مجله کودک 427 صفحه 8

قصّههای زندگی امام خمینی در کنارِ پناهگاه؟! آن روزها تهران هر لحظه در خطر بمباران یا موشک بارانِ دشمن بود. یک روز آقای انصاری آمد و به امام خبر داد: «به ما اطلاّع رسیده امشب دشمن میخواهد این جا را بمباران کند. خواهش میکنم یک امشب جایتان را عوض کنید!» امام لبخندی زد و در جواب آقای انصاری گفت: «یعنی چه؟ شما برای چی این حرف را میزنید؟» آقای انصاری خیلی سعی کرد، بلکه خواهش و التماس زیادی کرد تا امام را راضی کند که به پناهگاه برود، امّا موفق نشد. حتّی امام را به جدّهاش فاطمة زهرا علیها سلام قسم داد که اتاقش را ترک کند و گفت: «اگر نروید، من خودم را آتش میزنم!» امّا همهی این کارها بیفایده بود و امام راضی نمیشد به جای امنی برود. هوندا 400 CB دارای طراحی آینه و کیلومترشمار سادهای بود که استفاده از آن را برای همه آسان میکرد. ترمزها با سیستم دیسکی عمل میکرد اما برای قدرت بیشتر در ترمز گرفتن، وسیلهای به نام «درام» نیز در آن کار گذاشته شده بود.

مجلات دوست کودکانمجله کودک 427صفحه 8