فصل دوم: هجده سال فعالیت و تبلیغ در اردکان فارس

سخنرانی های انقلابی، توزیع رساله و اعلامیه های امام

‏شریف قنوتی در کنار فعالیت های اجتماعی و عمرانی خود، منابر و ‏‎ ‎‏سخنرانی هایش را در مساجد مختلف به ویژه مسجد جامع اردکان‏‏ برگزار ‏‎ ‎‏می کرد. او در جریان این سخنرانی ها تلاش داشت امام خمینی‏‏ را به ‏‎ ‎‏عنوان مرجع تقلید معرفی نماید. گفته ها و سخنرانی های او نشان می داد ‏‎ ‎‏که علاقه فراوانی به امام خمینی‏‏ دارد. او در عین حال که اصل تقیه را ‏‎ ‎‏حفظ می نمود مردم را بدون آنکه عوامل امنیتی متوجه بشوند در لفافه به ‏‎ ‎‏نهضت امام دعوت می کرد. در صحبت هایش به صراحت نام امام را به ‏‎ ‎‏زبان نمی آورد ولی مردم می دانستند که شریف قنوتی هر زمان که نام ‏‎ ‎‏آیت الله العظمی موسوی را به زبان می آورد منظورش امام خمینی‏‏ است. ‏‎ ‎‏محمدتقی دلاور‏‏ معتقد است که بر اثر تبلیغ مؤثر شریف قنوتی و ‏‎ ‎‏شناساندن و معرفی چهره واقعی آیت الله خمینی‏‏ توسط شریف قنوتی به ‏‎ ‎

کتابشیخ شریفصفحه 57
‏مردم، اهالی سپیدان‏‏ به تمامی مقلد آیت الله خمینی‏‏ شدند.‏‎[1]‎‏ در اواسط دهه ‏‎ ‎‏چهل‏‎ ‎‏یکی از فعالیت های مؤثر شریف قنوتی در معرفی هر چه بهتر امام ‏‎ ‎‏خمینی‏‏ به منطقه، توزیع و تکثیر رساله و اعلامیه های امام در بین اهالی ‏‎ ‎‏منطقه بود. او صفحه اول رساله را جدا می کرد و عنوان دیگری روی ‏‎ ‎‏جلد می نوشت تا مشخص نشود کتاب همان رساله حضرت امام است. ‏‎ ‎‏او در جریان توزیع رساله امام در بین مردم سختی های زیادی را متحمل ‏‎ ‎‏می شد. بسیاری از اهالی مناطق سرنجلک‏‏ و سپیدان و اردکان و مناطق ‏‎ ‎‏اطراف در مصاحبه هایشان متفق القولند که آیت الله خمینی‏‏ را از طریق ‏‎ ‎‏شریف قنوتی شناخته و مقلد ایشان شده اند. رساله امام توسط شریف ‏‎ ‎‏قنوتی به وفور دراختیار مردم قرار می گرفت و بخشی از منابر و ‏‎ ‎‏سخنرانی های شیخ به معرفی نهضت اسلامی به رهبری آیت الله خمینی‏‏ ‏‎ ‎‏اختصاص داشت. شیخ شریف در جریان توزیع رساله امام بین مردم، از ‏‎ ‎‏معتمدان و انقلابیون هر منطقه ای کمک می گرفت و همین امر سبب ‏‎ ‎‏می شد کمتر سبب جلب توجه عوامل امنیتی رژیم شود. او در عین حال ‏‎ ‎‏طمأنینه و آرامش قلبی خاصی داشت و همین موضوع سبب شده بود ‏‎ ‎‏بارها از سوءظن ساواکی ها درامان باشد. همسر شیخ می گوید: «قرار بود ‏‎ ‎‏سه کارتن از رساله های حضرت امام را به اردکان ببرد. در داخل ماشین ‏‎ ‎‏نشسته بودیم. وقتی ژاندارم ها ایست داده و داخل ماشین شدند او ‏‎ ‎‏مشغول مطالعه شد. یکی از ژاندارم ها با صدای بلندی گفت این ‏‎ ‎‏کارتن های کتاب مال کیست. شیخ با خوشرویی گفت مال بنده است. ‏‎ ‎
کتابشیخ شریفصفحه 58
‏ژاندارم گفت بیا پایین. شیخ از ماشین پیاده شد. از او پرسیدند اینهمه ‏‎ ‎‏کتاب به چه دردت می خورد. او بدون آنکه کوچکترین دلهره و اضطرابی ‏‎ ‎‏از خودش نشان دهد جواب داد من طلبه هستم و اهل مطالعه. و باید دو ‏‎ ‎‏سه کارتن همراه داشته باشم که مطالعه کنم. آنها وقتی خونسردی شیخ را ‏‎ ‎‏دیدند بدون این که کوچکترین شک و تردیدی نسبت به او داشته باشند ‏‎ ‎‏اجازه عبور صادر کردند و حتی یکی از کارتن ها را هم باز نکردند که ‏‎ ‎‏ببینند زیر کتاب ها چه چیزهایی وجود دارد. شیخ هر سه کارتن را سالم ‏‎ ‎‏به اردکان آورد و آن را بین سران عشایر و حتی روستاهای یاسوج‏‏ توزیع ‏‎ ‎‏کرد».‏‎[2]‎

‏شیخ شریف در کنار توزیع رساله امام خمینی‏‏ می کوشید اعلامیه های ‏‎ ‎‏ایشان را نیز از راه ها و کانال های مطمئن و مورد اعتماد در اردکان‏‏ و ‏‎ ‎‏اطراف پخش کند تا مردم آن سامان از وقایع و رخدادهای زمان آگاهی ‏‎ ‎‏یابند. در این میان نبودِ امکانات مناسب امنیتی شیخ را بر آن داشت خود ‏‎ ‎‏به تکثیر اعلامیه ها بپردازد. او مخفیانه اعلامیه ها را به منزل می آورد و ‏‎ ‎‏چون دستگاه تکثیر دراختیار نداشت گاهی اوقات از سر شب تا اوایل ‏‎ ‎‏صبح در منزل به رونویسی اعلامیه ها می پرداخت و به سرعت در بین ‏‎ ‎‏مردم توزیع می کرد. فاطمه حکمتی‏‏، همسر شیخ، می گوید: «از سال ‏‎ ‎‏1343ش به بعد شیخ مرتب اعلامیه های حضرت امام را مخفیانه به ‏‎ ‎‏اردکان می آورد. ابتدا آن ها را رونویسی می کرد. در این کار از کاربن ‏‎ ‎‏استفاده می کرد. وقتی اعلامیه های جدیدی از سوی امام می رسید آن شب ‏‎ ‎

کتابشیخ شریفصفحه 59
‏تا صبح چراغ اتاق شیخ روشن بود و او به کار رونویسی اعلامیه ها ‏‎ ‎‏می پرداخت. فردای آن روز به اطراف و اکناف می رفت و آنها را توزیع ‏‎ ‎‏می نمود»‏‎[3]‎‏. حاج عبدالرسول شمس الدینی‏‏ هم به توزیع گسترده ‏‎ ‎‏اعلامیه های امام توسط شیخ شریف اشاره می کند و می گوید که ‏‎ ‎‏اعلامیه های حضرت امام چه آن موقع که در قم‏‏ بودند، چه آن موقع که در ‏‎ ‎‏نجف بودند و چه آن موقع که در پاریس اقامت داشتند توسط شریف ‏‎ ‎‏قنوتی به اردکان وارد می شد و توسط خود ایشان تکثیر و پخش می شد و ‏‎ ‎‏دراختیار مردم قرار می گرفت. گاهی آقای قنوتی افرادی را تعیین می کرد ‏‎ ‎‏و آنها به دستور شیخ تعدادی از اعلامیه ها را به شیراز‏‏ برده و در آن شهر ‏‎ ‎‏توزیع می کردند.‏‎[4]‎

‏در دوره ای که مبارزات مردمی علیه رژیم پهلوی انسجام بیشتری ‏‎ ‎‏یافته بود شیخ فرصت را برای توزیع نوارهای سخنرانی امام خمینی‏‏ ‏‎ ‎‏مناسب تشخیص داد و در سفرهای خود به قم‏‏ بخشی از نوارهای ‏‎ ‎‏سخنرانی امام را برای توزیع در بین مردم به اردکان‏‏ آورد. او ابتدا آن ‏‎ ‎‏نوارها را به صورت امانت دراختیار افراد متعهد قرار می داد تا پس از ‏‎ ‎‏گوش دادن به نوار، دوباره آن را به شیخ برگردانند و او آن نوار را در ‏‎ ‎‏اختیار فرد دیگری قرار دهد. مشکل این کار این بود که افراد کمتری ‏‎ ‎‏تحت پوشش شبکه توزیع نوار قرار می گرفتند. لذا شیخ به فکر تکثیر ‏‎ ‎

کتابشیخ شریفصفحه 60
‏نوارهای سخنرانی حضرت امام افتاد: «ضبط بزرگی را به قیمت دو هزار ‏‎ ‎‏تومان خریداری کرده به اردکان آورد و این ضبط از همان نوع نوارهای ‏‎ ‎‏ریلی بزرگ بود که سخنرانی های حضرت امام را روی آن ها ضبط می کرد ‏‎ ‎‏و مخفیانه به اردکان می آورد یک بار که من همراه ایشان بودم نوارها را ‏‎ ‎‏به من داد تا‏‎ ‎‏پنهان کنم. آن روزها خانم ها را بازرسی نمی کردند. من ‏‎ ‎‏نوارها را در یک روسری پیچاندم و به کمرم بستم. قنداقه بچه هم در ‏‎ ‎‏بغلم بود و اصلاً توجه کسی را جلب نمی کرد. وقتی نوارها را به اردکان ‏‎ ‎‏آوردیم ایشان تا پاسی از شب می نشست و ضمن تکثیر آنها بر روی ‏‎ ‎‏نوارهای خام فردای آن روز به توزیع گسترده آنها اقدام می کرد».‏‎[5]‎

‏معصومه وصله زن‏‎[6]‎‏ در بخشی از خاطرات خود به نکته جالبی اشاره ‏‎ ‎‏کرده است، او از زبان شریف قنوتی شنیده که بخشی از نوارهای امام را ‏‎ ‎‏از طریق مرز به دست می آورد. یعنی شریف قنوتی خود از طریق اروند‏‏ از ‏‎ ‎‏مرز ایران‏‏ خارج و وارد عراق‏‏ می شد و از طریق ارتباطاتی که با آن طرف ‏‎ ‎‏داشت و ارتباطاتی که با اطرافیان امام داشت، نوارها در آن سوی مرز به ‏‎ ‎‏ایشان تحویل داده می شد و او نوارها را از مرز رد می کرد و به اردکان‏‏ ‏‎ ‎‏می آورد و به تکثیر و توزیع آن ها اقدام می کرد‏‎.‎

 

کتابشیخ شریفصفحه 61

  • . مصاحبه با محمدتقی دلاور .
  • . مصاحبه با فاطمه حکمتی ، همان.
  • . همانجا.
  • . مصاحبه با حاج عبدالرسول شمس الدینی . وی از اعضای گروه انصارالزهرا  بود. شمس الدینی  اهل سپیدان  و ساکن شیراز  است و خاطراتش در 1376ش در بازار وکیل شیراز ضبط شده است.
  • . مصاحبه با فاطمه حکمتی ، همان.
  • . مصاحبه با معصومه وصله زن. وی متولد 1331ش، اهل بروجرد  و ساکن ماهشهر  خوزستان   و خواهرزاده شریف قنوتی است. این مصاحبه در نوروز 1384 در منزل ایشان انجام شده  است.