فصل آخر: دست نوشته هایی پیرامون امام و انقلاب

15 خرداد فصل جدیدی از تاریخ رویارویی مستضعفین با مستکبران

‏پیروزی انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی یکی از مهم‌ترین و شگفت انگیزترین تحولاتی بود که جهان را در قرن بیستم به لرزه در آورد، بسیاری از جامعه‌شناسان صاحب نظر به نقش قاطع رهبری در شکل‌گیری و پیروزی انقلاب اسلامی ایران اذعان داشته و این نقش را موثرتر و سرنوشت سازتر از سایر انقلاب‌های سیاسی ـ اجتماعی در قرن اخیر دانسته‌اند. ‏

‏به هر صورت شکل‌گیری انقلاب اسلامی در ایران بدون در نظر گرفتن رهبری امام خمینی امری نزدیک به محال می نماید، باید دید این معمار مجدد اسلام ناب محمدی، به چه روش و شیوه سیاسی و اجتماعی این کشتی توفان زده را به ساحل امن هدایت نمود. امام خمینی در آغاز انقلاب اسلامی از نظر سیاسی و اجتماعی، با مسائلی که در اثر سلطه بیگانگان، که به فرهنگ مردم بدل شده بود روبه رو بود. ‏

‏الف ـ جامعه آن روز ایران بر اثر زیر سلطه بودن کشور و حاکمیت بیگانگان بر کشور به گونه‌ای بود که حالت یاس و بی‌تفاوتی و بی‌میلی در مسائل سیاسی و اجتماعی که سرنوشتشان را رقم می زد فرا گرفته بود، و حوادثی که حداقل در پنجاه و پنج سال حکومت رضاخان و پسرش محمد رضا تحت سطره دولت انگلیس و آمریکا قرار داشت، ذهنیت نامناسبی در مردم به وجود آورده بود که کمتر کسی آمادگی دخالت در مسائل سیاسی و اجتماعی از خودشان نشان می داد. ‏‎[1]‎

‏ب ـ حوزه علمیه قم و مراجع عظام تقلید و جامعه روحانیت تمایلی به دخالت در مسائل سیاسی و اجتماعی نداشتند. ‏


کتابدیدار در نوفل لوشاتوصفحه 328
‏ج ـ به علت وابسته بودن کشور و برنامه‌ریزی بیگانگان در خمود نگه داشتن مردم، افتراق بین آن‌ها تقریباً هیچ نوع علاقه‌ای به مسائل سیاسی و اجتماعی و دخالت درسرنوشت خود نداشته و یک حالت بی‌تفاوتی از طرف مردم حکمفرما بود. ‏

‏د ـ در آغاز نهضت انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی برای سرکوبی مردم و مسموم نمودن ذهن آن‌ها و ایجاد اختناق و دیدن دوره‌های اطلاعاتی در انگلستان به وسیله شاپور اردشیر جی (ریپورتر) جاسوس غرب در ایران، این جاسوس انگلیسی باشخص محمدرضا شاه و دربار تا سران نظامی و ایلات و عشایر ایران در ارتباط بود و محمد رضا عاملی دست نشانده از طرف آن‌ها بود برای هر چه بیشتر به غارت بردن نفت و ذخایر ایران. ‏‎[2]‎

‏امام خمینی این معمار انقلاب اسلامی، سیاست‌گذاری با تدبیر بود و چیزی جز حق از او صادر نمی شد، آوردن مردم به صحنه کار ساده‌ای نبود، او مردی عارف، حکیم و فیلسوف و فقیهی بلند پایه بود، دم مسیحایی او بود که به سهولت برای مقابله با رژیم شاه مردم را به صحنه مبارزه می آورد. روش امام از همان روزهای اولیه نهضت اسلامی، آگاهی دادن به مردم در مسائل سیاسی و اجتماعی بود. مساله مهمی که از ابتدا امام روی آن تامل داشت. مساله وحدت بین نیروهای جامعه بود، او رودهای کوچک را به هم وصل نمود، تا سیل عظیم انسان‌ها را به حرکت در آورد و رفته رفته مردم مسلمان و خداجوی را آماده دریافت پیام‌های رهبری کند. ‏

‏تلویزیون آمریکا از هلمز و سولیوان که آخرین سفیر آمریکا در ایران بود، بعد از پیروزی انقلاب اسلامی دعوت به عمل آورد که درباره ایران با آنها مصاحبه کند. به آن‌ها گفته می شود شما وظایف خودتان را در ایران خوب انجام ندادید، سولیوان اظهار می دارد ما کاملاً وظایف خودمان را انجام دادیم چیزی که برای ما ناشناخته بود این بود ‏

کتابدیدار در نوفل لوشاتوصفحه 329
‏که آیت‌الله خمینی یک ورقه کوچکی می نوشت و سراسر کشور ایران را به حرکت در می آورد این چیزی بود که برای ما قابل فهم نبود. ‏‎[3]‎

کتابدیدار در نوفل لوشاتوصفحه 330

  • . ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، خاطرات ارتشبد سابق حسین فردوست، ج اول، انتشارات اطلاعات، تهران 1379 ص 285.
  • . همان؛ ص 301ـ229.
  • . خاطرات سولیوان ویلیام، ص62 -61.