فصل دوم: هجده سال فعالیت و تبلیغ در اردکان فارس

دعوت از مبلّغان دینی

‏شریف قنوتی چندی پس از تکمیل بنای مهدیه، در سفرهای خود به ‏‎ ‎‏حوزه علمیه قم‏‏ می کوشید توجه روحانیون و طلاب حوزه های علمیه قم ‏‎ ‎‏و شیراز‏‏ را مبنی بر سفر آنان به منظور تبلیغ به اردکان‏‏ و روستاهای ‏‎ ‎‏اطراف جلب نماید. او در این مسافرت حتی مقدمات و زمینه های سفر ‏‎ ‎‏این مبلغان را فراهم می آورد و با وجود سختی های زیاد از جمله هزینه ‏‎ ‎‏مخارج سفر، مخارج زندگی طلاب، تقیه و حفظ پوشش لازم و مناسب ‏‎ ‎‏در مقابل دستگاههای امنیتی رژیم و خطرات موجود در راههای ‏‎ ‎‏صعب العبور روستایی موفق می شد برای بسیاری از روستاها و مناطق ‏‎ ‎‏اطراف اردکان مبلّغان برجسته ای اعزام نماید. مبلّغانی که از حوزه علمیه ‏‎ ‎‏قم به اردکان می آمدند توسط شیخ شریف از ساختمان مهدیه به روستاها ‏‎ ‎‏و مناطق مختلف اردکان اعزام می شدند و ساختمان مزبور محل اسکان ‏‎ ‎‏مبلّغان و طلابی بود که در روستاهای نزدیک اردکان مأمور تبلیغ بودند و ‏‎ ‎‏چون جایی برای اسکان‏‎ ‎‏نداشتند شب ها به اردکان بازمی گشتند و در ‏‎ ‎‏مهدیه بیتوته می کردند. این در حالی است که پیش از تأسیس ساختمان ‏‎ ‎‏مهدیه شیخ شریف در جریان دعوت از مبلّغان سختی های بسیاری را ‏‎ ‎‏متحمّل می شد و به گفته همسرش در چند سال اول حضور شیخ در ‏‎ ‎‏اردکان که طلبه های زیادی در ماه های محرم و صفر و رمضان برای تبلیغ ‏‎ ‎‏می آمدند اسکان آن ها در منزل خود شیخ بود. آن ها چند روزی در منزل ‏‎ ‎‏شریف قنوتی پذیرایی می شدند تا اینکه شیخ در فرصت مناسب برای ‏‎ ‎

کتابشیخ شریفصفحه 54
‏آنها اسب و قاطر تهیه نموده و آن ها را در تابستان ها و زمستان ها با گذر ‏‎ ‎‏از جاده های صعب العبور به منطقه و یا روستای محل مأموریت ‏‎ ‎‏تبلیغی شان می رسانید. ذکر این نکته نیز ضروری است که ورود هر ‏‎ ‎‏روحانی و مبلّغی به هر یک از روستاها و مناطق موردنظر دردسرهایی را ‏‎ ‎‏برای شیخ به همراه داشت. چرا که او می بایست در پاسگاه آن منطقه ‏‎ ‎‏حضور می یافت و ضمن توجیه مأموریت مبلّغ موردنظر تعهداتی هم ‏‎ ‎‏مبنی بر عدم سخنرانی علیه مقاصد رژیم پهلوی امضا می کرد. روحانیون ‏‎ ‎‏مبلّغ نیز می بایست پس از ورود به اردکان در پاسگاه ژاندارمری تعهد ‏‎ ‎‏می دادند که علیه مقاصد رژیم سخنرانی ننمایند. شیخ گاهی اوقات برای ‏‎ ‎‏گریز از این تعهد دادن ها، پیش از رسیدن اتوبوس حامل طلبه ها به ‏‎ ‎‏پاسگاه آن ها را از ماشین پیاده می کرد و از بیراهه به شهر می آورد و با ‏‎ ‎‏تمهید مقدماتی و تهیه اسباب سفر آن ها را به روستاهای اطراف اردکان و ‏‎ ‎‏شیراز و یاسوج‏‏ می فرستاد و پس از اتمام دوره مأموریت شان دوباره آن ها ‏‎ ‎‏را با اسب و قاطر شبانه به اردکان برمی گرداند و از آنجا به محل ‏‎ ‎‏تحصیلشان در قم و شیراز می فرستاد. نکته دیگر آنکه برخی از این ‏‎ ‎‏مبلّغان همسرانشان نیز دارای تحصیلات حوزوی بودند که در این گونه ‏‎ ‎‏موارد شیخ هر دو را به تبلیغ دعوت می کرد و با اجاره خانه یا اتاقی در ‏‎ ‎‏محل مأموریت و تبلیغ آن ها، راحتی آنان را‏‎ ‎‏تا حدی فراهم می آورد و از ‏‎ ‎‏خانه خودش نیز وسایلی برای آنان می برد. حضور همسران مبلّغان در ‏‎ ‎‏میان زنان روستاها و تبلیغ در بین آن ها تأثیر زیادی در اصلاح فرهنگ ‏‎ ‎‏عمومی مردم می گذاشت‏‎.‎

‏با تأسیس مهدیه تا حدودی مشکلات اسکان طلاب و مبلّغان برطرف ‏‎ ‎

کتابشیخ شریفصفحه 55
‏شد. مبلّغان در طول چند روز حضور در اردکان‏‏ برای تعیین منطقه ‏‎ ‎‏مأموریتشان از سوی شیخ، در مهدیه می ماندند و به برگزاری جلسات ‏‎ ‎‏درس و بحث مشغول می شدند و در واقع مهدیه به نوعی محل امنی ‏‎ ‎‏برای روحانیون و طلاب بود و از تیررس مأموران امنیتی رژیم و دادن ‏‎ ‎‏تعهد به آن عوامل مبنی بر عدم سخنرانی علیه مقاصد رژیم در امان ‏‎ ‎‏بودند‏‎.‎

 

کتابشیخ شریفصفحه 56