مجله کودک 281 صفحه 40

محدثه کریمیان / کلاس سوم دبستان / از اصفهان لطیفه یک روز یک مار روسری سرش می کند ، می شود کبری ! **** یک روز جوجه با یک موتور تصادف می کند و بیهوش می شود . وقتی به هوش می آید ، در قفس است . می گوید : وای خدای من ! یعنی موتوری مرده ! **** یک جوجه می رود تو مغازه سوپرمارکتی و می گوید : آقا ، یک دانه از اون آدامس هایی که رویش عکس بابام هست را بده ! علی زارعی 10 ساله از قم سارا و دارا با فرشته ها صبح سحر و سارا و دارا با صدای نغمه زیبای گنجشکان که روی شاخة سرو باغچه خانه شان مشغول عبادت خداوند بودند ، از خواب بیدار شدند . خوشحال و خندان پنجره را باز کردند نسیم خنک پر عطر بهاری صورت آن ها را نوازش کرد . آن ها دیدند سرو میان باغچه و گلهای اطراف آن هم سر به بالا و دستها را بلند کرده اند و مشغول عبادت و صحبت با خداوند هستند . فوری دست و صورت خود را شسته و وضو گرفتند و نماز خواندند . و آن ها هم مثل سرو و گل های باغچه و گنجشکهای روی باغچه غرق صحبت با خدا شدند . کم کم خورشید از پشت کوه آرام آرام بالا آمد و همه جا روشن شد و قدم زنان رفت به آسمان و چون دیشب باران باریده بود و هنوز قطرات باران در هوا بود ، با عبور نور خورشید از میان آن ها رنگین کمان قشنگی ساخته شد . سارا و دارا دست هم را گرفتند و از هفت پله رنگین کمان دوان دوان بالا رفتند تا به قله رنگین کمان رسیدند و از آنجا صدای فرشتگان ر اشنیدند . سوار بال صدای فرشتگان شدند و بالا رفتند تا به آسمان هفتم رسیدند . آنجا روی یک فرش قشنگ هفته فرشته را دیدند که تند و تند مشغول باز کردن نامه ها هستند . دارا و سارا سلام کردند و با کنجکاوی سوال کردند : شما چکار می کنید؟ یکی از آن ها گفت : ما نامه های درخواستی مردم را باز می کنیم و برای خداوند می خوانیم . در آن موقع صدای مهربان و زیبای خداوند را شنیدند که می فرمود : خواسته های انسانها را می دانم ، من آن ها را دوست دارم . سارا و دارا خوش حال شدند . قدم زنان به طرف راست و مستقیم جلو رفتند . دیدند هفت فرشته دیگر روی یک فرش زیبایی نشسته اند و تند تند دارند برگه های کاغذ را تا می زنند و در پاکت نامه می گذارند و می چسبانند و می فرستند . سارا و دارا سوال کردند : شما مشغول چه کاری هستید؟ یکی از فرشته ها با مهربانی گفت : ما پاسخ های خداوند به خواسته های انسانها را برایشان می فرستیم . سارا و دارا صدای زیبا و مهربان خداوند را شنیدند که می فرمود : انسان دوست و جانشین من بر روی زمین است و من هرچه در آسمان و زمین است را برای او خلق کردم . پس آن ها به خوبی استفاده کنند و با همدیگر خوب باشند . من باز هم به آن ها می دهم . سارا و دارا ک غرق صدای خداوند و عمل فرشته ها شده بودند ، قدم زنان باز هم به راست مستقیم جلو رفتند . دیدند هفت فرشته روی یک فرش منتظر نشسته اند و بیکار هستند یا خیلی کم کار انجام می دهند . یکی از آن فرشته ها آهی کشید و با ناراحتی گفت : گروه اول هفته فرشته تقاضای انسانها را دریافت می کردند و هفت فرشته دوم پاسخ های خداوند را برای انسانها ارسال می کردند و ما هفته فرشته خداوند هستیم . ولی خیلی کم نامه به ما می رسد و این علت بی کاری ما است . خداوند نیاز به سپاس و تشکر مردم ندارد . ولی این کار باعث دوستی و ارتباط مردم و خدا می شود . اگر مردم از همدیگر تشکر کنند ، از خداوند تشکر کرده اند . حتماً هم مردم با هم خوب می شوند و خوبتر زندگی می کنند و هم خداوند با آناه دوست تر می وشد و بیشتر به آن ها لطف می کند . سارا و دارا باز مثل گلهای باغچه و پرنده های روی شاخه دستها و سر را بالا گرفتند و از خداوند بخشنده و مهربان تشکر کردند . در آن موقع صدای زیبای خداوند را شنید که فرمود : عزیزان من ! من شما را دوست دارم و همه چیز را برای شما خلق کرده ام و باز هم خلق می کنم و به شما مقام بالاترین موجود را دادم ، پس با هم خوب باشیید و قدر هم را بدانید . من شمار را دوست دارم و می خواهم با شما ارتباط داشته باشم . یکی از فرشته ها گفت : بروید و پیام خداوند را به انسانها برسانید . سارا و دارا غرق شادی و دوستی خدا بودند ، به خودشان افتخار می کردند که خدا آن ها را دوست دارد و به آن ها ارزش داده است . سپس دوان دوان روی صدای فرشته ها کنار خانه کعبه پایین آمدند و هفت بار درو خانه کعبه چرخیدند و سوره حمد که هفت آیه دارد را خوانید و باز از پله های رنگین کمان بالا رفتند و روی رنگین کمان سر سری خورده پایین آمدند و به خانه بازگشتند . موقع رفتن به دبستان بود . دارا در دبستان خودشان و سارا هم در دبستان خودشان سر صف رفته و از مدیر اجازه گرفته و پیام خدا را رساندند . در حیاط دبستان بچه ها دست و سر به بالا گرفتند و شادتر از نغمه ی پرنده ها و زیباتر از و دوستی بچه ها و معلمین از خداوند طنین انداز شد و بچه ها به کلاس رفتند و ظهر به خانه رفته و خانه ها هم غرق پیام شادی و تشکر و سپاس و دوستی انسانها از خداوند شد و هفت فرشته آخری هم مشغول کار و تلاش شدند . شکر الله امینی از سمیرم اگزوسفر ترموسفر مزوسفر استراتوسفر پس از آنکه به ترتیب ، استراتوسفر (11 تا 50 کیلومتر) ،مزوسفر (50 تا 80 کیلومتر) ، ترموسفر (80 تا 480 کیلومتر) و اگزوسفر (خارجی ترین لایه ی جو) قرار دارند .

مجلات دوست کودکانمجله کودک 281صفحه 40