
مادر دستی به سر او کشید و جواب داد : « به هر جا که بخواهند ، به هر سرزمینی که دوست داشته باشند . پرستوها به همه جا سفر می کنند و همه جا را می بینند . »
نازنین کوچولو زیرلب به خودش گفتک « کاش من هم پرستو بودم . »
و مادرش خندید .
بهار هنوز تمام نشده بود ،درخت های کوچه لباسی از برگ های سبز و شکوفه های قرمز و صورتی به تن داشتند . نازنین کوچولو پنجره را باز کرد . صدای پرنده ها را از میان شاخه ها درخت های کوچه شنید .
نازنین کوچولو مادرش را صدا زد : « مادر ، مادر ، بیا اینجا . »
مادرش که داشت اتاقها را جار می کرد آمد و پرسید : « چه شده ؟ چه کار داری ؟ »
نازنین کوچولو با شادی گفت : « مادر صدای پرنده ها را می شنوی ؟ »
مادر گفت : « بله . آن ها گنجشک هستند . گنجشکها دسته جمعی آواز می خوانند . »
نازنین کوچولو پرسید : « گنجشکها از کجا می آیند ؟ »
مادر گفت : « از باغها و صحراها . آن ها میان شاخه های درختها لانه می سازند و همان جا هم زندگی می کنند . »
نازنین کوچولو باز پرسید : « گنجشکها چه کار می کنند ؟ »
مادر گفت : « به دشتها و صحراها می روند . باغها را می بینند . »
نازنین کوچولو زیر لب گفتک « کاش من هم گنجشک بودم . »
و مادرش دوباره خندید .
* A مثل Architecture (معماری) :
هر ساختمان و بنایی را که در اطرافتان می بینید به نوعی توسط معمار طراحی و ساخته شده است . سبک ساختمان سازی هر بنا در طول قرن ها تغییر کرده است . مثلاً سبک ساختمان سازی یونانی ها بسیار ساده و با ستون های متوازن بوده است .
بودایی های هند در 200 سال قبل از میلاد ، معابد خود را با طاق های ساده می ساختند .
مجلات دوست کودکانمجله کودک 280صفحه 32