فصل دوم: شکل گیری هیات های موتلفه اسلامی

آشنایی با آیت الله شهید دکتر بهشتی

‏س: زمینه های شکل گیری و ارتباط و آشنایی شما و دوستان موتلفه با شهید بهشتی‏‎[1]‎‏ به چه زمانی بر می گردد؟‏

‎ ‎

‎ ‎

‎ ‎

‎ ‎

‎ ‎

‎ ‎

‎ ‎

‎ ‎

‎ ‎

‎ ‎

‎ ‎

‎ ‎

‎ ‎

‎ ‎

‎ ‎

‎ ‎

‎ ‎

‎ ‎

‎ ‎

‎ ‎

‎ ‎

‎ ‎

‏ج: الحق باید گفت شهید بهشتی یک فقیه، یک فیلسوف بزرگ، یک شخصیت علمی و یک مدیر توانمند و بزرگ بود. در مورد ارتباط من با شهید بهشتی بایستی عرض کنم که ‏

کتابدیدار در نوفل لوشاتوصفحه 41
‏ارتباط من با ایشان قبل از نهضت امام و از سال 1338 بود. ایشان مدرسه دین و دانش را در قم تاسیس کرد و برای این کار هم هیچ نوع پولی از دولت دریافت نمی کرد. او زندگی ساده ای داشت و در کمال ساده زیستی زندگی می کرد و با استفاده از حقوق معلمی امورات زندگی خود را می گذراند. شهید بهشتی حتی برای سخنرانی مذهبی که در مناسبت های مختلف ایراد می کرد مبلغی دریافت نمی کرد. ‏

‏زمینه آشنایی من از موقعی شروع شد که ایشان حدود سال 1338 در منزلی نزدیک به میدان بهارستان جلساتی درخصوص مالکیت در اسلام داشت که آقای طالقانی هم همین بحث را ایراد می کردند. ‏


کتابدیدار در نوفل لوشاتوصفحه 42
‏من آقای بهشتی را اولین بار در این جلسات دیدم و از همان جلسه اول جاذبه  ایشان مرا گرفت. وی بیانات قدرتمند و قوی ای داشت. همراه با آغاز نهضت اسلامی و بعد از فوت مرحوم آیت الله بروجردی در سال 40 ایشان را از قم تبعید کردند به تهران و اجازه فعالیت در قم را به ایشان ندادند. خوب تهران هم که آمدند باز در آموزش و پرورش با آقای برقعی و دکتر باهنر کتاب های دینی آموزش و پرورش را تدوین می کردند. ‏

‏س: شهید بهشتی درجریان تاسیس مدرسه رفاه هم بودند؟‏

‏ج: خوب ایشان جزء هیئت امنای رفاه بودند لذا هم درمدرسه رفاه از وجود ایشان استفاده می کردیم و هم در شورای مرکزی جمعیت های موتلفه اسلامی.‏

کتابدیدار در نوفل لوشاتوصفحه 43

  • . دکتر سید محمد حسینی بهشتی در سال 1307 هجری شمسی در اصفهان در خانواده ای متدین متولد شد. پس از پایان دوره تحصیلات متوسطه به تحصیل علوم دینی در حوزه علمیه اصفهان روی آورد و به سرعت مدارج علمی قابل توجهی را سپری نمود. وی در کنار تعلیم فقه و اصول به یادگیری فلسفه رغبت زیادی نشان داد و با توجه به اینکه برای تکمیل تحصیلات خود به حوزه علمیه قم مهاجرت کرد. بعد از سال 1330 تا 1335 به مدت 5 سال نزد مرحوم علامه سید محمد حسین طباطبایی به فراگیری فلسفه پرداخت. پس از این مرحله تصمیم گرفت تحصیل در رشته فلسفه را در دانشگاه ادامه داده و در این رشته به اخذ درجه دکترا نائل گردد. وی که بشدت به تعلیم و تربیت نسل جوان اعتقاد داشت در سال 1333 به تاسیس دبیرستان دین و دانش که خود مدیریت آن را به عهده داشت همت گماشت. دکتر بهشتی در سال 1334 برای اداره مرکز اسلامی هامبورگ به آلمان عزیمت کرد که تا سال 1339 بعنوان امام جماعت مسجد هامبورگ فعالیت می نمود. وی در این دوران 5 ساله موفق شد تشکل اولیه انجمنهای اسلامی دانشجویان ایران در خارج را تاسیس نماید، رغبت فراوان وی به تربیت نسل جوان باعث شد در سال 1349 به استخدام وزارت آموزش و پروش درآید و بعنوان کارشناس کتابهای تعلیمات دینی در سازمان کتابهای درسی ایران وظیفه ای حساس را عهده دار گردد. هرچند دکتر بهشتی در سال 1354 توسط ساواک دستگیر گردید اما این بازداشت نتوانست مانع تلاشها و فعالیتهای سیاسی او گردد چه وی با آغاز نهضت اسلامی ملت ایران به رهبری امام خمینی یکی از ارکان اصلی و ثابت تظاهرات و راهپیمایهایی گسترده مردم علیه رژیم جبار شاه بود. در آستانه ورود حضرت امام به ایران دکتر بهشتی در مرکزیت تصمیم گیری ستاد استقبال از حضرت امام بود و دیدگاهها و نظرات ایشان مستمرا به امام خمینی در پاریس منعکس می گردید. پس از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی ایران به فرمان امام خمینی در شورای انقلاب عضویت یافت و بعد از مدت کوتاهی از سوی امام به ریاست دیوان عالی کشور و ریاست قوه قضائیه منصوب گردید. از ابتکارات دکتر بهشتی در ماههای نخست پیروزی تاسیس حزب جمهوری اسلامی بود. وی بعنوان دبیرکل حزب اهداف، خط مشی و برنامه های حزب را با مشورت و همکاری یاران خود تعیین می نمود. نقش شهید بهشتی در اداره مجلس خبرگان و تدوین قانون اساسی جمهوری اسلامی از مدیریت مثال زدنی و منحصر به فرد او سرچشمه می گرفت. با توجه به حاکمیت سیاسی اعضای نهضت آزادی در دوران دولت موقت و پس از آن دوران ریاست جمهوری بنی صدر، شهید بهشتی بعنوان یکی از استوانه های اصلی و محکم خط امام در مقابله با لیبرالیسم به شمار می رفت. سرانجام این وفاداری به خط امام و حمایت از آن به شهادت وی در مقر حزب جمهوری اسلامی در 7 / 4 / 1360 منجر شد. (آرشیو گروه تاریخ)