بعد از اینکه آقای خامنهای رهبر شدند، یک مرتبه رفتم خدمتشان و یک مقدار پول برای خانواده شهیدان خواستم و در رابطه با وجوهات و اجازهای که امام به من داده بود هم به ایشان توضیحاتی دادم ایشان رو کرد به من و گفت: «ببینید امام در آن مقطعی که به تو اجازه داد، درست بود. چون مبارزه بود. ایشان به شما اجازه داده که پول بگیری و خرج کنی. به خیلیها هم اجازه نمیداد که اینجور دستشان باز باشد. اما، من وجوهات را برای این کار نمیدهم ولی از حساب دیگر هر چه پول بخواهید، میتوانید خرج کنید و اگر تشخیص میدهید به من بگوئید. اما از وجوهات اجازه نمیدهم.»
ایشان در رابطه با مساله وجوهات سخت میگرفت. فردای آن روز دیدم که آقای گلپایگانی دنبال من میگردد که چرا نمیآیی پول را بگیری، خوب ایشان این دقت
کتابدیدار در نوفل لوشاتوصفحه 50
نظر را از همان اوان جوانی و حتی در دوران طلبگیاش داشت. از آن سالهایی که ما با ایشان در تماس بودیم و ارتباط داشتیم خیلی دقیق بودند.
کتابدیدار در نوفل لوشاتوصفحه 51