شکنجه جوانان
باید به پیغمبر اسلام ـ صلی الله علیه و آله ـ و امام عصر ـ عجل الله تعالی فرجه ـ عرض تسلیت کرد. ما برای خاطر آن بزرگواران سیلی خوردیم و جوانان خود را از دست دادیم. جرم ما حمایت از اسلام و استقلال ایران است. ما برای اسلام این همه اهانت شده و می شویم. ما در انتظار حبس و زجر و اعدام نشسته ایم. بگذار دستگاه جبار هر عمل غیرانسانی که می خواهد بکند، دست و پای جوانان ما را بشکند، مریضهای ما را از مریضخانه ها بیرون کند، ما را تهدید به قتل و هَتک اَعراض کند، مدارسِ علم دین را خراب کند، کبوتران حرمِ اسلام را از آشیانۀ خود آواره کند.(124)
12 / 2 / 42
* * *
زندان و تبعید جوانان
مردم محروم این کشور مجبورند موافقت خود را با نظام شاهنشاهی اعلام کنند؛ نظام پوسیده ای که از نظر اسلام مردود و محکوم به فناست؛ نظامی که هر روز ضربۀ تازه ای بر پیکر اسلام وارد می آورد، و اگر خدای نخواسته فرصت یابد اساس قرآن را برمی چیند؛ نظامی که هستی ملت را به باد فنا داده و تمام آزادیها را از او سلب کرده است؛ نظامی که طبقات جوان روشنفکر را در زندانها و تبعیدگاهها از هستی ساقط نموده و باز می خواهد با این حزب بازی اجباری، بر قربانیها و زندانیهای خود بیفزاید.(125)
21 / 12 / 53
کتابجوانان از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 92
هجوم به مراکز علمی کشور
تاسف از سرکوب کردن ملت مظلوم، و هجوم به دانشگاههای سراسر کشور. تاسف از واقعۀ جانسوز هفده خرداد (54) مدرسۀ فیضیه و دارالشفاء ـ که واقعۀ قتل عام 15 خرداد 42 را زنده کرد ـ و یورش بی رحمانه و مسلحانۀ عمال استعمار بر مدارس دینی که جز با علم و فقه اسلام و دفاع از قرآن کریم و احکام سازندۀ اسلام سر و کاری ندارند، و شکستن سر و دستها و در و پنجره ها و کوبیدن تا سرحد مرگ و پرتاب کردن جوانان بی پناه را از پشت بامها (به جرم اظهار عقیده برخلاف حزب شاهی و به جرم سوگواری برای مقتولین 15 خرداد) که به حَسَب نقل بعض مطبوعات خارجی، عدد مقتولین به 45 نفر و عدد مجروحین بسیار است که در بیمارستانها پذیرفته نشده اند؛ و بیش از سیصد نفر در زندانها به سر می برند که سرنوشت آنها معلوم نیست.(126)
20 / 4 / 54
* * *
رفتار وحشیانه رژیم شاه با جوانان
هجوم ناراحتیها و تراکم نگرانیهای ناشی از وضع رقتبار مسلمین ـ عموماً ـ و ملت عزیز ایران ـ خصوصاً ـ و عدم توجه مقامات مسئول به مصالح مسلمین و رفتار وحشیانۀ دستگاه ظلم با ملت ایران و خصوص علما و محصلین حوزه های علمیه و جوانان غیور دانشگاهی، تاب و توان را می برد و انسان آگاه را در تحت فشار خُرد می کند، اگر نباشد امیدها و نویدهایی.(127)
30 / 6 / 54
* * *
حمله سبعانه به جوانان
دستگاه جبار با اعصاب خرد شده و با ادامۀ قتل و چپاول در بلاد
کتابجوانان از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 93
مختلف، مثل جهرم و اهواز، و با دست زدن به خرابکاری و انفجار منازل آزادیخواهان و دزدی و ضرب و جرح علنی افراد مبارز، و حملۀ سبعانه به جوانان مسلمان در کوهها توسط «گروه انتقام» ساختۀ شاه و بستن مالیاتهای کمرشکن به کسبۀ متعهد به انتقام شرکت در اعتصاب همگانی، اجازۀ تنفس را هم از ایرانیان سلب کرده است.(128)
9 / 2 / 57
* * *
رژیم ظالم تشنه خون جوانان
من نمی دانم این خاندان ستمگر تا کی بر مقدرات مسلمین مسلط و به خون جوانان ما تشنه اند. من به حضرت ثامن الائمه ـ علیهم السلام ـ تسلیت عرض می کنم و به اهانتهایی که بدان بزرگوار در عهد این پدر و پسر خیانتکار شد و می شود در سوگ می نشینم. من به شما اهالی محترم و متدین مشهد و رفسنجان و جهرم تسلیت می گویم و تبریک؛ تسلیت برای از دست دادن جوانان اسلام، و تبریک برای داشتن جوانان برومند و برای روحیۀ اسلامی مقتدری که در راه خدا از تلاشهای مذبوحانۀ رژیم ظالم نهراسیده و با تعطیل و تظاهرات مردانه، خود را در پیشگاه مقدس اسلام روسفید کردید.(129)
5 / 5 / 57
* * *
کشته شدن جوانان
از آن طرف جوانهای ما را از بین برده است؛ از آن طرف هر روز که صحبت می شود، همین دو ـ سه روز پیش از این، که در مجلس صحبت کرده: باید احکام اسلام را حفظ کرد؛ باید چه... این
کتابجوانان از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 94
ابتلایی است که ما همه الآن داریم. الآن جوانهای ما در ایران مبتلا هستند به این رژیم فاسد و دارند خون می دهند، کشته می دهند.(130)
17 / 7 / 57
* * *
دستگیری جوانان
مردم ایران قیام کرده اند و دارند کشته می دهند، جوانهایشان را گرفته اند، از آنها یک دسته ای را کشته اند، یک دسته ای را حبس کرده اند، عده ای از علمای ما الآن در حبس هستند، عدۀ زیادشان در تبعید هستند، و مردم همه از بچۀ کوچک تا پیرمرد ایستاده اند الآن در مقابل دستگاه شاه و همه با یک صدا می گویند ما شاه را نمی خواهیم.(131)
19 / 7 / 57
* * *
تمدن بزرگ به روی نعش جوانان
اکنون که دست ابرقدرتهای ستمگر برای چپاول مخازن غنی ما بر ضد ارادۀ مصمم ملت از آستین دژخیمان شاه بیرون آمده و عزیزان اسلام را به خاک و خون می کشد، اکنون که نمودهای «دروازۀ تمدن بزرگ» به دست پایه گذاران حقوق بشر، یکی پس از دیگری بر روی نعشهای جوانان برومند ما رخ می نماید، اکنون که به ادعای کارتر، ملت به آزادی و استقلال شاهانه نایل شده است، کشور بی پناه ما عزادار و ملت مظلوم ما سوگمندند. ما در غرب و شما در شرق به عزای عمومی می نشینیم.(132)
20 / 7 / 57
کتابجوانان از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 95
دانشگاهها قتلگاه جوانان
او که امروز به سیاسیون و جوانان ملت روی آورده و از آنان برای وطن استمداد می کند، همان است که گروههایی از آنان را اعدام و شکنجه و زندان کرده و می کند، جوانان ما را به خاک و خون کشیده و می کشد، دانشگاههای ما را به قتلگاههای جوانان ما تبدیل نموده است. من از جنایاتی که اخیراً در دانشگاهها با فرزندان اسلام نموده اند در سوگم. من از دانشجویان عزیز که در راه اسلام و کشور فدایی داده اند و در مقابل شاه با مشتی گره کرده ایستاده و او را محکوم کرده اند تشکر می کنم. من از جوانان غیور ایران که ملت ما را سرافراز نموده اند احساس غرور می کنم.(133)
16 / 8 / 57
* * *
پیر شدن جوانان در زندان شاه
ده سال علمای اسلام را، سیاسیون ایران را ـ عرض بکنم که ـ بازاری و دانشگاهی و دانشکده ای را این حبس کرده است، عمر اینها را در حبس تلف کرده، این ده سالی که این عمر را تلف کرده هیچ؟ حالا آزاد؟ «حالا آزادیم». آزادی معنایش این است که از اول دیگر عمر تو برگشت؟! یا این عمر تلف شد، از بین رفت، یک جوان پیر شد در این زندان تو؟ من بعض جوانهایی که قبل از زندان دیده بودم، با من مصافحه می کردند، با حالا وقتی مقایسه می کنم، مقایسۀ یک پهلوان است با یک پیرمرد! تمام؟! هیچ اینها؟(134)
17 / 8 / 57
* * *
تمسک شاه به توبه
این توبه ها یکی از تشبثاتشان است و این هم پذیرفته نیست؛ ملت دیگر این حرفها را نمی پذیرد. آنکه جوانش، آن پیرزنی که جوانش
کتابجوانان از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 96
از دستش رفته، پیرزنهایی هستند که چهارتا بچه شان، یعنی یک پدر بوده، یک مادر بوده، چهارتا جوان، امشب اینها سر سفره نشسته بودند پنج نفری، شش نفری، فردا شب سر سفره نشستند دو نفری، چهارتا جوانش از بین رفته، حالا از شما می پذیرد اینکه عذر بخواهی؟!(135)
2 / 9 / 57
* * *
زجرها و ناراحتی جوانان
قتل عامها کرد، حبسهای طولانی، جوانهای ما را در حبس برد و به پیری به ما برگرداند، در بین اینهایی که در حبس بودند و پانزده سال حبس بودند، بعضی دستها که با من مصافحه می کردند آن وقت دست یک پهلوان بود و حالا که مصافحه می کند دست یک آدم عادی شده. آن زجرها و ناراحتیهایی که به جوانهای ما، به روشنفکرهای ما، به علمای ما، به دانشگاهیهای ما، به بازرگانهای ما، آن زجرها و تبعیدها و آنقدر زحماتی که به اینها دادند و اینها متحمل شدند، ما نمی توانیم جبران کنیم.(136)
1 / 11 / 57
* * *
آبادانی قبرستانها با شهادت جوانان
شما این راه را تا اینجا رساندید. اینها رفتند از ایران و یک مملکت خرابی و یک قبرستانهای آبادی برای ما گذاشتند. قبرستانهای ما را با قبرهای جوانهای ما آباد کردند و مملکت ما را خراب کردند.(137)
10 / 12 / 57
کتابجوانان از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 97
شهادت جوانان برای استقلال
ما جوان دادیم، ما خون دادیم، در زندانهامان جوانهای ما زجر دیدند، شکنجه دیدند. ملت ما نمی گذارد که اینها هدر برود؛ ملت ما نمی گذارد که با یاوه سراییهای مشتی اراذل اینها هدر برود. ما در راه آزادی و در راه استقلال جان دادیم، نمی توانیم صبر کنیم تا عمال اجانب باز دست به کارهایی که پیشتر می زدند بزنند.(138)
18 / 12 / 57
* * *
پنجاه سال حبس جوانان
در طول این پنجاه سال جوانان ما در حبسها به سر بردند و چه بسا جوانانی ما داشتیم که در حبس پای آنها را اره کردند؛ آنها را روی تاوه ها بو دادند و تا این زمان آخر هم اینها در حبس بودند، در شکنجه بودند.(139)
12 / 1 / 58
* * *
شکنجه و اعدام هزارها جوان
از دوستان فرانسوی انتظار نداشتم که به خاطر چند نفر جنایتکار و دزد و مجرم، حقوق بشر را به رخ ما بکشند و در انقلاب اصیل ایران ـ که به خواست خدا ملتی ستمدیده به ندای حق پاسخ مثبت داده اند ـ به بهانۀ حقوق بشر ما را مورد عتاب و خطاب قرار دهند. خوب بود حقوق بشر را هنگامی که رژیم فاسد پهلوی زیر پا می گذاشت و هزارها جوانان این کشور را شکنجه می کرد و به خاک و خون می کشید، به کمک ملت مستضعف ایران برمی خاستند و از حقوق بشر دفاع می کردند، نه اینکه به خاطر چند جنایتکار و مجرم، که تاریخ بشریت کمتر نظیر آن را به یاد دارد، اینچنین به ما حمله کنند. ما چند نفر ضد بشر را
کتابجوانان از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 98
کشتیم.(140)
2 / 2 / 58
* * *
شهادت دسته جمعی جوانان
نه آن وقت که ملت ایران آن جور ابتلا داشت و آنطور اینها غارت و قتل می کردند یک کلمه گفتند و از «حقوق بشر» اسم بردند؛ و نه در آخر، که تمام جنایاتی که در ایران واقع می شد در ظرف ـ تقریباً ـ دو سال آخر که همۀ ملتها اطلاع بر آن پیدا کردند و ملت ایران آنطور گرفتار شد که جوانهای ما را در خیابانها دسته جمعی کشتند... اگر اینها بشر هستند و حقوق دارند و این شصت هزار نفر یا بیشتری که در این چند صباح، در این چند ماه، از ایران کشته شد ـ از بهترین جوانهای ما کشته شد، از همۀ طبقات، طبقۀ روحانیین، طبقۀ دانشگاهی، طبقۀ تجار، اداری، همه جور جمعیتی، دهقان، کارگر، کشته شد ـ اینها اصلاً به روی خودشان نمی آوردند که این کارها شده است! ما ندیدیم که هیچ فریادی از اینها درآید که «خیر، چرا حقوق بشر را ملاحظه نمی کنید. چرا اینقدر آدم می کشید».(141)
25 / 2 / 58
* * *
بهانه برای دستگیری جوانان
فوج فوج، جوانهای ما را می گرفتند به عنوان اینکه کتاب توی خانۀ تو است، به عنوان اینکه اعلامیه تو خانۀ تو است، به عنوان اینکه با کسی که اعلامیه دارد تو [ارتباط] داری در کتابفروشی تو یک دانه کتاب یا رساله پیدا می شود، با این عنوانها می گرفتند می بردند، شکنجه می دادند، می کشتند.(142)
25 / 2 / 58
کتابجوانان از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 99
کشتن بهترین جوانها
در رژیم سابق، آنهایی را که می کشتند، بهترین جوانهای ما و متعهد و مُسلِم، برای اینکه می گفتند که خلاف نکنید، می گفتند که مملکت ما را به باد ندهید. علمای اسلام بودند.(143)
14
کتابجوانان از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 100