از جمله محورهایی که دشمن تلاش زیادی برای پیشروی از آن به سوی مرکز شهر، مسجد جامع و پل خرمشهر کرد خیابان چهل متری بود که در سمت شمال آن کوی طالقانی و جنوب آن منازل کوی بندر و استادیوم ورزشی قرار داشت. گردان هشتم نیروی مخصوص حمله خود را از جنوب خیابان چهل متری آغاز کرد و رزمنده ها با احساس خطر از هجوم دشمن از فلکه راه آهن به سوی چهارراه کشتارگاه حرکت کردند تا ستون نیروهای مهاجم را فلج کنند. اما دشمن عده ای از آن ها از جمله اسماعیل خسروی، جواد بطحایی و... را مجروح کرد. محمد نورانی تلاش زیادی کرد مجروحان را از معرکه بدر کند امّا آتش نیروهای دشمن بسیار سنگین بود. محمد با آرپی جی اش تنها مانده و پیشروی و استقرار مهاجمان را در ساختمان های شهر می دید. شریف قنوتی که از موضعی دیگر خود را به بچه ها رسانده و در یکی از خانه های اداره بندر موضع گرفته بود و گهگاهی تیراندازی می کرد محمد نورانی را به سمت خودش فرا خواند. او به سختی خود را به شیخ رساند. شیخ موقعیت مناسبی را به نورانی نشان داد. از آن موقعیت به راحتی می شد نیروهای مهاجم را هدف قرار داد. نورانی با آرپی چی به سمت نیروهای دشمن شلیک کرد. با موضعگیری نورانی و رسیدن چند نفر از رزمنده ها شیخ شریف آن جا را ترک کرد. آن روز شیخ شریف با تلاش خستگی ناپذیر
کتابشیخ شریفصفحه 141
خود در حالی که چند شبانه روز بود خواب را بر خود حرام کرده بود، بین رزمنده ها تردد می کرد و به آنان مهمات و آذوقه می رساند و در عین حال آنان را به ایستادگی و مقاومت بیش تر تشویق می کرد. او آن روز خود را به کنار پل خرمشهر رسانده بود و از کسانی که قصد خروج از خرمشهر را داشتند می خواست که رزمنده ها را تنها نگذارند و در برابر هجوم دشمن مقاومت کنند. امّا این تلاش ها بی نتیجه بود چون، اداره بندر و گمرک خرمشهر به طور کامل به اشغال دشمن درآمده بود و لحظه به لحظه تسلط کامل دشمن به خرمشهر قطعی تر می شد.
درگیری تن به تن 23 مهر تا نیمه های شب ادامه داشت و شیخ شریف با عده ای اندک در کوچه و خیابان های اطراف شاه آباد، پشت پلیس راه با عراقی ها درگیر شدند. اوایل صبح روز بعد از عراقی ها خبری نبود. آن ها در خانه ها کمین کرده بودند و منتظر دستور بودند تا آخرین ضربه ها را بر پیکر خسته خرمشهر وارد آورند.
کتابشیخ شریفصفحه 142