فصل پنجم: روزهای آخر و شهادت

به خاکسپاری پیکر شهید شریف قنوتی

‏پیکر شهید شریف قنوتی تا 27 مهر 1359 در سردخانه بیمارستان ‏‎ ‎‏طالقانی آبادان‏‏ آرمید و آن روز عده ای از نزدیکان شریف قنوتی به همراه ‏‎ ‎‏برادرش حاج محمدحسین و فرزند شهید: محمدمحسن‏‎ ‎‏ با مراجعه به بیمارستان طالقانی‏‏ پیکر مطهر شریف قنوتی را ‏‎ ‎‏تحویل گرفتند و برای کفن و دفن حرکت دادند. آن روز آتش توپخانه ‏‎ ‎‏دشمن بر روی آبادان و خرمشهر‏‏ به شدت سنگین بود و بیمارستان ‏‎ ‎‏طالقانی نیز هرآن احتمال می رفت زیر آتش توپخانه دشمن قرار گیرد لذا ‏‎ ‎‏تعداد مشایعت کننده های پیکر شهید شریف قنوتی به بیش از بیست نفر ‏‎ ‎‏نمی رسید. حاج شیخ محمدعلی اسلامی‏‏ می گوید: «با وجود آتش توپخانه ‏‎ ‎‏دشمن چند نفری به بیمارستان طالقانی رفتیم تا جنازه شیخ را تحویل ‏‎ ‎‏بگیریم. به ما گفتند روی جنازه شیخ شریف یک پتوی سربازی ‏‎ ‎‏انداخته اند. در آن جا حدود سیصد چهارصد تن از شهدا آرمیده بودند. به ‏‎ ‎‏محض ورود به سردخانه امام شهدای خرمشهر را دیدم‏‎ ‎‏که بعد از بیست ‏‎ ‎

کتابشیخ شریفصفحه 153
‏و اندی روز بی خوابی آرام در کنار یارانش آرمیده بود...»‏‎[1]‎‏ محمدمحسن‏‎ XE "‎‏شریف قنوتی، ‏محمدمحسن‏ ‏‎ ‎‏شریف، فرزند شیخ شریف، لحظه دیدار با پیکر بی جان پدرش را ‏‎ ‎‏چنین‏‏ توصیف می کند: «... وقتی جنازه را به ما نشان دادند من متوجه ‏‎ ‎‏سر شیخ نبودم که چه وضعی دارد. مثل این که آن قسمت را نمی دیدم. ‏‎ ‎‏فقط نگاهم به چهره نازنین پدر بود. صورت و محاسنش خونین و ‏‎ ‎‏ارغوانی بود، لب هایش باز بود و حالت تبسم داشت. دندان های زیبا، ‏‎ ‎‏سفید و نورانی‏‏ اش نمایان بود و حالتی داشت که گویا در آن لحظات ‏‎ ‎‏آخر درد زیاد و طاقت فرسایی را متحمل شده بود. قبای خونین تنش را ‏‎ ‎‏به زیبایی پوشانده بود، کفش هایش نیز خونین بود. نگاه بعدی من به ‏‎ ‎‏دست راستش بود، مشت اش را گره کرده بود، اما خونین. خم شدم و ‏‎ ‎‏دستش را بوسیدم. این دست چه قدر رنج این روح بزرگ را تحمل ‏‎ ‎‏کرده بود. چندین بار ناخن های این دست را کشیده بودند. فریاد ‏‎ ‎‏دژخیمان و ستمگران در‏‎ ‎‏گوشم می پیچید: بگو ببینم با [آیت الله] خمینی‏‏ ‏‎ ‎‏چه ارتباطی داری؟ چرا علیه اعلیحضرت شاهنشاه تبلیغ می کنی؟ به ‏‎ ‎‏دستور چه کسی به خانواده های زندانیان سیاسی مذهبی کمک می کنی؟ ‏‎ ‎‏خودت به این کوچکی ولی اسمت ساواک شیراز‏‏ را به لرزه درآورده. تو ‏‎ ‎‏در همه جای ایران‏‏ پرونده داری... نگاهم را از چهره مظلوم شیخ گرفتم ‏‎ ‎‏و به بقیه شهدا چشم دوختم آنان نیز مثل پدرم برای دفاع از امام و ‏‎ ‎‏انقلاب و دینشان چهره شان را گلگون کرده بودند. به‏‏ محضرشان عرض ‏‎ ‎
کتابشیخ شریفصفحه 154
‏ادب‏‏ کردم و پیکر‏‏ پدر را از یارانش جدا کردم...»‏‎[2]‎

‏پیکر شریف قنوتی در معیت عده ای اندک از دوستان و نزدیکان با ‏‎ ‎‏یک وانت نیسان به سمت غسالخانه آبادان‏‏ حرکت داده شد. دشمن ‏‎ ‎‏همچنان آبادان را زیر آتش توپخانه قرار داده بود. برادران سپاه در ‏‎ ‎‏غسالخانه لباس های شیخ شریف را کندند و چند عکس از پیکر مثله شده ‏‎ ‎‏ایشان گرفتند و دوباره قبایش را پوشاندند. این قبا همان قبای اهدایی ‏‎ ‎‏حاج شیخ عبدالستار اسلامی‏‏ بود که چند جای آن سوخته بود و چند ‏‎ ‎‏جایش نیز به وسیله ترکش و گلوله سوراخ شده بود. شیخ شریف ‏‎ ‎‏سرانجام در گلزار شهدای آبادان به خاک سپرده شد‏‎.‎

‏به دنبال شهادت شیخ، بچه های رزمنده در مسجد جامع‏‏ ضربه روحی ‏‎ ‎‏سنگینی متحمل شدند چون پشتوانه روحی و تدارکاتی خود را از دست ‏‎ ‎‏داده بودند. با وجود این شهادت شیخ موج و حرکت جدیدی در بچه ها ‏‎ ‎‏ایجاد کرد و همین حرکت ها و جانبازی ها سقوط خرمشهر‏‏ را تا 4 آبان ‏‎ ‎‏1359 به تعویق انداخت‏‎.‎

‏خبر شهادت شریف قنوتی در بروجرد‏‏ و استان های فارس‏‏ و ‏‎ ‎‏خوزستان‏‏ و کهکیلویه و بویراحمد‏‏ تأثیر عمیقی بر جای گذارد. هرکس ‏‎ ‎‏برای یک بار شیخ را دیده بود یا اسمش را شنیده بود برای شهادت ‏‎ ‎‏مظلومانه او عزادار بود. در همان ایام مجالس عزاداری زیادی در مساجد ‏‎ ‎

کتابشیخ شریفصفحه 155
‏و محافل گوناگون بروجرد‏‏ و اردکان‏‏ فارس و قم‏‏ برپا گردید و آنانی که ‏‎ ‎‏او را می شناختند بر شهادت مظلومانه وی گریستند. همانگونه که اشاره ‏‎ ‎‏شد پیکر شهید شریف قنوتی در گلزار شهدای آبادان‏‏ دفن شده است اما ‏‎ ‎‏اهالی اردکان با توجه به ارادتی که به وی دارند آرامگاهی را در قبرستان ‏‎ ‎‏شهدای شهر به یاد شهید شریف قنوتی ساخته اند و مردم به هنگام ‏‎ ‎‏زیارت قبور آرامگاه نمادین آن شهید را نیز زیارت می کنند. چنین اقدامی ‏‎ ‎‏در بهشت شهدای بروجرد نیز صورت گرفته است. آنان سنگ مزاری به ‏‎ ‎‏یادبود شهید شریف قنوتی در بهشت شهدا نصب کرده اند‏‎.‎

‏بعد از شهادت شریف قنوتی، پدرش محمود شریف قنوتی به همراه ‏‎ ‎‏همسر و فرزندان آن شهید به دیدار امام شتافتند و مورد تفقد و دلجویی ‏‎ ‎‏ایشان قرار گرفتند. حضرت امام خمینی‏‏ از شهید قنوتی به عنوان معلم ‏‎ ‎‏اخلاق یاد کرده بود. خانواده شهید همچنین به محضر آیت الله سید ‏‎ ‎‏محمدرضا گلپایگانی‏‏رسیدند و ایشان نیز با بیان تلاش ها و فداکاری های ‏‎ ‎‏شهید در طول دوران مبارزه، خانواده وی را مورد تفقد قرار داد‏‎.‎

‏شریف قنوتی در یکی از مناجات هایش با خداوند سبحان چنین ‏‎ ‎‏سروده است‏‎:‎

‏خدایا من که مقصودی ندارم     به جز ذات تو معبودی ندارم‏

‏خداوندا تویی شمع دل افروز     منم پروانه شمعت شب و روز‏

‏خداوندا تویی خلاق عالم       ‏‏ ‏‎ ‎‏زبس کردم گنه بد گشته حالم‏

‏ببخشا حق یاسین و تبارش       شریف ووالدین وهرکه یارش‏

‏ـ‏‎....‎‏ـ‏

‎ ‎

‎ ‎

کتابشیخ شریفصفحه 156

  • . مصاحبه با حاج شیخ محمد علی اسلامی . وی پسر عموی شریف قنوتی و از  همدوره ای های دوران تحصیل وی در مکتب خانه است. مصاحبه با او در 1376ش در  ماهشهر  انجام شده است.
  • . مصاحبه با محمدمحسن  شریف قنوتی. وی فرزند ارشد شهید شریف  قنوتی است و در جریان مقاومت 35 روزه خرمشهر  به همراه برادرش محمد سعید  در کنار  پدر به نبرد با بعثی ها مشغول بود. وی هم اکنون (1385ش) در شهر تهران  سکونت دارد و  امام جماعت یکی از مساجد است.