شریف قنوتی در طی سفرهای خود به روستاهای اطراف اردکان از نزدیک با مشکلات مردم آن روستاها آشنایی می یافت. فقر عمده ترین مشکل اهالی آن سامان بود که مردم گریبانگیرش بودند. شریف قنوتی با مشاهده این اوضاع در حد توان به یاری رساندن به آنها اقدام می کرد. خاطرات نزدیکان و اطرافیان شریف قنوتی حکایت از آن دارد که یاری رساندن به فقرا یکی از دغدغه های اصلی شیخ در دوران اقامت وی در اردکان بوده است. او بارها به صورت مخفیانه و پنهانی کالاهایی را به منزل فقرا و مستمندان می رساند. به اعتقاد حاج جان علی گودرزی بعضی از فقرا ـ که به تشخیص آقای قنوتی واقعاً در تنگی معیشت بودند و از تأمین هزینه های زندگی روزمره ناتوان بودند ـ نزد شریف قنوتی حقوق ماهیانه داشتند که پایان هر ماه توسط آقای قنوتی دراختیارشان قرار می گرفت. همسرش می گوید که بارها اتفاق می افتاد که او یک کیسه آرد به منزل می آورد و شبانه آن را در بسته های مختلف تقسیم می کرد و به درِ منازل فقرا می برد «به یاد دارم که در یکی از سال ها کبک فراوانی در اطراف اردکان بود. عده ای از اهالی سی عدد کبک شکار کرده
کتابشیخ شریفصفحه 69
و به عنوان هدیه برای شریف قنوتی آورده بودند. شریف قنوتی فردای آن به من گفت که همراه حاج حمزه یزدان پناه به خانه اش برویم. شب هنگام وقتی در منزلشان حضور یافتیم آقای قنوتی آن سی کبک را به همراه مقداری برنج و چیزهای ضروری دیگر در کیسه هایی پیچانده و فهرستی به ما داد و گفت که این بسته ها را به منزل افرادی ببرید که در فهرست نامشان آمده است و حتی تأکید کرد که بعد از زدنِ در، آن بسته ها را دمِ در بگذارید وبه سرعت در جایی مخفی شوید تا صاحبخانه یا کس دیگری شما را نبیند و وقتی مطمئن شدید صاحبخانه آن بسته را به داخل منزل برد محل را ترک کنید». هر زمان که برف سنگینی در منطقه می نشست و ارتباط روستاهای اطراف اردکان با مرکز قطع می شد شریف قنوتی پس از ادای نماز جماعت همه را جهت یاری به روستائیان فرامی خواند. در اولین فرصت اهالی خیر کمک های خودشان را در مسجد جامع جمع آوری می کردند و سپس مجهز شده و همراه شیخ آن آذوقه ها را در روستاهای اطراف بین مردم برف زده تقسیم می کردند.
کتابشیخ شریفصفحه 70