فصل چهارم: دوران جنگ و حضور در خرمشهر

شناسایی و دفن شهدا

‏فراوانی و پراکندگی پیکر شهدای خرمشهر‏‏ در جای جای این شهر، ‏‎ ‎‏دغدغه ای بود که از همان روزهای آغازین به معضلی اساسی و خطرناک ‏‎ ‎‏تبدیل شده بود. نبود سازمان و گروه مشخص برای به خاک سپردن پیکر ‏‎ ‎‏پاک شهدا و حجم فراوان آن ها در خانه ها و خیابان ها و به ویژه انباشته ‏‎ ‎‏شدن آن ها در جلوی غسالخانه قبرستان شهر بهداشت منطقه را با خطر ‏‎ ‎‏جدی مواجه ساخته بود. شیخ شریف با هماهنگی محمد جهان آرا‏‎[1]‎‏ و ‏‎ ‎‏جمع دیگری از رزمندگان اسلام کوشش زیادی در به خاک سپردن آن ‏‎ ‎‏شهدا کردند. شیخ هر زمان که از رزم فارغ می شد در مسجد جامع‏‏ و ‏‎ ‎‏خانه های اطراف به شناسایی و ثبت و ضبط اسامی شهدا می پرداخت و ‏‎ ‎‏برای انتقال آن ها به پشت جبهه اقدامات لازم را به عمل می آورد. شیخ ‏‎ ‎‏شریف فهرست بلندبالایی از شهدا را نوشته بود و هر روز بر تعداد آن ها ‏‎ ‎

کتابشیخ شریفصفحه 127
‏افزوده می شد. این فهرست همیشه در جیب شیخ قرار داشت. او در ‏‎ ‎‏اقدامی دیگر برای حفظ پیکر پاک شهدا از خطرات جوی عده زیادی را ‏‎ ‎‏مأمور می کرد هر چه سریعتر به جمع آوری اجساد از نقاط مختلف شهر ‏‎ ‎‏بپردازند. او گاهی اوقات به دلیل کمبود نیروی انسانی در این کار از ‏‎ ‎‏نیروهای خواهر مستقر در مسجد جامع‏‏ استفاده می کرد. آنان شهدا و ‏‎ ‎‏زخمی ها را جمع کرده و به مسجد جامع‏‏ می آوردند و در صورت نیاز ‏‎ ‎‏اقدامات و کمک های اولیه را اعمال می کردند. «ما حدود سیزده نفر همراه ‏‎ ‎‏تکاوران و بچه های شهربانی و بچه های آغاجاری‏‏ در خیابان میلانیان ‏‎ ‎‏بودیم. درگیری خیلی سخت و سنگین بود. تانک های عراقی داخل بندر ‏‎ ‎‏آمده بودند و بچه ها را با گلوله مستقیم می زدند. در آن شب شیخ شریف ‏‎ ‎‏برای سرکشی آمد و گفت: وضعیت چطور است. گفتیم: خیلی سخت ‏‎ ‎‏است. در آن شب تعداد 10 ـ 15 شهید داده بودیم. ما صدای مناجات ‏‎ ‎‏بچه ها را در وقت زخمی شدن و یا شهادت می شنیدیم. شیخ برای حمل ‏‎ ‎‏شهدا سریعاً به مسجد جامع‏‏ برگشت. طولی نکشید، دیدیم که صدای ‏‎ ‎‏گاری و فرغون می آید. گفتیم: بچه ها چه خبر است؟ ما صدای گاری ‏‎ ‎‏می شنویم ولی کسی را نمی بینیم. نزدیک های صبح بود که دیدیم یکسری ‏‎ ‎‏از خواهران شهدا را جمع آوری می کنند و تعدادی هم گاری را که ‏‎ ‎‏چرخ های بزرگی داشت دو ـ سه نفری از پشت هُل می دهند و شهدا را ‏‎ ‎‏به سمت مسجد جامع‏‏ می برند. ما گفتیم: خواهران چه کسی گفته که به ‏‎ ‎‏اینجا بیائید؟ گفتند: ما در مسجد جامع‏‏ زخمی ها را پانسمان می کنیم. شیخ ‏‎ ‎‏شریف به ما گفته که شهدا و زخمی ها را جمع آوری کنیم و به مسجد ‏‎ ‎‏جامع‏‏ ببریم. خواهران با هماهنگی شیخ شریف خیلی فعالیت می کردند‏‎.‎


کتابشیخ شریفصفحه 128
‏یکی از خواهرانی که در دفن شهدا کمک می کرد و شب هم در ‏‎ ‎‏محور عملیاتی بود به شدّت بغض کرده بود. بهروز مرادی به او گفت: ‏‎ ‎‏چرا بغض کرده ای؟ اگر مشکلی داری با شیخ شریف در میان بگذار. ‏‎ ‎‏گفت: نه؛ مشکلی نیست ما بیشتر اصرار کردیم. گفت: صبح انشاءالله ‏‎ ‎‏مشکلم را می گویم. صبح که شد ما را به همراه شیخ برد داخل خانه ای ‏‎ ‎‏که یک خمپاره 120 از سقف آن به داخل منزل اصابت کرده بود و تمامی ‏‎ ‎‏اعضای خانواده به شهادت رسیده بودند و بعضاً جنازه ها عفونت کرده ‏‎ ‎‏بودند. شیخ شریف پرسید: این ها چه کسانی هستند؟ گفت: این ها ‏‎ ‎‏خانواده من هستند و الآن یک هفته است که شهید شده اند. شیخ شریف ‏‎ ‎‏گفت: چرا این ها را نیاورده ای گلزار (قبرستان)؟ آن خواهر گفت: وقتی ‏‎ ‎‏که من بچه این شهر هستم و خود من شهدا را با گاری به گلزار می برم، ‏‎ ‎‏حجم شهدا این قدر زیاد و گلوله باران دشمن این قدر سنگین است، که ‏‎ ‎‏فرصت دفن آن ها نیست و اجساد‏‎ ‎‏شهدا همین طور روی زمین قرار گرفته ‏‎ ‎‏و می بینم تعدادی از حیوانات جمع شده اند و می خواهند آن ها را طعمه ‏‎ ‎‏خود کنند، من چگونه خانواده ام را به گلزار ببرم؟ این حرف ها را که این ‏‎ ‎‏خواهر زد، شیخ شریف با دو دست به سر خودش زد. با هماهنگی ‏‎ ‎‏محمد جهان آرا‏‏ تعدادی از بچه ها را فرستاد که بروند اطراف گلزار و ‏‎ ‎‏نگهبانی بدهند و چند نفر هم شهدا را به خاک بسپارند. تعدادی از شهدا ‏‎ ‎‏به خاک سپرده شدند و تعدادی نیز همانطور ماندند و نمی دانم که چه ‏‎ ‎‏بلائی سرشان آمد.»‏‎[2]‎

‏ ‏

کتابشیخ شریفصفحه 129
‎ ‎

‎ ‎

‎ ‎

کتابشیخ شریفصفحه 130

  • . شهید محمدعلی جهان آرا  متولد 1333ش خرمشهر  بود. در 1348ش با پیوستن به گروه  حزب الله خرمشهر مبارزه با رژیم پهلوی را آغاز کرد و پس از تحمل مدت ها شکنجه و  زندان در جهت تداوم مبارزات مسلحانه به گروه منصورون پیوست. وی پس از پیروزی  انقلاب اسلامی به فرماندهی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی خرمشهر و اهواز  رسید. در  دوران هجوم نیروهای بعثی به خرمشهر او و یارانش نقش اساسی در دفاع از شهر و  مقاومت در برابر متجاوزان ایفا کردند. جهان آرا  در 1360ش در سانحه سقوط هواپیمای  ارتش جمهوری اسلامی ایران در جنوب تهران به شهادت رسید.
  • . مصاحبه با عنایت صحت شکوه . وی از رزمنده های دوران مقاومت خرمشهر  بود. مصاحبه با  وی در فروردین 1376 انجام شده است. او در آن تاریخ کارمند شهرداری خرمشهر بود.