
فاطمه : « احسان جون ، بهم دیکته می گی؟ »
احسان : « الان؟ نمی بینی تو چه وضعیتی ام؟ حسابی کلافه شدم ، نمی دونم پس چه جوری پرواز می کنن؟ برو بگو مامان بهت دیکته بگه/ »
فاطمه : « باشه میرم ، اما آخه همیشه تو بهم دیکته می گفتی ، در ضمن فکر کنم که مامان داره زیادی از دستت عصبانی می شه ها . . . »
احسان : « اوخ اوخ ، راست میگی ها ، پیش . . . »
اون نرو ، خودمم فهمیدم اوضاع خرابه و کم کم داره تحملش تموم می شه ، بشین خودم همین جور که دارم کار می کنم بهت دیکته می گم ، بنویس . . . آسمان . . .
ابر . . .بلند . . . . آسمان . . . .خورشید . . . آسمان . »
فاطمه : « آخه چند بار بنویسم آسمان؟ »
احسان : « آها اسب ، ژیروسکوپ . . . . . »
فاطمه : « چی چی کوپ؟ این دیگه چیه؟ »
فاطمه : « چیه داداش؟ به چی فکر می کنی؟هنوز خوابت نبرده؟ دیره ، بگیر بخواب صبح باید پاشیم بریم مدرسه . »
احسان : « خوابم نمی بره . تو چرا نخوابیدی؟
خیلی سخته ، فکر نمی کردم پرواز کردن به این سختی باشه ، هر چی زور می زنم نمی تونم بفهمم چه جوری باید از رو زمین بلندش کنم ، تا حالا فقط تونستم رو زمین راهش ببرم . . .
تو عصری داشتی چه می گفتی؟ یه چیزایی درباره مامان می گفتی ، چی بود؟ »
اولین چرخ ها توسط سومریان در عصر برنز ابداع شد . آن ها واگن ها و کالسکه های خود را به این وسیله به حرکت درمی آوردند .
مجلات دوست کودکانمجله کودک 284صفحه 19