مجله کودک 323 صفحه 17

و چه نعره ی ؟ شیر این ور شکمم ، گرگ آن ور شکمم ، بَر وسط شکمم ، قایم شده اند . چوب و چماق بیاور ، تیر و تفنگ بیاور ، تیشه و تبر بیاور ، بزن و بکوب ، بگیرو بکش ! ننه پیرزن از این طرف ، دخترش از آن طرف ، دامادش از طرفی دیگر ، همسایه اش از جایی دیگر ، با چوب و چماق و تیر و تفنگ و هاون و تیشه ، کدو تن بر را کوبیدن و زدن ! شیر از این ور ، گرگ از آن ور ، ببر از طرف دیگر پا به فرار گذاشتند ، رفتند و رفتند ، تو تاریکی ها گم شدند . ننه پیرزن کدو تن بر را گرفت و گفت : « جانمی کدو تن بر ! عُمرَ می کدو تن بر ! » کدو تن بر گفت : « ننه پیرزن ، راستی کدو تن بر ، یعنی چه ؟ » ننه پیرزن کدو تن بر را بوسید و گفت : « کدو تن بر ،یعنی کدو خیلی ، کدو قلی قلی ، کدو پهلوان ، کدو قهرمان ! » کدو تن بر خسته بود ، راه دراز ،رود پر آب ، این همه راه ، رفته و آمده بود . رو دامن ننه پیرزن خوابش برد ، خُرخُرخُر ، پُف و پُف و پُف ! خُر خُر خُر ، پُف و پُف و پُف . . . . W مثل Water ] آب[ : ما در جهانی از آب محاصره شده ایم . بیش از 70 درصد از سطح کره زمین به وسیله اقیانوسها و دریاها پوشیده شده است .

مجلات دوست کودکانمجله کودک 323صفحه 17