مجله کودک 283 صفحه 4

یک خاطره هزار پند یکی از ساکنان محله ی یخچال قاضی شهرستان قم که خانه شان در همسایگی بیت حضرت امام (س) قرار داشت در خاطرات خود تعریف می کند : « در سال های پیش از پیروزی انقلاب ، در یک روز عید قربان ، قرار بود شهید صدوقی و مردم راهپیمایی کنند و مراسمی اجرا شود که ناگهان دژخیمان رژیم شاه به سوی جمعیت حمله کردند . فرزند سه ساله ی من که در آغوشم بود ، به علت شلیک گاز اشک آور ، در حال خفگی قرار داشت . من بچه را از مهلکه فراری دادم اما پس از آن فرزندم به بیماری عصبی و لکنت زبان دچار شد . تا حدی که حتی قادر به زبان آوردن یک جمله هم نبود . نظر پزشکان این بود که بچه باید دور از اجتماع و در انزوا به سر برد تا اعصابش سالم شود . این وضع تا زمان انقلاب ادامه داشت . در نخستین روزهای ورود حضرت امام به ایران ، این بچه ، بریده بریده از ما خواست او را نزد حضرت امام ببریم . به خاطر همسایگی قدیمی و آشنایی اتفاق اهل بیت حضرت امام از قم راهی ملاقات با ایشان در تهران شدند . شب که همسر و فرزندم برگشتند ، معجزه ای رخ داده بود ، ماجرا را با زبان خود برایمان تعریف می کرد و ما نیز از شدت خوشحالی می گریستیم . قضیه از این قرار بود ؛ زمانی که حاضران به حضور امام می رسند ، کوچک ترین نوع خرس نیز متعلق به جنوب آسیا است که حدود یک متر طول دارد . خرس سیاه هم یکی دیگر از انواع خرس هاست . دو گونه ی مختلف از خرس سیاه وجود دارد . خرس سیاه آمریکای شمالی که کاملاً رنگ سیاه