مجله کودک 313 صفحه 14

ماجرا های من و نی نی قسمت نهم کبری بابایی راه رفتن نی نی نی نی امروز برای اولین بار راه رفت . او اول چهار دست و پا می رفت یک دفعه شیشه شیرش را روی میز دید . اول از پایه های میز گرفت و بلند شد تا شیشه را بردارد . اما دستش به شیشه نرسید . من جلو رفتم و شیشه ی شیر را برداشتم . نی نی خندید و یک قدم به طرف من آمد . خیلی خوشحال شدم و سریع مامان را صدا کردم . بعد یک قدم عقب رفتم . نی نی یک قدم دیگر جلو آمد و دوباره خندید . مامان سریع کفش های کوچولوی نی نی را آورد و آن ها را پایش کرد . حالا نی نی هر قدمی که برمی داشت کفشهایش یک بوق می زدند . نی نی که از صدای بوقها خیلی خوشش آمده بود ، همین طوری دنبال من می آمد و بلندبلند می خندید . نی نی آن روز حتی غذایش را هم همین طور که راه می رفت ، خورد . او دیگر اصلا دلش نمی خواست بنشیند و چهار دست و پا راه دود و مواد شیمیایی مضر کارخانه ها ، از آلوده کننده های مهم هوا و آب هستند .

مجلات دوست کودکانمجله کودک 313صفحه 14