تعلیم مسائل سیاسی به جوانان
آقایان که تربیت بچه ها را می کنند؛ مسائل سیاسی روز را هم به آنها تعلیم بکنند. نمی گویم همۀ آن [مسائل سیاسی] باشد. همه چیز باید باشد. یک بچه که از یک مدرسه بیرون می آید باید هم مسائل دینی اش را بداند، مسائل نماز و روزه اش را بداند، هم تربیتهای علمی بشود مطابق هر سیستمی که هست، و هم تربیت سیاسی بشود. این معنا را البته یک خرده گیری می کردند بر مدرسۀ شما، که ان شاءالله امیدوارم از حالا به بعد که یک قدری آزادی پیدا بشود، با آزادی همۀ کارها را انجام بدهید. و این چیزی که بر عهدۀ شماست، و آن تربیت انسان است، و از اَهَم مسائل است تربیت انسان که به عهدۀ شما هم یک مقداری اش هست، آن را به طور صحیح و به طور خوب عمل بفرمایید.(443)
30 / 11 / 57
* * *
آموزش همراه با پرورش
تکلیف شما آقایان این است که این جوانها را بار بیاورید به طوری که پرورش [پیدا] کنند؛ همان آموزشِ تنها نباشد.
کتابجوانان از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 274
سابق نه آموزش بود نه پرورش؛ یعنی نمی گذاشتند، وضع را جوری کرده بودند که هم جلو معلومات جوانهای ما را می گرفتند و نمی گذاشتند رشد بکنند، و هم جلو پرورش را که پرورش صحیح نکنند. این همه مراکز فساد که در ایران ایجاد کردند ـ همۀ چیزهایی که برای آموزش و پرورش بود، اینها تبدیلش کردند به مرکز فساد! مثلاً فرض کنید سینما؛ سینما یک جایی است که برای آموزش است، برای پرورش است [یا] رادیو ـ تلویزیون؛ همۀ اینها تا وقتی که رسید اینجا، به دست اینهایی که مامور بودند از طرف غیر که وطن را به این حال درآورند و «ماموریت برای وطن» داشتند، اینها را منقلب کردند به یک چیزی که برخلاف بود. حالا از این به بعد باید همۀ اینها یک دستگاه پرورش باشد، یک دستگاه آموزش باشد. رادیو همین طور، تلویزیون همین طور، تئاتر همین طور، همۀ اینها.
اسلام با خود اینها مخالف نیست؛ اسلام می خواهد اینها را مهذب کند یعنی در خدمت اسلام، در خدمت تربیت جوانها قرار بدهد. و ما هم ماموریم این جوانهایی را که دست ما هستند و با آنها رابطه داریم، اینها را باید تربیت اسلامی، تربیت دینی و متوجه به مسائل روز کنیم. جوری باشد که از اول، این بچه ها و جوانها مسائل روز دستشان باشد و بفهمند که باید چه بکنند در آتیه. در پهلوی علم باید این پرورش باشد، و شما آقایان البته موظفید که این کار را بکنید. در همۀ قشر ایران، همۀ معلمین [و ]همۀ دانشمندان باید این کار را بکنند؛ که بعد از یک مدتی ایران متبدل بشود به یک چیز دیگری.(444)
15 / 1 / 58
کتابجوانان از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 275
تربیت انسانهای مستقل
برادرها! جوانها را با اعتماد به نفس، با استقلال نفسانی بار بیاورید. معلمها! جوانها را مستقل، آزاد بار بیاورید؛ مُعتمِد به نفسشان کنید.(445)
29 / 1 / 58
* * *
تربیت صالح
جوانهای ما، آنهایی که مقدرات مملکت به دست آنها خواهد بود، زیر دست معلمین باید تربیت بشوند؛ اگر تربیت صالح شدند مملکت صالح به دست ما می افتد و اگر ـ خدای نخواسته ـ تربیتهای غیرالهی شد مملکت از دست می رود.(446)
7 / 2 / 58
* * *
تربیت همراه با تقوا
شما می توانید جوانها را تربیت کنید به یک تربیتی که تقوا در آن باشد، نظر این باشد که این از کجا آمده است؛ این شغل را کی به او داده است؛ این شغل چه شغلی هست و چه کاری باید اینجا انجام بدهد.(447)
3 / 3 / 58
* * *
تربیت انسان مهذب
برنامۀ طویل المدت برای شما جوانها، برای شما خانمها، برای همه، این است که اگر شماها یک انسان مذهبی باشید مقاصد اسلامی را پیش می برید. اگر این خانمها بچه های مهذب بار بیاورند، بچه های اسلامی بار بیاورند، شما هم دینتان و هم دنیاتان محفوظ است. اگر خدای نخواسته در دامن اینها بچۀ غیر مهذب، بچۀ غیر اسلامی پیدا
کتابجوانان از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 276
بشود، و در کفالت شما جوانها بچه های غیر اسلامی، بچه های غیر مهذب پیدا بشوند، و در دبستانهای ما که بچه هامان می روند مهذب و مودب به آداب اسلامی نباشند، در دبیرستانهای ما که جوانهای ما می روند تهذیب در کار نباشد، ادب اسلامی در کار نباشد و در دانشگاه اسلامی نباشد و از علوم اسلام و از احکام اسلام خبری نباشد، رو به زوالیم. یعنی هم اسلام به باد می رود و هم کشور. برنامۀ طویل المدت ـ دراز مدت ـ این است که شما خودتان را تهذیب کنید و بچه هایتان را برای آتیه. شما کشور لازم دارید برای بچه های خودتان و اسلام برای بچه های خودتان.(448)
2 / 3 / 58
* * *
تربیت انسانی ـ اسلامی
بحمدالله آنی که حالا به ما مژده می دهد همین تحولی است که پیدا شده؛ یعنی جوانها از آن طرف کشیدند به خیابانها و فریاد زدند بر ضد استعمار و بر ضد دیکتاتوری. حالا هم رشد همچو شده است که مشغولند، خودشان به طور خودکار، بدون اینکه تبلیغاتی لازم داشته باشند به طور خودکار، مشغولند به اینکه تربیت کنند بچه ها را.
تربیت کنید این بچه ها را به تربیت انسانی، تربیت اسلامی که همان تربیت انسانی است. اگر این مملکت مسلمان بشود، تربیت تربیت اسلامی باشد، هیچ قدرتی نمی تواند مقابلش بایستد. چنانچه دیدید که این قدرتی که شکست داد این قدرت بزرگ را همین قدرت ایمان بود. همین بود که فریاد می کردند که شهادت می خواهیم.(449)
26 / 6 / 58
کتابجوانان از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 277
تربیت همراه با محبت
آقایان در محیط خودشان، شما در محیط خودتان، این شغلی که آدمسازی است، آدمسازی کنید. متبدل کنید این جوانهایی که متوجه شدند که هر چه هست از بیرون می آید برای ما. از بیرون می آید، اما آنهایی می آید که تباه می کند ما را... حالایی که مملکت مال خودتان است، و ان شاءالله تا آخر هم مال خودتان است، این جوانها و بچه هایی که پیش شما می آیند، اینها فرزندان شما هستند؛ یک تربیت با محبت؛ و همان طوری که فرزند خودتان را می خواهید تربیت بکنید، اینها را هم همان طور ان شاءالله تربیت کنید.(450)
28 / 6 / 58
* * *
اصلاح و تهذیب جوانها
حالا که بحمدالله مملکت از خودتان است، دیگر دست آنها کوتاه شده است، و امیدواریم تا آخر کوتاه باشد، خودتان به فکر باشید که همه چیزتان را اصلاح بکنید. اول خودتان را اصلاح بکنید. اول مهذب بشوید و تعلیمات اسلامی را که برای آدمسازی است، آن تعلیمات را عمل به آن بکنید و بعد هم جوانها را، بچه ها را تربیت کنید که ما بعد از یک مدتی متحول بشویم به یک انسانهایی که اسلام می خواهد؛ نه یک انسانهایی که استعمار می خواهد.(451)
29 / 6 / 58
* * *
نزدیکی جوانان به ملکوت
من امروز، که روز اول تحصیل است و روز اول باز شدن مدارس است، پیش این اطفال کوچک دبستانی آمده ام که اینها به فطرت نزدیکترند: کُلُّ مَولُودٍ یُولَدُ عَلَی الفِطرَةِ ثُمَّ انَّ ابَوَاهُ یُهَوِّدانِهِ و یُنَصِّرَانِهِ و
کتابجوانان از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 278
یُمَجِّسَانِهِ این بچه ها جدید العهد به ملکوت هستند. آن کدورتهایی که از طبیعت عاید انسان می شود و آن کدورتهایی که از دولت طاغوتی نصیب ما شد اینها از او دور بودند. جوانان ما را نگذاشتند تربیت انسانی بشوند. این کودکها، که الآن در پیش من هستند و با فشار به دامن من هجوم می آورند، مورد علاقۀ من هستند، بچه های منند، عزیزان منند، به ملکوت نزدیکند، از آلودگیهای طبیعت دورند. و من امیدوارم که معلمهای این بچه ها و این کودکها در تربیت انسانی ـ اسلامی اینها کوشا باشند؛ و از آن تعلیمات سوئی که در سابق بود مُبرا باشند.(452)
1 / 7 / 58
* * *
نجات کشور در سایه تربیت جوانان
فرهنگیها یک مساله بسیار بزرگی در گردنشان هست و آن تربیت است؛ تربیت جوانهاست، تربیت بچه هاست. این تربیت بچه ها اگر تحقق درست پیدا بکند که این بچه های کوچکی که تحت تربیت معلمین هستند خوب تربیت بشوند، مملکت ما بعدها نجات پیدا می کند. ما از اینکه فاقدیم یک مغزهای متفکر صحیح و سالم، مغز متفکر زیاد است. اما متفکری که سالم نیست مغزش، ما باید کوشش کنیم که این مغزهای کوچولوی بچه ها را از حالا سالم بار بیاوریم تا بتوانند اینها بعدها دفاع کنند از کشورتان. آتیه کشور شما دست همین بچه هاست که بعدها اینها باید دست بگیرند.(453)
3 / 10 / 58
کتابجوانان از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 279
پرورش صحیح معلمین
معلمین آموزش و پرورش اگر خودشان یک پرورش صحیح نداشته باشند و یک تعلیم صحیح، نمی توانند جوانها را تعلیم کنند و آموزش بدهند و پرورش بدهند.(454)
10 / 4 / 59
* * *
اقدام همگانی برای تربیت جوانان
با آموزش است که انسان می تواند تربیت کند جوانها را به طوری که مصالح دنیا و آخرت خودشان را خودشان حفظ کنند... جوانها، پیرها، بچه ها، روستاییها، شهریها همه باید کمک کنند و این امر مهمی [است ]که تمدن شما، اسلام شما، انسانیت شما و همه چیز شما تابع اوست و بسته به اوست، تربیت کنید اینها را. و همه چیز بسته به اوست. همه باید کمک کنند.(455)
6 / 10 / 59
* * *
تربیت مقدم بر تعلیم
شمایی که می خواهید تربیت بشوید، تربیت معلم یا تربیت بکنید، تربیت معلم، در راس هر امری این است که با این تعلیمها تربیت را مقدم بدارید. این جوانها نفوسشان مستعد است از برای گرفتن هر چیزی که وارد بشود در نفوس. نفوس جوانها یک آینۀ صیقلی است که باز از آن فطرت خودش جدا نشده است. و این آینه همه چیز در آن نقش می شود ببندد. چنانچه معلّم، یک معلّمی باشد که دعوت به نور بکند، دعوت به صلاح بکند، دعوت به اسلام بکند، دعوت به اخلاق صالحه بکند، دعوت به ارزشهای انسانی بکند، آن ارزشهایی که عندالله ارزش است، اگر معلّم این کار را بکند، همان طوری که انبیا مردم را از ظلمات به نور می کشانند، این معلّم
کتابجوانان از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 280
هم این بچه ها را از ظلمات به نور وارد می کند. و همین شغلی است که شغل انبیاست. و اگر خدای نخواسته، معلّمی یا معلّمهایی بر خلاف مسیر حق باشند، تربیت نشده باشند، تزکیه نشده باشند، برخلاف صراط مستقیم الهی باشند، این آینه های صیقلی که نفوس جوانهای ماست، در آن همان تعلیمات اعوجاجی که در این خود معلم هست نقش می بندد، و او را رو به انحراف می برد یا به طرف شرق و یا به طرف غرب.(456)
18 / 10 / 59
* * *
تربیت میزان علم
آنها که گمان می کنند که مدارس باید علم در آن باشد و دیگر کاری به این مسائل نداریم، باید متخصصین باشند، ساده اندیشند آنها. ساده اندیشی است که انسان گمان کند که یک معلمی که انحراف دارد، معلّمی که یا طرف شرق است و یا طرف غرب، یا تربیت شرقی دارد یا تربیت غربی،آن را ما معلم قرار بدهیم از برای این فرزندانی که نفوسشان مثل آینه صیقلی است. و هرچه در او وارد بشود می پذیرد. ساده اندیشی است که ما جوانهای خودمان را به دست معلمی بدهیم که به طرف شرق می رود و بچه های ما را شرقی کند، یا به طرف غرب می رود و بچه های ما را غربی کند. ساده اندیشی است که ما گمان کنیم که فقط تخصص، میزان است و علم، میزان است. علم الهی هم میزان نیست. علم توحید هم میزان نیست. علم فقه و فلسفه هم میزان نیست. هیچ علمی میزان نیست. آن علمی میزان است و آن علمی برای بشر سعادت است که تربیت در او باشد، که او از مربّی القا شده باشد، از کسی که تربیت الهی شده است القا بشود به بشر. آن اگر در همۀ مدارس ما ـ چه
کتابجوانان از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 281
مدارس علوم اسلامی و چه مدارس علوم دیگر ـ اگر در همۀ آنها این معنا باشد و انحراف در کار نباشد و استقامت باشد، چندی نمی گذرد که همۀ جوانهای ما که امید آتیه این مملکت هستند، همه اصلاح می شوند. و همه نه شرقی و نه غربی بار می آیند، و همه بر صراط مستقیم واقع می شوند. ساده اندیشی است که ما گمان بکنیم که کافی است برای ما اینکه یک اشخاصی باشند دارای علم، اشخاصی باشند که علم داشته باشند و تربیت، و لااقل علم داشته باشند و انحراف نداشته باشند. فرضاً که ما بخواهیم که علم را رواج بدهیم و از علم علما استفاده کنیم، باید علمی باشد و لااقل انحراف نباشد، کار نداشته باشد به شرق و غرب. این طور نباشد که معلّمین ما و مربّیهای جوانهای ما، تربیت مسکو شده باشند یا تربیت واشنگتن. ساده اندیشی است که ما گمان کنیم که باید همۀ اینها که تخصص دارند هر طوری می خواهند باشند. باید بیایند و ما از آنها استفاده کنیم.(457)
18 / 10 / 59
* * *
مدارس منشا همه برکات
عزیزان من! منحرفین و کسانی که می خواهند این مکتب به آخر نرسد و آنهایی که از مکتب اسلام سیلی خورده اند، و آنهایی که مکتب اسلام را بر خلاف مصالح خودشان می دانند و بر خلاف مصالح اربابانشان می دانند، اول نظرشان به این است که از مدرسه هایی که کودکان ما، جوانان ما، جوانان نورس ما در آنجا برای تحصیل کمال رفته اند، از آنجا انحرافات را شروع کنند. آنها در صدد این هستند که مدارس که منشا همۀ برکات هست و جوانهای نورسی که باید این کشور را به رشد خودش برسانند و از
کتابجوانان از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 282
دست اجانب نجات دهند، آنها را منحرف کنند. و لهذا می بینید که از آن دبستان تا دانشگاه مرکز توطئه است، و شماها هدف آنها هستید، و می خواهند شما را از اسلام عزیز منحرف کنند. و دانشگاهها و دبیرستانها و دبستانها و تمام مراکز علم و تهذیب را مبدّل کنند به مراکزی که اگر در آنجا علم تحصیل بشود به نفع قدرتهای بزرگ باشد. و هر چه در آن جاها و در آن مکانهای مقدّس، هرچه فرآورد باشد، فرآورد به نفع اَبَرقدرتها. قدم اوّل آنها از همان کودکستان شروع می شود، و هر چه جوانها و کودکهایمان بالاتر بروند، قدمهای بعدی آنها هم به دنبال آنهاست. از کودکستان تا دانشگاه، مرکز جولان دستهای خبیث استعمار است، و آنها خوب می دانند که اگر این نوباوگان را از راه مستقیم و صراط الله خارج کنند به مقاصد شوم خودشان خواهند رسید. و لهذا کوشش آنها و هدف آنها از کودکستان شروع می شود و تا دانشگاهها جریان دارد. و مراکزی که باید برای اصلاح جامعه، اصلاح جامعه در معنویات و اصلاح جامعه در مادیات، ذخایری باشند برای کشور عزیز ما، آنجا را به فساد بکشند و بعد کنار بنشینند و به این جوانهای ما نگاه کنند که این منحرفین کارهای خودشان را انجام داده اند و فساد را به دست شما می خواهند اجرا کنند.(458)
2 / 11 / 59
* * *
جلوگیری از انحراف جوانان
اینهایی که در مدارس می آیند و با تبلیغات سوءشان جوانهای نورس ما را وادار می کنند به یک مسائلی که با تحصیل آنها مخالف است، و نمی خواهند اینها تحصیل بکنند اینها، و نمی خواهند اینها
کتابجوانان از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 283
یک جوانهایی که برای کشور خودشان مفید باشند به بار بیاورند. با بهانه های مختلف اینها را به تظاهرات و راهپیماییها و اختلافات می کشند و کنار می نشینند و به شماها و به ما می خندند... و اینکه در کودکستانها، دبیرستانها می روند و مشغول می شوند با تبلیغات خودشان و تحریکات خودشان جوانهای ما را و کودکهای ما را وادار کنند که به جای اینکه تحصیل بکنند جنگ و دعوا به راه بیندازند، و به جای اینک تهذیب نفس بکنند و اخلاق اسلامی را بیاموزند با فحش و فضیحت روبرو می کنند، این همان برنامۀ سابق است. کودکهای ما، جوانهای ما، همۀ آنها ـ چه دختر و چه پسر ـ باید تمام همّشان را صرف این بکنند که بشناسند اینها را. بفهمند که اینها چه مقصدی دارند. بفهمند که اینها قبلاً چه بودند. بفهمند که اینها در حالی که جوانهای ما از ارتشی و پاسدار و ژاندارمری و سایر قشرهای مردمی، عشایر و سایرین در مرکز جنگ و در جبهه ها مشغول فداکاری هستند، اینها در پشت جبهه ها مشغول افساد هستند، مشغول کمک به اربابان خودشان هستند.(459)
2 / 11 / 59
* * *
تربیت متناسب با فطرت
چنانچه این اطفال را از اول یک نحو تربیت بکنند که در آن انحراف نباشد، تربیتهای مناسب با انسان باشد، مناسب با فطرت پاک انسانها باشد، از آن اول، وقتی که [با] آن معلمین دبستان و کودکستان، بعد بالاتر، تحت تربیت واقع می شوند، با همان ترتیب وارد می شوند به دبیرستان مثلاً. و اگر اینجا هم همان تربیت به صراط مستقیم باشد و آنها را به آن راهی که فطرتشان اقتضا دارد هدایت کنند معلمین، از باب اینکه اینها جوان هستند و اول بچه
کتابجوانان از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 284
بودند و حالا جوان دیگری شدند، در آنجا اگر باز تعلیم و تربیت، یک تربیت انسانی باشد، با همان حال که پذیرش هر تربیتی در نوسالها و [جوانسال] خیلی زود انجام می گیرد، وارد می شوند به مراتب بعد. آنجا هم چنانچه تربیت، یک تربیت انسانی باشد و موافق با فطرت انسان که همان فطرت، ودیعه گذاشتۀ از خداست فِطرَتَ الله ِ الَّتی فَطَرَ النَّاسَ عَلَیها آن طور باشد، در دانشگاه هم همان جور تربیت باشد، اینها بعد که تحویل به جامعه داده می شوند و مقدرات جامعه قهراً به دست اینها سپرده می شود بِالمَآل کشور را کشور نورانی، کشور انسانی، کشور به فطرت الله ، تربیت می کنند، و کشور را به جلو می برند.(460)
10 / 11 / 59
* * *
تربیت الهی، خدمت به جامعه
شما اگر بتوانید این بچه ها را تربیت کنید به طوری که از اول بار بیایند به اینکه خداخواه باشند، توجه به خدا داشته باشند، شما اگر عبودیت الله را و پیوند با خدا را به این بچه ها تزریق کنید، و بچه ها زود قبول می کنند امر را، اگر عبودیت خدا را به اینها و تربیت الهی را و آنکه هر چه هست از اوست به اینها القا کنید، و آنها بپذیرند، خدمت کردید به این جامعه؛ بعدها دسترنجهای شما ارزشمند خواهند شد. و اگر خدای نخواسته بر خلاف این باشد به این امانت، خدای نخواسته هر کس کرده باشد خیانت کرده است. و این غیر از همۀ خیانتهاست. خیانت به انسان است؛ خیانت به اسلام است؛ خیانت به عبودیت الله است.(461)
10 / 11 / 59
کتابجوانان از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 285
پاکی نفوس جوانان
جوانها جدید العهد هستند به ملکوت عالم و نفوسشان پاکتر است. هرچه بالاتر بروند، چنانچه مجاهده نکنند و تحت تربیت واقع نشوند، هر قدمی که به بالا بردارند و هر مقداری که از سنّشان بگذرد، بعیدتر می شوند از ملکوت اعلی و اذهانشان کدورتش بیشتر می شود. و لهذا تربیتها باید از اول باشد. از همان کودکی تحت تربیت انسان قرار بگیرد. و بعد هم در هر جا که هست یک مربّیهایی باشند که تربیت کنند انسان را. تا آخر عمر هم انسان محتاج به این است که تربیت بشود.(462)
7 / 12 / 59
* * *
عنایت اسلام به تهذیب جوانان
چنانچه در بین معلمین ما شرقی یا غربی باشد، این کشور ما یا گرایش به شرق پیدا می کند، یا گرایش به غرب پیدا می کند؛ و از محتوای جمهوری اسلامی، که شعارش نه شرقی و نه غربی است، تهی می شود. اعتنا [نکنید] به اینکه بعضی از اشخاص می گویند که نباید اینطور تهذیبها بشود؛ و باید آزاد و سر خود هر کس هر جا می خواهد برود. هر معلمی بخواهد جوانها و بچه های ما را هر جور تربیت کند این انحراف است؛ بر خلاف تعالیم عالیۀ اسلام است. اسلام آنقدر که به تهذیب این بچه های ما و جوانهای ما کوشش دارد به هیچ چیز کوشش ندارد. اسلام اصلاً برای آدم ساختن آمده است. این مکتبهای انحرافی آدم را از آدمیتش بیرون می کند؛ کشور ما را به جایی می رساند که یا پناه به شرق و کمونیست ببرد؛ یا پناه به غرب و امریکا. و منشا تمام این بدبختیها این اساتیدی بودند که متعهد نبودند، و زیر دست آنها افرادی بیرون آمدند که آن افراد جامعۀ ما را به هلاکت رساندند و مملکت
کتابجوانان از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 286
ما را و سران مملکت ما را با شرق یا با غرب متصل کردند. مهمتر چیزی که برای کشور ما لازم است تعهد اسلامی و تهذیب اسلامی است. اگر این یک سنگر صحیح بشود و سنگر دانشگاه و فیضیه یک سنگر اسلامی باشد، دیگر سایر ملت به این طرف یا آن طرف نخواهند گرایید؛ و با صراط مستقیم راه انسانیت و راه اسلامیت و راه استقلال و راه آزادی را طی می کنند.(463)
10 / 12 / 59
* * *
جوانان، امانتی بزرگ
از فرهنگیان و متصدیان تعلیم و تربیت و قضات و متصدیان دادگستری و دادگاههای انقلاب می خواهم که به ماموریت بزرگی که به آنان سپرده شده و مسئولیت عظیمی که به عهده گرفته اند توجه نمایند که با انحراف آنها فرهنگ کشور به انحراف کشیده می شود و نوباوگان و جوانان که امید ملت و اسلام هستند، اماناتی بس بزرگ و شریفند که خیانت در آن خیانت به اسلام و کشور است، و این نوباوگان و جوانانند که در آتیه، سرنوشت کشور به دست آنان است و باید تربیت صحیح اسلامی در جمیع مدارس به طور جدی اجرا شود تا کشور از آسیب مصون گردد.(464)
29 / 12 / 59
* * *
استقلال فرهنگی جوانها
باید کوشش کند ملت ایران و کوشش کنند آنهایی که با جوانها و با نیمسالها و با خردسالها سر و کار دارند، کوشش کنند که اینها را مستقل از حیث افکار و مستقل از حیث فرهنگ بار بیاورند، اینها هستند که بعدها این کشور را در دست می گیرند. اگر شما اینها را
کتابجوانان از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 287
تربیت خوب بکنید، هر کاری که آنها بکنند برای شما ثواب دارد.(465)
11 / 1 / 60
* * *
ارزش خدمت به جوانان
دبیرانی که باید متکفل تربیت جوانان ما و نونهالان ما باشند، خدمتشان ارزش دارد و مسئولیتشان هم زیاد است؛ برای اینکه در محل تعلیم و تربیت واقع شده اند. و هر کس در هر جا که در محل تربیت و تعلیم واقع شد، این جوانهایی که پیش آنها تحصیل می کنند و این نونهالانی که امید آتیۀ کشور اسلامی هستند، اینها امانتهایی هستند در دست معلمین و دبیران و کسانی که متکفل امور اینها هستند و باید تربیتها به طوری که اسلامی و سازنده باشد که نسل آتیه ان شاءالله ؛ یک نسل تربیت شدۀ اسلامی و مفید برای جامعۀ اسلامی باشد.(466)
27 / 5 / 60
* * *
مصونیت در گرو تربیت اسلامی
این بچه ها را تربیت کنید به تربیت اسلامی. شما ببینید که اسلام بود که شما را از شرّ قدرتها و از سلطۀ قدرتها نجات داد. تعلیمات اسلام است که شما را آنطور پایدار می کند که در مقابل همۀ مشکلات ایستادید. هدف مخالفین شما این است که بچه های شما را از اسلام منحرف کنند. جوانهای شما را از اسلام منحرف کنند. توجه کنید که کودکها را، جوانها را به تعلیمات اسلامی و تربیتهای اسلامی تربیت کنید تا ان شاءالله ، کشور شما از آسیب مصون باشد و جوانهای آتیۀ شما و اطفال آتیۀ شما، که امید ما هستند و امید اسلامند، اسلام را
کتابجوانان از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 288
همان طور که شما زنده کردید، زنده نگه دارند.(467)
26 / 7 / 60
* * *
دوری جوانها از منحرفین
جوانها را از اینکه خدای نخواسته یک وقتی به دام این اراذل بیفتند، باید خیلی تحذیر کنید. اینها در همه جا باز هم دارند [توطئه می کنند]؛ اشخاصی که انحراف می خواهند حاصل کنند. جوانها و بچه ها هم زود انفعال پیدا می کنند از یک صحبتی و نمی گذارند آنها هم که مسائل ایران به آنها برسد؛ آنها را نمی گذارند گوش کنند به این مسائل.(468)
21 / 9 / 60
* * *
ساختن جوانها
شما تا حالا پیروزید. استقامت کنید تا پیروزی نهایی به دستتان بیاید. خودتان را بسازید و جوانهای خودتان را بسازید و کودکان خودتان را بسازید.(469)
28 / 6 / 61
* * *
تربیت جوانان مومن
معلمهای دبیرستان و دبستان و همه جا که مهیا می کنند بچه ها را برای دانشگاه، بدانند که اگر آنجا مهذب کردند این بچه ها را و این بچه ها را مومن به بار آوردند و مومن تحویل دانشگاه دادند و دانشگاه مومن تحویل ملت داد، کشور خودشان را از همۀ آسیبها نجات داده اند.(470)
28 / 6 / 61
کتابجوانان از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 289
تکیه بر فرهنگ غنی اسلامی
معلمان عزیز خود بهتر می دانند که فرهنگ استعماری در زمان این پسر و پدر چه به روز این کشور و ملت آورده است. به فرهنگ غنی ایران اسلامی تکیه کنید و مطمئن باشید که پیروزی از آن شماست. فرزندان عزیزتان را در سر کلاسها به صورتی تربیت نمایید که وقتی فارغ التحصیل می شوند جوانان برومندی تحویل جامعه گردند، که با تمام وجود معتقد باشند که آنچه بدبختی داشتند از ابرقدرتهای شرق و غرب و شرقزدگی و غربزدگی است.(471)
1 / 7 / 61
* * *
شهدا، معلمین جاوید دانشگاه عشق
سلام گرم و محبت خالصانه ام را به این سرمایه های گرانبهای انقلاب، این یادگاران معلمین جاوید دانشگاه عشق و شهادت، ابلاغ نمایید. و از قول من به آنان بگویید که من با تمام وجود به شما عشق می ورزم و شما را از دل و جان دوست دارم؛ و علاقه مندم که فرد فرد شما عالم و متخصصی متعهد برای اسلام ناب محمدی ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ و مبارزی سرسخت علیه اسلام امریکایی و مرفهین و پرچمدار وفاداری برای ایثارگران و شهیدان خود باشید، و بتوانید با چراغ علم و عمل و تقوا ظلمت نفاق و کج فکریها و تحجرها و مقدس مآبیها را از دامن اسلام بزدایید. کارنامۀ نورانی شهادت و جانبازی عزیزان شما گواه صادقی بر کسب بالاترین امتیازات و مدارج تحصیل معنوی آنان است که با مُهر رضایت خدا امضا شده است؛ و اما کارنامۀ شما در گرو تلاش و مجاهدت شماست. زندگی در دنیای امروز زندگی در مدرسۀ اراده است؛ و سعادت و شقاوت هر انسانی به ارادۀ همان انسان رقم می خورد. اگر بخواهید عزیز و سربلند باشید، باید از
کتابجوانان از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 290
سرمایه های عمر و استعدادهای جوانی استفاده کنید. با اراده و عزم راسخ خود به طرف علم و عمل و کسب دانش و بینش حرکت نمایید، که زندگی زیر چتر علم و آگاهی آنقدر شیرین و انس با کتاب و قلم و اندوخته ها آنقدر خاطره آفرین و پایدار است که همۀ تلخیها و ناکامیهای دیگر را از یاد می برد.(472(
28 / 6 / 67
* * *
کتابجوانان از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 291