فصل نهم: پیروزی انقلاب اسلامی

انقلاب اسلامی با دسیسه های مختلف روبرو بود

‏زمانی که در ستاد اجرائی اموال مصادره‌ای در خیابان میرداماد بودیم از طرف حضرت آیت‌الله طالقانی، خانم دکتر شریعتی به من مراجعه کردند که مدارسی در جاده ساوه وجود دارد که وضع بسیار نامساعدی دارد، لذا از طرف آیت‌الله طالقانی مامور شدم که برای بهبود آن اقدام کنم. بنابراین من به اتفاق ایشان به جاده ساوه رفتم و پس از بازدید با فردی به نام محسنی آشنا شدم که عضو کمیته انقلاب اسلامی آن منطقه بود، یکی از روزها که بازدید رفتم محسنی من را صدا کرد و گفت آقای شریعتمداری مظلوم واقع شده ‏‎[1]‎‏. هفته بعدی که برای بازید مراجعه کردم، مرا صدا کرد و گفت: ما حدود هشتصد نفر تدارک دیدیم که به شهرقم برویم، به او تذکر دادم که در این کارها شرکت نکن عواقب بدی خواهد داشت، درست هم زمان با حمله چماقداران حزب خلق مسلمان به شهر قم این آقای محسنی با 800 نفر به کمک آن چماقداران حرکت می‌کنند که بیرون دروازه قم که می‌رسند خبر چماقداران در حال فرار از قم به آنها می‌رسد، که وحشت می‌کنند و از همان بیرون دروازه فرار می‌کنند. نظام جمهوری اسلامی بعد از پیروزی انقلاب با چنین دسیسه‌هائی روبرو بود، بی‌خود نبود که وقتی آیت‌الله شریعتمداری، فرزندش حسن را به پاریس می‌فرستد و به امام پیام می‌دهد که شاه بماند و قانون اساسی هم باشد.‏

کتابدیدار در نوفل لوشاتوصفحه 275

  • . نوارهایی از آقای شریعتمداری تهیه کرده بودند که من او را نهی کردم از اینکه وارد این ماجرا‌ها شود.