مجله کودک 301 صفحه 13

می پرد باران می گوید : قل قل قل قل ، قورباغه به جای قورقور می گوید : قل قل قل قل ! به دنبال قورباغه می دوم . من خیس می شوم . قورباغه خیس نمی شود . باران ها زیر پایم چلپ چلوپ می کنند قورباغه با صدای باران فرار می کند . چلپ چلوپ ، چلپ چلوپ ! کلاهم را رو چشمم می کشم . باران مثل مدادهای زیاد از آسمان می بارد . لبه ی کلاه مثل یک سقف است . باران روی آن تاراق توروق می کند . این که سقف راست راستکی نیست ، اما باران کار خودش را می کند ، تاراق توروق ، تاراق و توروق ! دوستم کیف ندارد وبه راحتی و از روی باران می پرد . او شالام شولوم ، شالام شولوم با باران بازی می کند باران این بازی را خوب بلد نیست . من دو دوستم تند می دویم و بازی شالام شالوم را به باران یاد می دهیم ، شالام ، شولوم ، شالام شولوم ! این پیر زن همسایه ی ماست . او من ، و دوستم را می خنداند . او مثل مرغ ها به اتاقش می رود . بدوبدو گلدان ها را می آورد . بدو بدو آنها را جلو باران می گذارد . باران روی برگ گلدان ها تاق تاق می کند .پیرزن هم خوشحال می شود . او در خانه اش را می بندد تا همه ی تاق تاق مال خودش باشد . اما تاق تاق می خواهند تو سر من بخوابند . تاق تاق تاق تاق ! (ادامه دارد) خانه های گلی که در مناطقی مانند روستاهای ایران ، مکزیک و . . . وجود دارد تماما ا زخشت و گل ساخته می شوند . تعمیر و مرمت این نوع خانه ها آسان است دیوار دراین نوع خانه ها به طور قطور ساخته می شود . متاسفانه خانه های گلی در برابر زمین لرزه مقاومت زیادی ندارند .