مجله کودک 321 صفحه 34

آدمهای عاقل وقتی از خواب بیدار شدند و دیدند شب است دوباره خوابیدند . بچه ها گرسنه شده بودند ، تشنه بودند و حوصله شان سر رفته بود . اما آدمهای عاقل به آنها می گفتند صبر کنید تا صبح شود . خل ها می خندیدند ، جیغ می کشیدند ، هیاهو می کردند . شادی می کردند . و شب ها را می کشیدند . یک سال گذشت ؛ دو سال گذشت ؛ خل ها به خودشان سوزن می زدند تا خوابشان نبرد بیدار بمانند . آدمهای عاقل توی خواب پیر می شدند ، صورتهایشان چروک می شد ، موهایشان سفید می شد و منتظر روز بودند ، اما روز نمی آمد . کم کم همه به تاریکی و خواب عادت کرده بودند . بچه ها دیگر گرسنه و تشنه نمی شدند ، فقط می خوابیدند . توی خواب هم فقط شب و تاریکی می دیدند . آدمهای عاقل می گفتند پایان شب سیه سپید است و منتظر بودند صبح شود . آفتاب دربیاید ، خروس بخواند و سحر شود ، اما نمی شد . شاه خل ها هم روی تخت می خندید و خل ها را تشویق می کرد تا شب را باز هم بکشند و آن را ول نکنند . خل ها هم می کشیدند ، با همه زور و توان و قدرت می کشیدند . بالگردها و کشتی به سیستمی به نام « سونار » مجهز هستند که به وسیله آن می توانند وجود زیردریایی را در اعماق آب تشخیص دهند .

مجلات دوست کودکانمجله کودک 321صفحه 34