مجله کودک 307 صفحه 19

نگاه کرد و پایین شیشه شیر را فشار داد شیر از توی پستانک بیرون آمد و مثل فواره روی صورت من ریخت . خیس خیس شده بودم . زدم زیر گریه ، نی نی شیشه شیری را روی زمین انداخت و سریع رفت توی رختخوابش و خودش را به خواب زد ! مامان در اتاق را باز کرد . . تا من را دید گفت : "ای وای چرا دست زدی به شیشه ی شیر بچه؟ آخه تو چرا این قدر شیطونی؟" من همه ی ماجرا را تعریف کردم . اما مامان گفت : "چند بار بگم ، این قدر فیلمهای عجیب و غریب نگاه نکن ! اینها که می گی ماجرای فیلم دیشب تلویزیونه !" یادم آمد . مامان راست می گفت . اینها را توی فیلم دیشب دیده بودم . بیچاره نی نی ، با سر و صدای ما از خواب پرید و زد زیر گریه . من جغجغه اش را تکان دادم تا گریه نکند . نی نی آزام شد و خندید . من و مامان هم خندیدیم . "ادامه دارد" می شود ، دراواسط هر ماه ، چهره ماه کامل می شود که به آن "بدر" یا ماه شب چهارده گفته میشود .

مجلات دوست کودکانمجله کودک 307صفحه 19