فصل آخر: دست نوشته هایی پیرامون امام و انقلاب

نگاهی به منزلت و جایگاه مردم در اندیشه امام خمینی

‏امام همواره بر این نکته تاکید داشت که مردم عامل پیروزی نهضت بوده و عنصر مهم بقای نهضت نیز مردم هستند؛ ایشان در این باره می فرماید:‏

‏«ملت بود که این نهضت را به پیش برد و ملت است که باید از این به بعد نیز به پیش ببرد». ‏‎[1]‎

‏امام خمینی در زمینه هماهنگی بین ملت و دولت و یکی از راه‌های مردمی شدن می فرمایند:‏

‏«تا این مردم را دارید خوف اینکه بتوانند به شما آسیب برسانند، هیچ نداشته باشید برای اینکه آنها آسیب را با یک نقشه هایی درست می کنند نمی آیند بریزند ملت را بکشند. آنها ملت را می خواهند از آن کار بکشند، نمی خواهند مملکت خراب کنند، می خواهند مملکت آباد باشد، از آن چیز ببرند. آنها با یک نقشه هایی،بین دولت و ملت شکاف ایجاد می کنند بین دولت و روحانیت شکاف ایجاد می کنند. این شکاف کم کم اگر زیاد شد، اسباب نارضایتی شد، مردم از دولت منحرف می شوند. [آن وقت ] شما یا باید با سر نیزه با مردم رفتار کنید یا بروید کنار». ‏‎[2]‎


کتابدیدار در نوفل لوشاتوصفحه 311
‏در نگرش امام، قدرت ملت بزرگ‌ترین قدرت شناخته شده و پیروزی در قدرت همین ملت است که ارزیابی می شود. او حتی بر این باور است که ملت می تواند راهنما و چراغ راه روشنفکران باشد، چنانچه می فرماید:‏

‏«امروز زمانی است که ملت‌ها چراغ‌راه‌روشنفکرانشان شوند و آن را از خودباختگی و زبونی در مقابل شرق و غرب نجات دهند که امروز روز حرکت ملت‌هاست». ‏‎[3]‎

‏امام همیشه به مدیران جامعه اسلامی یادآوری می کردند که نظر مردم مهم است و باید نظر آنها جلب گردد، ایشان با تاکید بر این امر، می فرماید:‏

‏«جلب نظر مردم از اموری است که لازم است، پیغمبر اکرم جلب نظر مردم را می کرد، دنبال این بود که مردم را جلب کند دنبال این بود که مردم را توجه بدهد به حق». ‏‎[4]‎

‏اکنون که تا حدی با نظر امام در مورد مفهوم ملت و جایگاه مردم و اهمیت آن آشنا شدیم، باید متذکر شویم که امام با داشتن چنین مفروضاتی از ملت اسلامی، خود را خدمتگزار چنین مردمی می شمارد و مردمی بودن مسئولان و مدیران را ضمانتی برای تداوم حرکت و نهضت اسلامی به حساب می آورد. ‏

‏این مفروضات، امام را بر آن داشت که فرضیه مردمی بودن رهبر و مدیران را ارائه دهد و درک خدمتگزاری مدیران از سوی مردم را مهمترین استراتژی در ثبات سیاسی و توسعه کشور تلقی نماید.‏

کتابدیدار در نوفل لوشاتوصفحه 312

  • . صحیفه امام؛ ج 13، ص 121.
  • . همان؛ ج 15، ص 356-357.
  • . همان؛ ج 13، ص 212.
  • . همان؛ ج 17، ص 251.