مجله کودک 255 صفحه 32

سارا گفت: -من می­دانم. مامان آنها را در زیرزمین گذاشته، بیایید برویم با هم بیاوریم. پدر گفت: -ای بابا! سارا جان مگر نشنیدی چه گفتم؟! اول به درس و مشقت برس، بعد دوتایی می­رویم از پایین می­آوریم. بعد از یک سال حتماً پرچم را باید شست و تمیز کرد. همین­طوری که نمی­شود. پرچم امام حسین (ع) است باید تمیز و مرتب باشد. سارا بالاخره دست از اصرار کشید. دفتر و کتابش را آورد و مشغول نوشتن شد. پدر هم از یخچال میوه آورد و در کنار سارا نشست، سارا گفت: -حالا که مامان نیست شما به من دیکته می­گویید؟ پدر گفت: -چشم! اما اول مشقت را بنویس بعد. بعد از اینکه سارا مشقش را نوشت و دیکته­اش را تمام کرد، با پدر به زیرزمین رفتند. پدر پرسید: فکر می­کنی مادرت آنها را کجا گذاشته است؟ با این همه وسایلی که اینجا ریخته، پیدا کردن پرچم­ها کار آسانی نیست! - من می­دانم. همانجا که مادربزرگ صندوقش را گذاشته، همانجاست. پدر به طرف صندوق رفت. سارا درست می­گفت. مادر پرچم­ها را در پارچه­ای پیچیده و پشت صندوق مادربزرگ گذاشته بود. پدر و سارا پرچم­ها را از زیرزمین بیرون آوردند و در حیاط بازشان کردند. همان موقع مادر و مادربزرگ هم برگشتند. مادر گفت: -پس شما زودتر از ما دست به کار شدید! سارا گفت: -مامان اجازه بدهید این پرچم­ها را من بشویم. مادربزرگ دست سارا را گرفت و گفت: -من و تو کار دیگری داریم. اما اول از هر کاری همه برویم ناهار بخوریم. من و مادرت کمی خسته­ایم، تو هم که تازه از مدرسه برگشته­ای. نام خودرو: ب ام و 5 X کشور سازنده: آلمان حداکثر سرعت: 240 کیلومتر در ساعت انتقال نیرو: 5 دنده­ - استپ ترونیک (اتوماتیک) مشخصات کلی بدنه: 4 در - هاچ بک

مجلات دوست کودکانمجله کودک 255صفحه 32