سال 1357ش اوج مبارزات مردمی بود و عوامل امنیتی هر خیزش و حرکتی را سرکوب می کردند و می کوشیدند جو خفقان و رعب آوری در سطح کشور پدید آورند. اما هیچ یک از این اقدامات در اراده انقلابیونی چون شیخ شریف خللی وارد نیاورد و آنان کماکان ـ به امید پیروزی نهایی ـ به فعالیت های انقلابی شان ادامه دادند. شریف قنوتی سرگرم سامان دادن به اعتراضات مردمی بود و آن روز ساواک تصمیم داشت او را دستگیر نماید. شیخ پاسی از شب گذشته به مسجد رفت تا به استراحت بپردازد. عوامل رژیم نیمه های شب از پشت بام وارد مسجد شده و او را «به اتهام تحریک مردم به اغتشاش» دستگیر کردند و به زندان شهربانی اهواز انتقال دادند. در اسناد برجای مانده از ساواک، او «روحانی طرفدار [امام] خمینی» معرفی شده که «وجوهات را به عنوان نماینده [امام] خمینی» امضا می کند.
شریف قنوتی در زندان نیز سکوت نمی کند و همچنان به افشاگری
کتابشیخ شریفصفحه 90
علیه رژیم پهلوی ادامه می دهد و مدت هشت روز در اعتراض به اقدامات عوامل امنیتی رژیم دست به اعتصاب غذا می زند. از جمله اقدامات و حرکت های ویژه ای که شریف قنوتی در زندان اهواز انجام داد اعتصاب روز عاشورای 1357 بود. وی در آن روز براساس برنامه ای منظم و از پیش تعیین شده تمامی زندانیان را به داخل محوطه زندان آورد و مراسم عزاداری عظیمی برگزار کرد. زندانبانان به وحشت افتادند و برای آرام کردن اوضاع و انتقال زندانیان به داخل بندها از نیروهای کمکی استفاده کردند. افسر زندان که عامل بی نظمی زندان را شریف قنوتی می دانست پیش او آمد و ابتدا با تطمیع و قول آزادی سعی کرد با شریف قنوتی کنار بیاید. امّا شریف قنوتی آرام و قرار نداشت. افسر زندان او را به قتل تهدید کرد و گفت که باید زندانیان را آرام کنی و شیخ با خنده ای شیرین گفت چقدر تشنه شهادت در روز عاشورا هستم اگر لایق باشم شلیک خواهی کرد. او با این سخن خود جسارت مسلحانه افسر امنیتی را درهم شکست و او را به عقب نشینی مجبور کرد. در دوره ای که شریف قنوتی در زندان شهربانی اهواز به سر می برد و اهالی اردکان هنوز از دستگیری وی بی خبر بودند نامه ای برای او نوشتند تا به اردکان بیاید و در ایام محرم و صفر به تبلیغ و ترویج شعائر اسلامی بپردازد. نامه مزبور به امضای ده ها نفر از معتمدان و اهالی اردکان و اطراف رسید و به بروجرد، به منزل شریف قنوتی، ارسال شد: «بسمه تعالی 19 / 8 / 57 حضور مبارک حضرت حجت الاسلام جناب آقای محمدحسن شریف قنوتی دامت برکاته. انشاءالله سلامت بوده و خوشوقت باشید. باری مدتی طولانی از مسافرت آن جناب می گذرد و هیچ گونه
کتابشیخ شریفصفحه 91
اطلاعی نداریم. با وجودی که در بیست روز قبل نامه ای با امضای صد نفر از اهالی محل جهت آن جناب تقدیم نمودیم از قرار اطلاع قبلی آن نامه نرسیده. نمی دانم علت نرسیدن نامه چه بوده چون می دانید ایام محرم و صفر نزدیک است و جمعیت اطراف اردکان احتیاج به مبلّغ دارند. در صورت نبودنِ شما گذشته از کار اردکان اطراف هم بی بهره می شوند. از حضور مبارکتان تقاضا داریم که بیش از این ما را در فراق نگذارید و با آمدنتان چشم ما را روشن فرمایید. برای اتمام حجت نامه دوم را به حضورتان تقدیم نمودیم.»
نامه مزبور در حالی به خانواده شریف قنوتی در بروجرد رسید که آن ها نیز از شیخ بی اطلاع بودند و گمان می کردند وی همچنان در اردکان فارس است. این نامه خانواده او را نگران کرد و آنان مجبور شدند برای یافتن شیخ به مراکز مختلفی سر بزنند و سرانجام اطلاع یافتند که وی در زندان شهربانی اهواز به سر می برد. لذا به برخی از علما نامه نوشته و آنان را در جریان امر قرار دادند. این در حالی است که مدت زیادی از زندانی شدن شیخ شریف می گذشت.
با پخش خبر دستگیری شریف قنوتی در بین مردم، اهالی اردکان متحد شده و تلاش زیادی برای آزادی شریف قنوتی انجام دادند. آن ها در جلوی زندان و نیز جلوی ساختمان های امنیتی تجمع کرده و آزادی شریف قنوتی را خواستار شدند. در این میان، عده ای از علما و روحانیون انقلابی نیز برای رهایی شریف قنوتی از زندان اهواز تلاش های زیادی
کتابشیخ شریفصفحه 92
انجام دادند.
کتابشیخ شریفصفحه 93