
آن روز، او پس از نوشیدن یک فنجان قهوه،یک قطره آب از حوض برداشت و با یکی از
میکروسکوپهای خود به آن نگاه کرد. او در آن قطرهی آب، چیزهای بسیار کوچکی دید که بعضی
از آنها حرکت میکردند و انگار چیزی میخوردند. آن چیزهای کوچک، زنده بودند. تا آن روز
یعنی سال 1677 میلادی (1056 هجری شمسی)، کسی فکر نمیکرد که موجودات زندهای به این
کوچکی هم وجود داشته باشند.
آنتون حدس میزد که شاید موجودات کوچکتر از آنهایی که در قطرهی آب حوض دیده بود،
نیز وجود دارد. بنابراین سعی میکرد که هر بار عدسی بهتر و میکروسکوپ مناسبتر بسازد.
6 سال پس از اینکه او،موجودات زندهی کوچک را در قطرهی آب حوض مشاهده کرد، بتا
عدسی دیگری توانست موجودات کوچکتری را هم ببیند. این موجودات به اندازهای کوچک بودند
که فقط مثل نقطه و میله کوچک، دیده میشدند. آنتون دیگر نمیتوانست، عدسی قویتری
بسازد تا آن نقطهها و میلههای کوچک را درشتتر نشان دهد. او به ناچار مطالعه و ساخت
عدسیها را رها کرد. آنتون لی ونهوک روی هم 419 میکروسکوپ و عدسی ساخت. بعدها،
دانشمندان به موجوداتی که او در قطرهی آب حوض دیده بود، «میکروارگانیسم» نام نهادند.
نقطهها و میلههایی را هم که او دیده بود،میکروب و باکتری نامیده شدند.
سفینهها،منطقه را ترک میکنند بدون آنکه
حتی یک پدر و مادر در آنجا وجود داشته باشد.
مجلات دوست کودکانمجله کودک 247صفحه 13