شریف قنوتی در کنار فعالیت های اجتماعی و عمرانی خود، منابر و سخنرانی هایش را در مساجد مختلف به ویژه مسجد جامع اردکان برگزار می کرد. او در جریان این سخنرانی ها تلاش داشت امام خمینی را به عنوان مرجع تقلید معرفی نماید. گفته ها و سخنرانی های او نشان می داد که علاقه فراوانی به امام خمینی دارد. او در عین حال که اصل تقیه را حفظ می نمود مردم را بدون آنکه عوامل امنیتی متوجه بشوند در لفافه به نهضت امام دعوت می کرد. در صحبت هایش به صراحت نام امام را به زبان نمی آورد ولی مردم می دانستند که شریف قنوتی هر زمان که نام آیت الله العظمی موسوی را به زبان می آورد منظورش امام خمینی است. محمدتقی دلاور معتقد است که بر اثر تبلیغ مؤثر شریف قنوتی و شناساندن و معرفی چهره واقعی آیت الله خمینی توسط شریف قنوتی به
کتابشیخ شریفصفحه 57
مردم، اهالی سپیدان به تمامی مقلد آیت الله خمینی شدند. در اواسط دهه چهل یکی از فعالیت های مؤثر شریف قنوتی در معرفی هر چه بهتر امام خمینی به منطقه، توزیع و تکثیر رساله و اعلامیه های امام در بین اهالی منطقه بود. او صفحه اول رساله را جدا می کرد و عنوان دیگری روی جلد می نوشت تا مشخص نشود کتاب همان رساله حضرت امام است. او در جریان توزیع رساله امام در بین مردم سختی های زیادی را متحمل می شد. بسیاری از اهالی مناطق سرنجلک و سپیدان و اردکان و مناطق اطراف در مصاحبه هایشان متفق القولند که آیت الله خمینی را از طریق شریف قنوتی شناخته و مقلد ایشان شده اند. رساله امام توسط شریف قنوتی به وفور دراختیار مردم قرار می گرفت و بخشی از منابر و سخنرانی های شیخ به معرفی نهضت اسلامی به رهبری آیت الله خمینی اختصاص داشت. شیخ شریف در جریان توزیع رساله امام بین مردم، از معتمدان و انقلابیون هر منطقه ای کمک می گرفت و همین امر سبب می شد کمتر سبب جلب توجه عوامل امنیتی رژیم شود. او در عین حال طمأنینه و آرامش قلبی خاصی داشت و همین موضوع سبب شده بود بارها از سوءظن ساواکی ها درامان باشد. همسر شیخ می گوید: «قرار بود سه کارتن از رساله های حضرت امام را به اردکان ببرد. در داخل ماشین نشسته بودیم. وقتی ژاندارم ها ایست داده و داخل ماشین شدند او مشغول مطالعه شد. یکی از ژاندارم ها با صدای بلندی گفت این کارتن های کتاب مال کیست. شیخ با خوشرویی گفت مال بنده است.
کتابشیخ شریفصفحه 58
ژاندارم گفت بیا پایین. شیخ از ماشین پیاده شد. از او پرسیدند اینهمه کتاب به چه دردت می خورد. او بدون آنکه کوچکترین دلهره و اضطرابی از خودش نشان دهد جواب داد من طلبه هستم و اهل مطالعه. و باید دو سه کارتن همراه داشته باشم که مطالعه کنم. آنها وقتی خونسردی شیخ را دیدند بدون این که کوچکترین شک و تردیدی نسبت به او داشته باشند اجازه عبور صادر کردند و حتی یکی از کارتن ها را هم باز نکردند که ببینند زیر کتاب ها چه چیزهایی وجود دارد. شیخ هر سه کارتن را سالم به اردکان آورد و آن را بین سران عشایر و حتی روستاهای یاسوج توزیع کرد».
شیخ شریف در کنار توزیع رساله امام خمینی می کوشید اعلامیه های ایشان را نیز از راه ها و کانال های مطمئن و مورد اعتماد در اردکان و اطراف پخش کند تا مردم آن سامان از وقایع و رخدادهای زمان آگاهی یابند. در این میان نبودِ امکانات مناسب امنیتی شیخ را بر آن داشت خود به تکثیر اعلامیه ها بپردازد. او مخفیانه اعلامیه ها را به منزل می آورد و چون دستگاه تکثیر دراختیار نداشت گاهی اوقات از سر شب تا اوایل صبح در منزل به رونویسی اعلامیه ها می پرداخت و به سرعت در بین مردم توزیع می کرد. فاطمه حکمتی، همسر شیخ، می گوید: «از سال 1343ش به بعد شیخ مرتب اعلامیه های حضرت امام را مخفیانه به اردکان می آورد. ابتدا آن ها را رونویسی می کرد. در این کار از کاربن استفاده می کرد. وقتی اعلامیه های جدیدی از سوی امام می رسید آن شب
کتابشیخ شریفصفحه 59
تا صبح چراغ اتاق شیخ روشن بود و او به کار رونویسی اعلامیه ها می پرداخت. فردای آن روز به اطراف و اکناف می رفت و آنها را توزیع می نمود». حاج عبدالرسول شمس الدینی هم به توزیع گسترده اعلامیه های امام توسط شیخ شریف اشاره می کند و می گوید که اعلامیه های حضرت امام چه آن موقع که در قم بودند، چه آن موقع که در نجف بودند و چه آن موقع که در پاریس اقامت داشتند توسط شریف قنوتی به اردکان وارد می شد و توسط خود ایشان تکثیر و پخش می شد و دراختیار مردم قرار می گرفت. گاهی آقای قنوتی افرادی را تعیین می کرد و آنها به دستور شیخ تعدادی از اعلامیه ها را به شیراز برده و در آن شهر توزیع می کردند.
در دوره ای که مبارزات مردمی علیه رژیم پهلوی انسجام بیشتری یافته بود شیخ فرصت را برای توزیع نوارهای سخنرانی امام خمینی مناسب تشخیص داد و در سفرهای خود به قم بخشی از نوارهای سخنرانی امام را برای توزیع در بین مردم به اردکان آورد. او ابتدا آن نوارها را به صورت امانت دراختیار افراد متعهد قرار می داد تا پس از گوش دادن به نوار، دوباره آن را به شیخ برگردانند و او آن نوار را در اختیار فرد دیگری قرار دهد. مشکل این کار این بود که افراد کمتری تحت پوشش شبکه توزیع نوار قرار می گرفتند. لذا شیخ به فکر تکثیر
کتابشیخ شریفصفحه 60
نوارهای سخنرانی حضرت امام افتاد: «ضبط بزرگی را به قیمت دو هزار تومان خریداری کرده به اردکان آورد و این ضبط از همان نوع نوارهای ریلی بزرگ بود که سخنرانی های حضرت امام را روی آن ها ضبط می کرد و مخفیانه به اردکان می آورد یک بار که من همراه ایشان بودم نوارها را به من داد تا پنهان کنم. آن روزها خانم ها را بازرسی نمی کردند. من نوارها را در یک روسری پیچاندم و به کمرم بستم. قنداقه بچه هم در بغلم بود و اصلاً توجه کسی را جلب نمی کرد. وقتی نوارها را به اردکان آوردیم ایشان تا پاسی از شب می نشست و ضمن تکثیر آنها بر روی نوارهای خام فردای آن روز به توزیع گسترده آنها اقدام می کرد».
معصومه وصله زن در بخشی از خاطرات خود به نکته جالبی اشاره کرده است، او از زبان شریف قنوتی شنیده که بخشی از نوارهای امام را از طریق مرز به دست می آورد. یعنی شریف قنوتی خود از طریق اروند از مرز ایران خارج و وارد عراق می شد و از طریق ارتباطاتی که با آن طرف داشت و ارتباطاتی که با اطرافیان امام داشت، نوارها در آن سوی مرز به ایشان تحویل داده می شد و او نوارها را از مرز رد می کرد و به اردکان می آورد و به تکثیر و توزیع آن ها اقدام می کرد.
کتابشیخ شریفصفحه 61