
فرزانه داوودآبادی/ کلاس چهارم/ از داوودآباد
لطیفه
مرد سادهلوحی سوار ماشین در بزرگراه میرفت و به رادیو پیام هم
گوش می داد. رادیو اعلام کرد: هم اکنون یک آدم نادان، بزرگراه رو برعکس
رانندگی میکنه! مرد با خودش گفت: آی قربون دهنت! این آدمهای نادان
یک دو نفر هم که نیستن! همهشون دارن برعکس میآن!
دزد نادانی نصف شب برای دزدی به خانهای میرود. صاحب خانه بیدار میشود و داد میزند: کی اونجاست؟ دزد میگوید: هیچکی! گربه است بع بع ...!
دانیال خردمند از تهران
نفیسه سلطانی/ 8 ساله/ از تهران
لطیفه
مردی به دوستش میگه: اصغر، قربون
دستت، برو عقب ماشین ببین چراغ
راهنمای ماشین کار میکنه یا نه. اصغر
میره عقب. از اونجا داد میزنه: کار
میکنه، کار نمیکنه، کار میکنه، کار
نمی کنه...!
مادری به بچهاش میگه: میدونم
موهای خواهرت رو کشیدی! شیطونه
گولت زد. بچه هم میگه: آره مامان، ولی
اون لگدی که تو دلش زدم، فکرش از خودم بود!!
ساده لوحی تصویر خودش رو در آینه
میبینه و میگه: جون داداش، من تورو
یه جایی ندیدم؟! بعد کمی فکر میکنه و
میگه: آها یادم اومد. تو رو توی سلمونی
دیدم!!
نسترن محسنی از کرمان
افسانه داودآبادی/ کلاس پنجم/ از داودآباد
مقدمه
در آخرین جلد از کتاب در مجلهی اطلس خودروهای جهان به معرفی باقیماندهی خودروهای
ساخت ژاپن خواهیم پرداخت. سپس با خودروهای کرهای آشنا میشوید که در کشور ما هم
شناخته شده اند. در آخر هم با خودرویی از کشور مالزی آشنا میشوید.
مجلات دوست کودکانمجله کودک 262صفحه 3