مجله کودک 253 صفحه 12

را برای چی هنوز نگه داشته­اند؟» پوتین پدر که تا به حال خواب بود تکانی به خود داد و با صدایی بم گفت: «ساکت باشید چه خبر است؟ تازه آمده­ام بخوابم،سه ماه زمستان در باران و برف و گِل و شل این طرف و آن طرف رفته­ام، حالا که هوا کمی گرم شده می­خواهم استراحت کنم تا برای زمستان آینده سرحال باشم. نمی­خواهم صدایی بشنوم، فهمیدید.» آنوقت بندهایش را روی هم انداخت ودوباره خوابید. دمپایی مادر که در طبقه­ی اول جاکفشی بود گفت: «تقصیر این خانم از خود راضی است که خود را از همه بهتر و قشنگ­تر می­داند.» کفش نوک باریک خیلی بهش برخورد و گفت: «تو دیگر اصلاً حرف نزن که برای من اُفت دارد با دمپایی جماعت هم صحبت شوم.» دمپایی هم رویش را آن طرف کرد و دیگر چیزی نگفت. همه ساکت شدند. اما روزی نبود که کفش نوک باریک به بقیه غر نزند و از آنها ایراد نگیرد. تا اینکه یک شب که می­خواستند به مهمانی بروند مادر کفش نوک باریک را از جاکفشی درآورد. همه­ی کفش­ها و دمپایی­ها از اینکه چند ساعتی از دست حرفهای کنایه­دار کفش نوک باریک راحت می­شدند خیلی خوشحال بودند. آخرهای شب بود که از مهمانی آمدند مادر با عصبانیت کفشها را از پایش در آورد و گفت: «آخ،تمام انگشتان پایم درد گرفت. این چه کفشی است که نمی­شود دو قدم راحت با آن راه رفت. یک کوچه بیشتر پیاده نرفتیم تمام پاها و کمرم درد گرفته است.» کفش نوک باریک گفت: «خدا کنه بقیه کفش­ها خواب باشند و حرفهای مادر را نشنیده باشند.» وقتی مادر در جاکفشی را باز نام خودرو: جیپ گراند چروکی کشور سازنده: آمریکا حداکثر سرعت: 200 کیلومتر در ساعت انتقال نیرو: 5 دنده - اتوماتیک مشخصات کلی بدنه: 5 در

مجلات دوست کودکانمجله کودک 253صفحه 12