فصل هشتم: بازگشت از فرانسه و سازماندهی کمیته استقبال

راه اندازی و بهره برداری فرستنده در محل استقرار امام

‏با تشکیل ستاد استقبال، افراد جدیدی به ما پیوستند. یکی از این افراد مهندس افراشته بود. او دکل‌های تلویزیون را تعمیر می‌کرد و تحصیل کرده آلمان بود. یکی از روزها با ‏

کتابدیدار در نوفل لوشاتوصفحه 265
‏برادرش که با من دوست بود، نزد من آمد. پیشنهاد مهندس افراشته این بود که من حاضرم یکدستگاه فرستنده در اختیار شما قرار دهم. ‏

‏من گفتم: ردیابی می‌کنند و می‌گیرند. ‏

‏گفت: می‌دانم، من هر روز در یک نقطه در اختیار شما قرارخواهم داد. ‏

‏س: کارمند رادیو و تلویزیون بود؟ ‏

‏ج: بله، در صدا و سیما کار می‌کرد. در همان اوایل قبل از پیروزی انقلاب به من اظهار کرد: می‌خواهم استعفا بدهم. به او توصیه کردم به هیچ وجه صلاح نیست که استعفا بدهی. تا من خبرت کنم. ‏

‏در ستاد استقبال یک گروه از مهندسین حضور داشتند که کارهای برقی ستاد را انجام می‌دادند، یکی از برادرانی که در آن بخش کار می‌کرد مهندس حیدری بود. ما مهندس افراشته را به ایشان معرفی کردیم تا با این برادران همکاری کنند. یکی از کارهائی که این گروه انجام داد نصب دکل فرستنده بالای ساختمان مدرسه علوی بود. تصمیم داشتند یک فرستنده چند کیلو واتی در مدرسه علوی راه‌اندازی نمایند. یکی از شب‌ها که بچه‌ها تصمیم گرفتند به هر شکلی هست فرستنده‌ای را در اختیار بگیرند؛ برادران وزارت نیرو هماهنگی کردند تا با یک خاموشی تصنعی بتوانند فرستنده مذکور را به مدرسه علوی منتقل کنند، بدین طریق فرستنده در مدرسه علوی راه‌اندازی شد، و از این فرستنده در دو موقعیت تاریخی استفاده شد؛ یکی روز 15 بهمن 1357 وقتی امام خمینی مهندس بازرگان را به عنوان دولت موقت نخست‌وزیر معرفی کرد و دیگری شب 22 بهمن 1357 وقتی افسران نیروی هوایی تلویزیون را روشن می‌کنند با مشاهده امام در مدرسه علوی صلوات می‌فرستند و ادامه کار حمله کماندوها به پرسنل نیروی هوایی شروع می‌شود.‏

کتابدیدار در نوفل لوشاتوصفحه 266