فصل پنجم: آزادی از زندان

ویژگی های مرحوم آیت الله طالقانی

‏مرحوم آیت‌الله طالقانی ارتباط خوبی میان زندانیان برقرار می‌کرد او سعی می‌کرد با اخلاق و سیره عملی زندانیان را جذب کند. آقای طالقانی در میان زندانیان ایجاد امید می‌کرد و آنان را برای فردایی بهتر آماده می‌ساخت حتی برای زندانیانی که در سطح پایین و از سواد کمتری برخوردار بودند سعی می‌کرد با بزرگ کردن نقاط مثبت آنها، مانع گوشه گیری و انزوای آنان شود و با شخصیت دادن به آنها وقتی از زندان آزاد ‏

کتابدیدار در نوفل لوشاتوصفحه 187
‏شدند یک مبارز به تمام عیار باشند. یا در خیلی از موارد مرحوم طالقانی نقش مهمی در رفع اختلافات و کدورتهای داخل زندان داشت. در همین رابطه خاطره‌ای از آقای علی بابابی یادم افتاد. او از اعضاء نهضت آزادی و در زندان شماره 4 با ما بود. علی بابایی قبل از پیروزی انقلاب یکی از اعضاء سازمان مجاهدین شد. بعد از آزادی از زندان به خارج از کشور فرار کرد و در ‌آلمان هم مرد. او خیلی ادعا داشت، می‌گفت: انقلابی واقعی من هستم. هر کس که وارد زندان می‌شد او را سین جیم می‌کرد. یک روز پیشنهاد کرد که با هم صحبت کنیم. با هم رفتیم به حیاط و قدم ‌زدیم. گفت: برای چه آقای خمینی در 15 خرداد این همه مردم را به کشتن داد ؟ خیلی ناراحت شدم. گفتم: تو چه می‌گویی؟ اصلاً نمی‌فهمی انقلاب یعنی چه؟ تو هنوز نمی‌فهمی اصلاً انبیای الهی برای چه آمدند؟ خیلی بیش از حد خودش صحبت می‌کرد، ‌او را خَرکُشش کردم. به زور او را کشیدم آوردم زیر آلاچیق، همان موقع آقای طالقانی زیر همان آلاچیق که قبلاً گفتم مشغول نوشتن تفسیر بود. گفتم آقا این‌ها کی هستند؟ دور شما جمع شدند؟ آقای طالقانی چندین بار در زندان از این نوع افرادی که کنارشان بودند گله داشتند. من شاهد بودم دستهای خودشان را بالا آوردند و فرمودند: من برای دینم به زندان آمده‌ام. ‏

‏س: آیت‌الله طالقانی درباره حضرت امام مطالبی نمی‌فرمودند؟‏

‏ج: این مجاهد نستوه یکی از شخصیت‌های بزرگ انقلاب اسلامی بود و سالهای عمر خود را در زندان‌های رژیم وابسته شاه گذراند و در نهایت بزرگی و مقاومت، ایستادگی کرد. هر وقت اسمی از امام خمینی می‌آمد احترام فوق‌العاده‏‏‌‏‏ای برای ایشان قائل بود. او قیام امام خمینی را یک قیام پیامبر گونه می‌دانست. آیت‌الله طالقانی در دوران زندان وجودش سازنده بود، سعی او بر این بود که گروه‌های مختلفی که به زندان می‌آمدند دور خودش جمع کند. بدین ترتیب آنها را جذب می‌کرد و در مسیر نهضت پیامبر گونه امام خمینی سوق می‌داد. ‏

‏ارتباط من و آقای طالقانی پس از آزادی از زندان هم ادامه داشت. وقتی آیت‌الله طالقانی از زندان آزاد شد، صبح یکی از روزها به اتفاق حاج مهدی عراقی خدمت ایشان رسیدیم. ایشان از این ملاقات خوشحال شدند و به ما محبت فراوان کردند. در ‏

کتابدیدار در نوفل لوشاتوصفحه 188
‏همان دیدار ایشان رو کرد به شهید حاج مهدی و گفت: من از آقای توکلی بینا گله‌مندم. حاج مهدی عراقی از ایشان سئوال کرد گله‌مندی شما چیست؟ آیت‌الله طالقانی فرمودند: من از ایشان توقع داشتم که کارهای مالی من را بعهده بگیرند تا من خیالم راحت باشد. ناگفته نماند که در محل دفتر ایشان گروه‌های مختلفی از قبیل نهضت آزادی، جبهه ملی و مجاهدین خلق حضور داشتند که آن جمع برای من قابل تحمل نبود.‏

کتابدیدار در نوفل لوشاتوصفحه 189