فصل هفتم: دیدار با امام خمینی در نوفل لوشاتو

بزرگترین درس امام

‏س: گویا حضرت امام در کارهای جاری آنجا کمک هم می‌کردند. شما نمونه‌هایی سراغ دارید؟ ‏

‏ج: یکی از روزها، وقتی تشریف بردند به دستشوئی، مشاهده می‌کنند که دستشوئی تمیز نیست آستین و شلوار را بالا می‌زنند و همه دستشوئی را کاملاً شستشو می‌دهند، دوستان می‌بینند که بیرون آمدن امام خیلی طول کشید، بعد از ساعتی درب دستشوئی باز شد و ایشان دست و پا بالا زده بیرون آمدند. شخصیتی که دنیا را در سیطره خبری خود قرار داده بود، این طور دنیا را کوچک می‌شمرد و خود را اسیر این زندگی دنیائی قرار نمی‌دهد. این نحو زندگی کردن از نظر اخلاق عملی، ‌درس بزرگی است برای همه مردم. ‏

‏س: یک چادر بزرگی برای اسکان در نوفل لوشاتو خریداری شد. آیا در جریان تدارک آن بودید؟‏

‏ج: من در جریان آن چادر نیستم. چون تا آنجایی که یادم هست ما چیزی در آنجا به نام چادر استفاده نمی‌کردیم، اگر خریداری هم شده بود استفاده نمی‌شد. ‏

‏س: احتمالاً بعد از شما بوده؟‏

‏ج: تا من در نوفل لوشاتو بودم چادری نبود‏‎[1]‎‏. ‏

‏س: در مورد درخت سیب معروف نظری ندارید؟‏

‏ج: نه، درخت سیب تکیه گاهی بود که امام تشریف می‌آوردند و می‌نشستند پای آن درخت و به آن تکیه‌ می‌دادند. چون معمول علماء و بزرگان است که قبل و بعد از نماز بنشینند و به سوالات مردم پاسخ بدهند. لذا امام هم یک چند دقیقه‌ای زودتر می‌آمدند و کنار آن درخت سیب می‌نشستند و به سئوالات مردم پاسخ می‌دادند.‏

کتابدیدار در نوفل لوشاتوصفحه 244

  • . این چادر برای اسکان و اقامه نماز و برگزاری سخنرانی تهیه شد.