتی به وظایف خطیر خود پرداخت که همه قشرهای مبارز و مسلمان کشورمان را که کناره گیری از مبارزه و دخالت نکردن در مسائل سیاسی - اجتماعی که بیگانگان در گذشته فرهنگ کرده بودند، زدود و مردم را با خدا محوری به میدان مبارزه با رژیم آورد. ‏

‏ از امام امیرالمؤمنین علی ـ علیه السلام ـ سؤال می کنند: شما درب قلعه خیبر را با چه قدرتی کندید؟ امیرالمؤمنین‏‎ ‎‏(ع) می فرمایند: با قدرت معنوی. بی اغراق باید بگوئیم، امام خمینی با خدا محوریش، با آن قدرت ایمانش، مبارزه را به پیروزی رساند. من که از ابتدای مبارزه حتی قبل از تصویبنامه انجمن های ایالتی و ولایتی خدمتشان می رفتم آن جاذبه عرفانی و روح ایمانی و نفوذ او در همان وهله اول مرا به خود جذب کرد. آری امام همه دل ها و قلبها را تسخیر خود می کرد.‏

کتابدیدار در نوفل لوشاتوصفحه 22

  • . صحیفه امام؛ ج 1، ص 178.