مقدمه
انقلاب اسلامی یکی از نادرترین پدیده های تاریخ ایران و یکی از موثرترین پدیده ها در دهه های پایانی قرن بیستم است که تحولات عظیمی را به همراه آورد و ملتی را از زیر یوغ یکی از ظالمانه ترین حکومت های تاریخ رهایی بخشید.
این پدیده حاصل مجاهدت ها، تلاش ها و مبارزات انسانهای معتقد و متعهدی است که همچون قطره های زلال به هم پیوستند و تحت رهبری های عالمانه امام خمینی و در سایه توجهات حضرت حق سیل خروشان انقلاب اسلامی را جاری ساختند. مومنان آزادیخواهی که در متن تحولات سیاسی و اجتماعی و در میدان مبارزه سیاسی علیه رژیم با حضور در سنگر منبر به ارشاد و آگاهی مردم زمان با رژیم پهلوی پرداختند و سرانجام به هدف خود؛ یعنی بر پایی نظام سیاسی مبتنی بر آموزه های دینی به رهبری امام خمینی دست یافتند.
باید اذعان کرد که آنان در مسیر ناهموار مبارزه سختی ها و بیمهری های فراوانی دیدند و شکنجه های روحی و جسمی بسیاری به
کتابشیخ شریفصفحه ج
جان خریدند اما با استناد به آموزه های دینی و ایمان و عقیده راسخی که داشتند در سایه رهنمودهای امام خمینی در برابر تمام مصائب و مشکلات ایستادگی کردند و انقلاب را به سر منزل مقصود رساندند. چه بسیاری از این بزرگان نیز در راه ایمان و اعتقاد خویش جان باختند و شهد شهادت نوشیدند و با خون خود مسیر انقلاب را هموار ساختند که یاد همه آنان گرامی باد.
در سالهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی، جنگ تحمیلی عراق علیه ایران عرصه دیگری بود که انقلابیون مبارز در آن آزموده شدند.
مومنان آزادیخواه در این عرصه نیز پای در میدان مبارزه نهادند و ضمن انجام رسالت اصلی خویش؛ هدایت و ارشاد مردم، در نقش رزمنده لباس رزم پوشیده و به رویارویی با دشمن متجاوز رفتند و در این عرصه نیز سر بلند بیرون آمدند.
اثر پیش رو بررسی سیر زندگی یکی از انقلابیونی است که در بسیاری از عرصه های مبارزاتی انقلاب حضور فعالانه داشته و حماسه ها آفریده است. زمانی در سنگر منبر و مسجد و در کسوت نماینده آیت الله گلپایگانی و امام خمینی سال ها به ارشاد و آگاهی مردم پرداخته و بارها به دلیل افشای ماهیت رژیم بازداشت، زندانی و تبعید شده و نیز گروه های مبارز مسلح را علیه نظام پهلوی ساماندهی کرده است. در ایامی هم که رژیم بعثی عراق بخشی از خاک کشور را در اشغال خود گرفت، اسلحه بر دوش گرفته و برای بیرون راندن مهاجمان از کشور به نبرد تن به تن پرداخته و مجاهدت ها آفریده است. آنان که در حماسه نبرد خرمشهر حضور داشتند با نام شیخ شریف آشنایند، شیخی که حضورش
کتابشیخ شریفصفحه د
در خرمشهر بسیاری از عوامل خصم را به وحشت انداخته و ایستادگی او و یارانش در خرمشهر سبب شد علیرغم کارشکنی های فراوان برخی عوامل داخلی، آن شهر همچنان برای دشمن غیرقابل نفوذ باشد.
او مردانه جنگید و حسین وار به شهادت رسید. نیروهای بعثی پس از آنکه دهها گلوله در جای جای بدنش نشاندند و او را نعش زمین کردند، بر پیکر نیمه جانش نزدیک شده و قساوت را به حدی رساندند که فرق سرش را شکافتند. نیروهای بعثی با مشاهده جنازه شیخ شور و شعف دوچندانی یافته بودند و می گفتند: مایک خمینی را اسیر کردیم، ما یک خمینی را کشتیم (اسرنا الخمینی، قتلناالخمینی).نقل است که پیکر شیخ را پشت ماشینی بستند و چند متر روی آسفالت داغ خیابان کشیدند، سپس آن را با طنابی از سقف یکی از منازل خرمشهر آویزان کردند. خیابان چهل متری خرمشهر ـ محل شهادت شیخ ـ هنوز هم خاطرات آن دوران را در سینه خود به یادگار دارد و صلابت و استواری گام های شیخ شریف را که مردانه بر دشمن خروشید فراموش نخواهد کرد. اندک زمانی پس از شهادت شیخ بود که خونین شهر سقوط کرد و به اسارت دشمن در آمد و بیگانگان برای مدتی در آن شهر مطهر جای گرفتند.
بی تردید، نگارش اثر حاضر بدون راهنمایی های جناب آقای محمدجواد مرادی نیا، مدیر گروه تاریخ مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، مقدور نبود. از حوصله ایشان به دلیل مطالعه اثر و ارائه
کتابشیخ شریفصفحه ه
راهکارهای مفید سپاسگزارم.
همچنین بر ذمّه خود می دانم از اندیشمند فرزانه جناب آقای هدایت الله بهبودی سپاس ویژه ای داشته باشم که با سعه صدر به مطالعه متن حاضر نشست و نکات ارزنده ای را گوشزد کرد.
جمع آوری اسناد و مدارک، انجام مصاحبه ها و فراهم آوردن برخی اطلاعات خام را نیز مدیون آقایان فرامرز شعاع حسینی و فرزند بزرگوار شهید شریف قنوتی، آقای محمدمحسن شریف قنوتی، هستم که زحمت فراوانی متحمل شدند و در طول چند سال به جمع آوری اطلاعات زیادی درباره زندگی شهید شریف قنوتی توفیق یافتند.
قدردان زحماتشان هستم و توفیق شان را از درگاه قادر متعال خواهانم.
جواد کامور بخشایش
تهران ـ آبان 1385
کتابشیخ شریفصفحه و