مجله کودک 288 صفحه 4

یک خاطره ، هزار پند در روزهای اول جنگ تحمیلی عراق علیه ایران ، حضرت امام (س) ، از یکی از مسئولین نظام که خدمت ایشان رسیده بودند پرسیدند؛ ما چند تفنگ داریم؟ شما تحقیق کنید و به من بگویید . آن مسئول می گوید؛ من آمدم فورا همه ی برادران فرمانده را جمع کردم و گفتم حضرت امام گفتند مشخصا به ایشان بگوییم که ما چند تفنگ داریم . آنان گفتند باشد و فوری به همه جا ابلاغ شد؛ به نیروی زمینی ، هوایی ، ژاندارمری ، و غیره . بعد از مدتی دیدم آن ها عددی را به من گفتند که اگر این عدد را به شما بگویم ، از تعجب خنده تان می گیرد که ما فقط این قدر تفنگ داشته باشیم . من هم قبول کردم ، چون به نظر عدد زیادی بود ، هنوز روزهای اول جنگ بود . ما که درست سلاح و مهمات و آدم و جنگ و این ها را آزمایش نکرده بودیم . برایمان خیلی زیاد بود . مثلا آمار موجودی را چندین هزار قبضه تفنگ اعلامکردند . من هم رفتم خدمت حضرت امام و گفتم که این فهرست تفنگهاست که فرموده بودید ، کل آمار را برای ایشان خواندم ، امام تاملی کردند و با لحن مطمئن و خاطر جمعی گفتند : خیلی بیشتر از اینهاست . جنگ ها از سال 1861 تا 1865 به طول انجامید ، ماجرا و بهانه آغاز جنگ های داخلی به این صورت بود که در سال 1860 ، "آبراهام لینکلن" رئیس جمهور آمریکا شد . او می خواست قانون برده داری را لغوکند . اما ساکنان ایالت های جنوبی این کشور که

مجلات دوست کودکانمجله کودک 288صفحه 4