ارتباطات و توسعه در اندیشههای امام خمینی(س)
دکتر محمدمهدی فرقانی
چکیده
هزاران صفحه آثار به جای مانده از حضرت امام خمینی(س) از مهمترین ذخایر انقلاب اسلامی به شمار میرود که میتواند منبع تحقیقات بیشمار باشد. مطالعه حاضر میکوشد با توجه به نیاز مبرم کشور به بومیکردن مفاهیم حوزه علوم انسانی، از طریق استخراج محورهای توسعه از کلام آن حضرت، منشور توسعه اسلامی را با توجه به شرایط بومی و تاریخی و با در نظر گرفتن نقش آموزشی، تربیتی و تبلیغی رسانهها در متن گفتمان ایران و اسلام، تدوین کند.
مقاله پس از بررسی نظریات مختلف توسعه و استنتاج محورهای مهم از نظریات خوشبینانه و انتقادی مطرح شده به استخراج این محورها از نظرات حضرت امام قبل و پس از پیروزی انقلاب اسلامی میپردازد و در پایان،
همایش بررسی اندیشه های ارتباطی حضرت امام خمینی (س)اندیشه های ارتباطی امام خمینی (س)صفحه 85
با خلاصه کردن و دستهبندی این محورها، مروری بر نکات کلیدی منشور توسعه اسلامی، با در نظر گرفتن نقش ارتباطات و رسانهها خواهد داشت.
مقدمه
توسعه و نقش ارتباطات در تحقق آن، بحثی پیچیده، عمیق و چندبعدی است که دیدگاهها و نظریات متفاوتی درباره آن، چه در کشورهای در حال توسعه و چه در کشورهای صنعتی غرب مطرح شده و اختلافنظر و گوناگونی تفاسیر در این زمینه، در طیف گستردهای قابل مشاهده است.
در مطالعه اندیشههای حضرت امام خمینی(س) در زمینه ارتباطات و توسعه، این نکته باید مدنظر قرار گیرد که امام خمینی اساساً یک نظریهپرداز توسعه نیست. او متفکری اسلامی است که زندگی مادی و معنوی انسان، کار، سعادت، پیشرفت، رشد، فرهنگ، سیاست، اقتصاد، روابط انسانی و همه و همه برای او در چارچوب دین معنا مییابد و به موضوعی برای بحث و تفکر بدل میشود. او عارفی است که هر حرکتی را تنها در صورتی که برای خدا و رضای او باشد، معنیدار و هدفمند میداند.
حضرت امام خمینی(س) به توسعه تنها به عنوان امری مجرد و انتزاعی و در جهت تأمین سعادت دنیایی و زندگی انسان نگاه نمیکند. او توسعه را حرکت در مسیر کمالجویی انسان برای دستیابی به بالاترین ظرفیت رشد و زندگی سعادتمندانهای میداند که طبعاً نمیبایست نسبت به ملزومات دنیایی آن نیز غفلت ورزید.
امام، بیآنکه به نظریههای رایج توسعه کاری داشته باشد، انسان را محور توسعه میداند. انسانی خداگونه که به نفی ظلم و ظالم میاندیشد، آموزش و تعلیم و تربیت را بهایی مضاعف قائل است، به خود، باور و
همایش بررسی اندیشه های ارتباطی حضرت امام خمینی (س)اندیشه های ارتباطی امام خمینی (س)صفحه 86
اعتماد دارد، فقر و محوریت را مذموم میشمارد سرمایه و تولید را در مسیر رفاه عمومی به کار میاندازد، سلطه، استعمار و استبداد را نفی میکند، پیوسته درصدد آگاهی است و به آگاه شدن دیگران ارج مینهد و بنیادهای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی لازم را برای تحقق این هدفها پی میریزد.
نکته قابل توجه آنکه حضرت امام از معدود اندیشمندانی است که در بیان ایدههای خود، صرفاً در حوزه نظری باقی نمیماند. پیروزی انقلاب اسلامی که گویی او از پیش آن را محقق دیده بود، فرصت پیاده شدن و از قوه به فعل درآمدن اندیشههای او را فراهم میسازد. بنابراین در اندیشههای امام، جایی برای دیدگاههای انتزاعی، غیرقابل اجرا و دست نیافتنی نیست.
به عبارتی، عملی و اجرایی بودن اندیشههای برخاسته از آموزههای دینی، با نگاهی به واقعیتهای فرهنگی و اجتماعی، در بستری از ارزشهای بومی و تاریخی رمز موفقیت و ماندگاری این اندیشهها در تاریخ این مرز و بوم است.
مباحث نظری توسعه
فرهنگ معین، توسعه را بسط یافتن و ترقی یافتن معنی میکند و ترقی یافتن به معنی رسیدن به «درجات عالی» است. اگر بتوان درجات عالی را تعریف کرد، شاید بتوان به تعریفی هم برای توسعه رسید.
گونارمیردال، صاحبنظر هندی، توسعه را فرآیند دور شدن از توسعه نیافتگی و رهایی از چنگال فقر میداند. او توسعه نیافتگی را چنین
همایش بررسی اندیشه های ارتباطی حضرت امام خمینی (س)اندیشه های ارتباطی امام خمینی (س)صفحه 87
تعریف میکند: «مجموعهای از شرایط نامطلوب برای کار کردن و زیستن»
گزارش توسعه انسانی سازمان علمی و فرهنگی ملل متحد (یونسکو)، توسعه را در سه سطح دانش، بهرهمندی از سطح معاش و امید به زندگی تعریف میکند که شامل ابعاد فرهنگی، اقتصادی و بهداشتی است.
برخی از متخصصان علم اقتصاد، گذرگاه توسعه را از مسیر اقتصاد میدانند و معتقدند که توسعه یعنی پیشرفت اقتصادی ـ اجتماعی و رسیدن به فراوانی ثروت و رفاه در جامعه از طریق گسترش تولید. این گروه تجددخواهی را لازمه دستیابی به توسعه و تجدد را تحول بزرگی در اندیشه و کردار انسانی میدانند و معتقدند که تمدن صنعتی جدید، تحقق عملی این تحول است.
بدینترتیب، از نظر این اقتصاددانان، اصالت دادن به فرد، فراهم ساختن امکان رشد اقتصادی و فکری برای او به منظور دستیابی به ظرفیتهای بالای اندیشه و خلاقیت و ابتکار فردی، مسیر توسعه را هموار میسازد.
اما برخی دیگر از صاحبنظران، اشکال قضیه را در همین نکته میدانند. آنها نگاه یک بعدی به توسعه را ساده کردن قضیه میدانند که با اغراق در نقش پیشرفتهای صنعتی، درصدد است که دستیابی به سطوح بالای اقتصاد و صنعت را اصل انکارناپذیر و پیششرط توسعه، قلمداد کند.
همایش بررسی اندیشه های ارتباطی حضرت امام خمینی (س)اندیشه های ارتباطی امام خمینی (س)صفحه 88
گروه اخیر، برای «نظام ارزشی» در جریان توسعه، جایگاه خاصی را در نظر میگیرند و بر این باورند که با توجه به اینکه دگرگونیهای مربوط به توسعه، عمیق، چندجانبه و مربوط به انسان است پس باید با ارزشها و موازین ارزشی او مطابقت داشته باشد تا مورد پذیرش قرار گیرد.
گروه دیگری از اندیشمندان، بهویژه متفکران انتقادنگر، مشکل اصلی عقب ماندگی در جهان سوم را وابستگی و سلطه استعمار میدانند و معتقدند که مسئله اصلی برای این کشورها، رهایی از سلطه است. آنها تأکید میکنند که اگر در این کشورها از توسعه صحبت میشود باید جهت اصلی آن رهایی باشد، رهایی از وابستگی به استعمار سرمایهداری.
به زعم این گروه، یافتن راههای خروج از وابستگی مستلزم تلاش علمی و فکری اندیشمندانی است که در درون جوامع عقب نگاه داشته شده وجود دارند و میتوانند چگونگی تغییر شرایط را برای جوامع خود تبیین کنند.
به نظر میرسد، دیدگاهها و اندیشههای توسعه ارتباطی حضرت امام خمینی در قالب الگوی اخیر میگنجد، الگویی که در آن علل تاریخی عقبماندگی مدنظر قرار میگیرد و اساس آن را روشنگری نسبت به نظام سلطه جهانی و ضرورت بیداری و هوشیاری ملل جهان سوم در برابر مطامع استعماری تشکیل میدهد. وقتی امام میگوید:
آن روز مبارک است بر ما که سلطه جهانخواران برملت مظلوم ما و به سایر ملتهای مستضعف شکسته شود و تمام ملتها سرنوشت خودشان را به دست خودشان بگیرند.
همایش بررسی اندیشه های ارتباطی حضرت امام خمینی (س)اندیشه های ارتباطی امام خمینی (س)صفحه 89
دقیقاً به علل تاریخی عقبماندگی کشورهای تحت سلطه میپردازد و آنها را از پرده بیرون میاندازد و از ملت خود و همه ملتهای دربند میخواهد علیه نظام سلطه به پاخیزند.
یکی از علل اساسی مخالفتها و خصومتهای آشکار و عمیق غرب با انقلاب اسلامی نیز از همین جا نشأت میگیرد که امام از ابتدا به جای پرداختن به مظاهر فریبنده توسعه و مدرنیسم به ریشهها و دلایل تاریخی عقبماندگی و توسعهنیافتگی کشورهای در حال توسعه پرداخته و پیوسته درصدد دمیدن روح اعتماد به نفس در ملت و توصیه به ایستادن روی پای خود بود.
محورهای اساسی توسعه در اندیشه امام خمینی
بدینترتیب با شمایی که از برخی نظریات و دیدگاهها پیرامون توسعه به دست دادیم به پیگری پارهای محورهای اساسی در اندیشههای حضرت امام خمینی(س) میپردازیم که با نگاهی دقیق و تیزبین میتوان آنها را به عبارت منشور توسعه اسلامی تلقی کرد. زیرا امام از جمله متفکران انتقادنگر است که مسئله سلطه و وابستگی و نیز توسعه را از ریشه و پایه مورد بحث قرار داده و در هر زمینهای این دیدگاه را تسری بخشیده است.
برای این منظور چند موضوع و محور اساسی را در بیانات و اظهارات حضرت امام خمینی(س) که در مقاطع مختلف تاریخی از سالهای 1341 به بعد مطرح شده و میتواند مبین اندیشههای توسعهای ایشان باشد، پی میگیریم. عمدهترین محورهای مذکور را میتوان بدین ترتیب خلاصه کرد:
ضرورت باور کردن خود، اتکا و اعتماد به نفس داشتن و به بیگانه وابسته نبودن، اهمیت تربیت نیروی انسانی مستقل و خودباور، اهمیت
همایش بررسی اندیشه های ارتباطی حضرت امام خمینی (س)اندیشه های ارتباطی امام خمینی (س)صفحه 90
نقش دانشگاهها، حوزههای علمیه، مدارس و سایر مراکز فرهنگی و علمی در ایجاد زمینههای استقلال سیاسی و اقتصادی و تربیت نیروی انسانی، شناخت و آگاهی از نقشهها و دسیسههای استعمارگران در طول تاریخ و عملکرد فعلی آنها، پرهیز از غرب باوری و غربگرایی، رسالت و مسئولیت خطیر علما، نویسندگان، روشنفکران، گویندگان، استادان و معلمان، جایگاه والای مطبوعات و سایر وسایل ارتباط جمعی در جلب مشارکت مردم در فرآیند توسعه و تربیت فکری جامعه برای دور ماندن از تلاشهای قدرتهای سلطهگر در شستوشوی مغزی جوانان، توجه به ابعاد مادی و معنوی توسعه از قبیل محرومیتزدایی، فقرستیزی و لزوم در نظر گرفتن نیازهای محرومان و مستضعفان در برنامهریزیها و سیاستگذاریها، ایجاد نهادها و بنیادهای لازم در این زمینه، بحث سنت و مدرنیزم و تقابل یا همزیستی آنها که در اندیشههای امام جایگاه ویژه دارد و در مباحث امروزین توسعه نیز از اهمیت خاصی برخوردار است و... .
اینها اهم مضامینی است که این مقاله میکوشد مصادیق آن را در آثار و اندیشههای امام پی بگیرد.
الف) نیروی انسانی، خودباوری، آموزش، فرهنگ و توسعه
تأکید اصلی و مکرر امام از نخستین سالهای دهه 1340 به بعد تقریباً در همه سخنرانیها و آثار مکتوب ایشان همواره بر ارج نهادن به تواناییهای بالقوه و ظرفیتهای بالای نیروی انسانی کشور است. امام بارها و بارها به دولتمردان رژیم سابق هشدار داده بودند که جوانان و نیروهای داخلی را دست کم نگیرند و برای هر کار و برنامهای، نگاه به خارج نداشته باشند. اگر امام از دانشگاههای قبل از انقلاب و نظام فکری حاکم بر آنها انتقاد میکند، از این جهت است که جوانان را شیفته و فریفته فرهنگ
همایش بررسی اندیشه های ارتباطی حضرت امام خمینی (س)اندیشه های ارتباطی امام خمینی (س)صفحه 91
غرب و دستاوردهای علمی آنها و از خود بیگانه میساختند و اصالت را به باورهای غربی و شرقی میدادند.
شاید یکی از مهمترین تأثیرات اندیشههای امام خمینی را بتوان در ایجاد و تقویت زمینههای خودباوری و بر حذر داشتن جامعه بهویژه جوانان از یأس و ناامیدی نسبت به تواناییهای خود دانست. در این تردید نیست که استعمار با ترفندهای مختلف و طی سالیان متمادی کوشیده است که مردم جهان سوم را از این حیث خلع سلاح کند.
طغیان علیه این وضعیت و نهیب زدن به دستگاه حاکم در این خصوص و قوّت قلب دادن به جوانان و دانشجویان و... که: شما هیچ چیز از خارجی کم ندارید فقط باید این واقعیت را از لحاظ فکری بپذیرید و باور کنید، یک حرکت عظیم و عمیق توسعهای به حساب میآید. سخنرانی مشهور امام پیرامون قباحت و ننگ و ذلت تصویب اصل کاپیتولاسیون و تحقیر ملت که در نهایت موجب لغو آن شد، از مظاهر بارز این طرز تفکر است.
امام بارها تأکید کرده بود که خارجیها کوشیدهاند روحیه یأس و ناتوانی را به ما القا کنند و این رسالت وسایل ارتباطجمعی، گویندگان و نویسندگان، روشنفکران، مراکز علمی و فرهنگی است که این باور دروغین را بشکنند و روحیه اعتماد به نفس را بارور سازند.
در این راستا، حضرت امام خمینی برای آموزش، دانشگاه و فرهنگ، نقش و اهمیتی ویژه قائل است اما وضعیت قبل از انقلاب این مراکز را در خدمت شستوشوی مغزی و وابستهسازی جوانها میداند و این
همایش بررسی اندیشه های ارتباطی حضرت امام خمینی (س)اندیشه های ارتباطی امام خمینی (س)صفحه 92
ایرادی است که به مدیریت جامعه دارد نه تکتک جوانها و دانشجویان و حتی بسیاری از استادان و معلمان. در واقع امام نقش تهاجم فرهنگی استعمار و زمینههای داخلی پذیرش آن را برملا میکند، آنجا که در سال 43 میفرماید:
راه اصلاح یک مملکتی، فرهنگ آن مملکت است. اصلاح باید از فرهنگ شروع بشود، دست استعمار توی فرهنگ ما کارهای بزرگ میکند، نمیگذارد جوانهای ما مستقل بار بیایند، نمیگذارد در دانشگاه جوانهای ما درست رشد بکنند، اینها را از بچگی یک طوری میکنند که وقتی بزرگ شدند، اسلام هیچ و آنها همه، همه چیز: اگر فرهنگ درست بشود مملکت اصلاح میشود.
این دیدگاه و خط فکری در طول همه سالهای مبارزه ادامه مییابد و امام در هر فرصتی و حتی در تبعید میکوشد نفوذ استعمار و تحمیل فرهنگ بیگانه را در کشورمان افشا کند. حرکت در جهت قطع وابستگی و آگاهسازی و هوشیارسازی مردم نسبت به توطئهها و عملکردهای استعمار و تجهیز آنها برای مقابله فکری و عملی با این دسیسهها، خود عین تفکر و حرکت در جهت توسعه است.
فرهنگ ما فرهنگ استعماری است، فرهنگی است که درست کردند آنها برای ما، دیکته کردند. نمیگذارند جوانهای ما تحصیل بکنند، آنها نمیگذارند که ما رشد بکنیم. آنها دستشان را بردارند، ایرانی کمتر از اینها نیست، ایرانی هم رشد میکند. اما شما نمیگذارید که ما رشد کنیم. برای اینکه اگر ما رشد کنیم
همایش بررسی اندیشه های ارتباطی حضرت امام خمینی (س)اندیشه های ارتباطی امام خمینی (س)صفحه 93
منافع شما در خطر است.
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و از همان هفتههای اول، امام به نقش دانشگاهها و مدارس و محتوای متون درسی آنها میپردازد و ضرورت پالایش این مراکز را از افکار و مضامین غربی و استعماری یادآوری میشود. مروری بر پارهای از بخشهای یک سخنرانی در اول اسفند 1357، این توجه به کانون اصلی اصلاح و بهسازی جامعه و در نتیجه حرکت به سوی توسعه واقعی را به خوبی نشان میدهد:
کتابهای درسی را چه دبستانی و چه دبیرستانی و چه دانشگاهی، تغییر اساسی داده و آنچه از عکس و مطالبی که به نفع استعمار و استبداد است تصفیه کنید و دروس انقلابی و اسلامی که بچههای ما را بیدار و جوانان ما را مستقل و آزاده بار آورد جایگزین آن کنیم.
در جمهوری اسلامی باید دانشگاهها متحول بشود، دانشگاههای پیوسته، به دانشگاههای مستقل متبدل بشود. فرهنگ ما متبدل بشود. فرهنگ استعماری، فرهنگ استقلالی بشود.
و باز در همین زمینه میبینیم که امام تنها به دانشگاهها توجه ندارد؛ بلکه حوزههای علمیه را هم کم و بیش از همین دید مینگرد و باز نقش استعمار را در تهی کردن ملت و مملکت ما از درون مورد تأکید قرار میدهد، آنجا که میگوید:
خطر دانشگاه از خطر بمب خوشهای بالاتر است چنانچه که خطر حوزههای علمیه هم از خطر دانشگاه بالاتر است. باید تهذیب
همایش بررسی اندیشه های ارتباطی حضرت امام خمینی (س)اندیشه های ارتباطی امام خمینی (س)صفحه 94
بشوند اینها. باید اشخاص متعهد چه در حوزههای علمیه و چه در دانشگاه کمر خودشان را محکم ببندند برای اصلاح.
در طول سالها بخصوص50 سال دوره سیاه پهلوی، آنطور تبلیغات کردند که در ذهن ملت ما و جوانهای ما جا بیندازند که ایران و اسلام از عهده اینکه علمی را، تخصصی را، صنعتی را ایجاد کند عاجز است. ما حتماً باید دستمان را در همه چیزها به طرف شرق و کمونیسم یا آمریکا و ممالک سرمایهداری دراز کنیم. ما میخواهیم دانشگاه و کشوری داشته باشیم که این وابستگی مغزی را که مقدم بر همه وابستگیها و خطرناکتر از همه وابستگیهاست از بین ببرد. ما اساتیدی میخواهیم که بتوانند مغزهای جوانان ما را مستقل بار آورند غربی و شرقی نباشند.
ب) مسئولیت گویندگان، نویسندگان، روشنفکران و وسایل ارتباط جمعی
امام یکی از مهمترین مسئولیتها را در راستای توسعه ملی متوجه گویندگان، نویسندگان، روشنفکران و وسایل ارتباط جمعی میداند و به هر مناسبتی آنها را مخاطب قرار داده از نق زدن، نومید کردن مردم، القای یأس و ناتوانی در آنها، تبلیغ غربزدگی و شرقزدگی، ترویج فساد، منحرف ساختن افکار جوانان و... به شدت بر حذر میدارد و وظایف و مسئولیتهای آنها را یادآور میشود. امام، مطبوعات، رادیو و تلویزیون قبل از انقلاب را در خدمت استعمار و ایادی داخلی آن میداند و خصلت اصلی آنها را شیفتگی نسبت به غرب و بیگانگان ذکر میکند و پس از انقلاب نیز به مناسبتها و در سخنرانیهای مختلف به آنها نصیحت
همایش بررسی اندیشه های ارتباطی حضرت امام خمینی (س)اندیشه های ارتباطی امام خمینی (س)صفحه 95
میکند که به خدمت مردم و مملکت و رشد و پیشرفت آن درآیند.
بنابراین یکی از مهمترین آماجهای حملات قبل از انقلاب چه در قم و چه در دوران تبعید در عراق، مطبوعات و رادیو و تلویزیون بودهاند. زیرا از نظر امام این دستگاهها در ایجاد زمینههای وابستگی روحی و فکری و در نهایت وابستگی کامل به استعمار نقش عمده و مؤثری داشتهاند:
اینها اعصاب مردم را با این بساطی که در اینجاها راه میاندازند و با این برنامههایی که در رادیو و تلویزیون اجرا میشود تخدیر میکنند، مطبوعات ما، روزنامههای ما، مجلات ما و کتابهایی که منتشر میشود. تمام اینها به دست استعمار است که روزنامهها را اینطور مبتذل میکند تا فکر جوانهای ما را مسموم کند. استعمار است که برنامههای فرهنگی ما را جوری تنظیم میکند که جوان نیرومند در این مملکت نباشد. استعمار است که برنامههای رادیو تلویزیون را جوری تنظیم میکند که اعصاب مردم ضعیف بشود، قوت را از دست بدهند، نیرومندی را از دست بدهند. اینها کار استعمار است ما با این مظاهر استعمار مخالفیم. آیا ما مرتجعیم و شما مترقی هستید؟
روند توجه به نقش وسایل ارتباطی جمعی، روشنفکران و نویسندگان و گویندگان نه تنها تا پایان عمر امام کمرنگ نمیشود که با توجه به واقعیات روز جهانی و مشاهده عملکرد پرقدرت تبلیغات و وسایل ارتباط جمعی در عرصه بینالمللی تأکیدی مضاعف نیز مییابد؛ تا آنجا که فصلی مبسوط از وصیتنامه الهی ـ سیاسی امام به بیان نقش، اهمیت
همایش بررسی اندیشه های ارتباطی حضرت امام خمینی (س)اندیشه های ارتباطی امام خمینی (س)صفحه 96
عملکرد و وظایف وسایل ارتباط جمعی در قبال استعمار خارجی و ایادی داخلی آن و مقابله با تهاجم فرهنگی استعمارگران و نیز دستگاههای مختلف مملکتی از جمله مجلس، قوه قضاییه، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، شورای نگهبان و دولت در قبال مراقبت و پاسداری از عملکرد این وسایل، میپردازد و بدینترتیب نقش آنها را در هموار کردن مسیر توسعه تعیین و تبیین میکند. قسمتهایی از بند «م» وصیتنامه امام را که به این موضوع اختصاص دارد با هم مرور میکنیم:
رادیو و تلویزیون و مطبوعات و سینماها و تئاترها از ابزارهای مؤثر تباهی و تخدیر ملتها، خصوصاً نسل جوان بوده است. در این صدسال اخیر بویژه نیمه دوم آن، چه نقشههای بزرگی از این ابزار، چه در تبلیغ ضداسلام و ضدروحانیت خدمتگزار و چه در تبلیغ استعمارگران غرب و شرق کشیده شد و از آنها برای درست کردن بازار کالاها خصوصاً تجملی و تزئینی از هر قماش، از تقلید در ساختمانها و تزئینات و تجملات آنها و تقلید در اجناس نوشیدنی و پوشیدنی و در فرم آنها استفاده کردند بهطوری که افتخار بزرگ فرنگی مآب بودن در تمام شئون زندگی از رفتار و گفتار و پوشش و فرم آن بویژه در خانمهای مرفه یا نیمهمرفه بود و در آداب معاشرت و کیفیت حرف زدن و به کاربردن لغات غربی در گفتار و نوشتار به صورتی بود که فهم آن برای بیشتر مردم غیرممکن و برای همردیفان نیز مشکل مینمود.
مجلهها با مقالهها و عکسهای افتضاحبار و أسفانگیز و روزنامهها با مسابقات در مقالات ضدفرهنگی خویش و
همایش بررسی اندیشه های ارتباطی حضرت امام خمینی (س)اندیشه های ارتباطی امام خمینی (س)صفحه 97
ضداسلامی با افتخار، مردم بویژه طبقه جوان مؤثر را به سوی غرب یا شزق هدایت میکردند. اضافه کنید بر آن تبلیغ دامنهدار در ترویج مراکز فساد و عشرتکدهها و مراکز قمار و لاتار و مغازههای فروش کالاهای تجملاتی و اسباب آرایش و بازیها و مشروبات الکلی بویژه آنچه از غرب وارد میشد و در مقابل صدور نفت و گاز و مخازن دیگر، عروسکها و اسباببازیها و کالاهای تجملی وارد میشد و صدها چیزهایی که امثال من از آنها بیاطلاع هستیم ... اکنون وصیت من به مجلس شورای اسلامی در حال و آینده و رئیس جمهور و رؤسای جمهور مابعد و به شورای نگهبان و شورای قضایی و دولت در هر زمان آن است که نگذارند این دستگاههای خبری و مطبوعات و مجلهها از اسلام و مصالح کشور منحرف شوند و باید همه بدانیم که آزادی به شکل غربی آن که موجب تباهی جوانان و دختران و پسران میشود از نظر اسلام و عقل محکوم است و تبلیغات و مقالات و سخنرانیها و کتب و مجلات برخلاف اسلام و عفت عمومی و مصالح کشور حرام است و بر همه ما و همه مسلمانان جلوگیری از آنها واجب است و از آزادیهای مخرب باید جلوگیری شود و از آنچه در نظر شرع حرام و آنچه برخلاف مسیر ملت و کشور اسلامی و مخالف با حیثیت جمهوری اسلامی است بهطور قاطع اگر جلوگیری نشود همه مسئول میباشند.
در اینجا به پارهای نظرات و دیدگاههای امام پیرامون اهمیت و نقش تبلیغات و وظایف ارگانهای مسئول در این زمینه چه در داخل و چه در سطح بینالملل میپردازیم و نیز چند جمله از نظرگاههای ایشان را در
همایش بررسی اندیشه های ارتباطی حضرت امام خمینی (س)اندیشه های ارتباطی امام خمینی (س)صفحه 98
مورد مسئولیتها و جایگاه مطبوعات و رادیو تلویزیون که در واقع منشور و وظایف آنها در جهت تأمین و حفظ حقوق ملت و هموار کردن مسیر توسعه میهن اسلامی است نظر میافکنیم. امام در بخش دیگری از بند «م» وصیتنامه خویش پیرامون تبلیغ و وظایف دستگاههای مسئول در این زمینه میگویند:
مسئله تبلیغ تنها به عهده وزارت ارشاد نیست بلکه وظیفه همه دانشمندان و گویندگان و نویسندگان و هنرمندان است. باید وزارت خارجه کوشش کند تا سفارتخانهها نشریات تبلیغی داشته باشند و چهره نورانی اسلام را برای جهانیان روشن نمایند که اگر این چهره با آن جمال جمیل که قرآن و سنت در همه ابعاد به آن دعوت کرده از زیر نقاب مخالفان اسلام و کجفهمیهای دوستان خودنمایی نماید، اسلام جهانگیر خواهد شد.
و باز نگاهی دیگر به برخی از نظریات امام پیرامون تبلیغات، مطبوعات و رادیو و تلویزیون:
بهطورکلی، در هر کشوری، مطبوعات آن کشور و تلویزیون و رادیوی آن کشور باید در مسیر آن ملت و در خدمت ملت باشد. مطبوعات باید ببینند که ملت چه میخواهد، مسیر ملت چیست؟
نقش مطبوعات در کشورها، منعکس کردن آرمانهای ملت است. مطبوعات باید مثل معلمینی باشند که مملکت و جوانان را تربیت میکنند و آرمان ملت را منعکس میکنند. باید مطبوعات آنچه را که ملت میخواهند بنویسند، نه آنچه که برخلاف مسیر ملت است. همه
همایش بررسی اندیشه های ارتباطی حضرت امام خمینی (س)اندیشه های ارتباطی امام خمینی (س)صفحه 99
رسانههای تبلیغاتی باید خودشان را اصلاح کنند که خدای ناخواسته برخلاف مسیر ملت نروند. باید مطبوعات در خدمت کشور باشند. مطبوعاتی که بر ضدانقلاب و کشور هستند اینها خائن هستند. مطبوعات باید منعکسکننده آمال و آرزوی ملت باشند. رسانهها مربی یک کشور هستند، باید تربیت کنند کشور را.
مسئله تبلیغات، یک امر مهمی است که میشود گفت که در دنیا، در رأس همه امور قرار گرفته است میتوان گفت که دنیا بر دوش تبلیغات است و معالأسف ما در این دوره کوتاه نتوانستیم به این امر، درست قیام کنیم. البته مشکلاتی که از اول در داخل کشور داشتیم و مشکلاتی که از خارج برای ما پیش آوردند مانع شد و یک مقدار هم اهمالهایی در این امر شد. دیگران مشغول تبلیغ شدند، چه قدرتهای بزرگ و چه وابستگان به آنها، تبلیغات بر ضد ما کردند و تا آن مقدار که میتوانستند و میخواستند این جمهوری اسلامی را بر غیر آن جهتی که دارد، معرفی کردند.
ما باید تبلیغاتمان زیاد باشد و پوشش رادیومان، تلویزیونمان زیاد بشود.
سلاح تبلیغات برندهتر از کاربرد سلاح در میدانهای جنگ است.
بالاتر چیزی که میتواند این انقلاب را در اینجا به ثمر برساند و به خارج صادر کند، تبلیغات است.
همایش بررسی اندیشه های ارتباطی حضرت امام خمینی (س)اندیشه های ارتباطی امام خمینی (س)صفحه 100
روزنامهها برای همه مردم است و همه مردم در آن حق دارند و میشود گفت که گاهی جای دیگران غصب میشود.
واقع آن است که آنقدر که پابرهنهها به رادیو ـ تلویزیون حق دارند ما نداریم. آن که از همه خدمتها بالاتر است این است که نیروی انسانی ما را رشد بدهد و این به عهده مطبوعات است. اهمیت انتشارات، مثل اهمیت خونهایی است که در جبههها ریخته میشود.
روزنامهها مال طبقه سوم است، مال طبقه اول نیست و این هم نیست که همهاش مال حکومت باشد. روزنامهها نباید صورت مخاصمه با کسی داشته باشند، صورت ارشاد داشته باشند. مطبوعات باید یک مدرسه سیار باشند تا مردم را از همه مسائل بهخصوص مسائل روز آگاه نمایند. آنچه در خبرگزاریها مهم است کیفیت آن است زیرا هر کدام که به راستی و راستگویی نزدیکتر باشند شوق انسان را به گوش دادن بیشتر میکنند.
تلویزیون باید ارشاد کند، رادیو باید ارشاد کند، روزنامهها باید ارشاد کنند. روزنامهها نباید چیزهایی را که موجب تهییج و انحراف مردم است
همایش بررسی اندیشه های ارتباطی حضرت امام خمینی (س)اندیشه های ارتباطی امام خمینی (س)صفحه 101
بنویسند. باید رادیو ـ تلویزیون، مربی جوانهای ما، مربی مردم کشور باشد.
ج) سنتگرایی، مدرنیسم و توسعه
یکی از مهمترین جدلها در بحث توسعه، موضوع سنتگرائی و مدرنیسم و تقابل یا همزیستی آنها است.
مشکل اینجاست که گویی غالب روشنفکران جهان سوم نیز این تقسیمبندی استعماری را به جان پذیرفتهاند که جوامع را باید به دو نوع سنتی و مدرن تقسیم کرد. مخالفان سنتگرایی معتقدند جوامع جهان سوم از این جهت که پایبند به سنتها هستند و در واقع تا زمانی که خود را پایبند به آنها میدانند نمیتوانند به توسعه برسند. ضرورت دستیابی به شرایط توسعه، نفی و استحاله کامل سنتها، نادیده گرفتن آنها و حرکت در جهت پذیرش فرهنگ سلطه است که در قالب پیشرفت اقتصادی، صنعتی، تکنولوژیک، رخ مینماید، درحالیکه این تفکر میتواند ضدتوسعه تلقی شود.
اما دیدگاه دیگری در این زمینه وجود دارد که سنتها را نه تنها دشمن توسعه نمیداند؛ بلکه در صورت استفاده صحیح، آنها را در خدمت پیشرفت و مدرنیزم منتها با شرایط بومی و سازگار با فرهنگ ملی میشناسد. از این دیدگاه سنتهای جامعه میتوانند نوسازی و بازسازی شوند و با کاربریهای تازه در خدمت اهداف توسعه قرار گیرند.
در واقع راه اصلی توسعه در جهان سوم و از جمله کشور ما از مسیر
همایش بررسی اندیشه های ارتباطی حضرت امام خمینی (س)اندیشه های ارتباطی امام خمینی (س)صفحه 102
استفاده از سنتها (و نه خرافهها) و کاربردهای تازه بخشیدن به آنها در مسیر توسعه میگذرد. به بیان دیگر توسعه و نظام ارزشی جامعه هیچ تضادی با یکدیگر ندارند. البته این در صورتی است که معیارهای ارزشی خود را با توسعه متناسب سازیم و آنها را به مسیر توسعه و پیشرفت بکشانیم. بنابراین نباید از این دیدگاه به توسعه نگاه کرد که هر چه سنتی است مردود است.
بسیاری از سنتها (اعم از مذهبی و غیرمذهبی) میتوانند موجد تحرک اجتماعی، عشق به توسعه کشور و تقویت احساس تعلق و انسجام بنیانهای اجتماعی شوند.
امام خمینی(س) بهویژه از زمان پیروزی انقلاب اسلامی، بسیاری از سنتهای کمرنگ شده یا تغییر ماهیت داده یا منسوخ را زنده کرد و به آنها کارکردهای تازه بخشید. یعنی برای بسیاری از سنتهای مذهبی و ملی دیرینه، مصادیق و کاربردهای تازه ابداع کرد و بدینترتیب سنتها را به خدمت اهداف توسعه گرفت. در ماههای پیش از پیروزی انقلاب اسلامی نیز همانگونه که ذکر شد، چنین حرکتهایی مشاهده شد که به جریان نهضت اجتماعی و قیام عمومی مردم، سرعت و جهت داد. استفاده از مساجد، مجالس سخنرانی، وعظ و خطابه و روضهخوانی، برگزاری مراسم تشییع جنازه، یادبود، چهلم و راهپیماییهایی که در ایام مذهبی همچون تاسوعا و عاشورا با ویژگیهای جدید صورت میگرفت، برگزاری مراسم برائت از مشرکین در حج و معرفی مصداقهای امروزی شرک (آمریکا و اسرائیل و...) توصیه به برپایی مراسم تعزیه و مقابله با ایادی ظلم و... از جمله مصادیق و نمونههایی است که میتوان در این زمینه ذکر کرد.
همایش بررسی اندیشه های ارتباطی حضرت امام خمینی (س)اندیشه های ارتباطی امام خمینی (س)صفحه 103
بسیاری از این مراسم و سنتها، ارتباط و همبستگی اجتماعی، همدلی و تعقیب هدف مشترک و در نهایت ایجاد و تقویت حس مشارکت عمومی در سرنوشت اجتماعی را به دنبال دارد که خود از عوامل و درعینحال نتایج «توسعه» است. گرچه باید متوجه بود که تکیه بیجا و بیش از حد به سنتها، غافل ماندن از ضعفها و نارساییهای زمان حال و تفاخر و بالیدن بیجا به گذشته بدون آنکه این گذشته به زمان حال افتخارآمیزی وصل شده باشد میتواند فریبنده نیز باشد.
سخن آخر
مطالعه حاضر بر آن بود تا با استخراج محورهای توسعه از کلام حضرت امام که منطبق با ارزشهای اسلامی ـ ایرانی و مبتنی بر شرایط بومی و تاریخی است، نکات کلیدی منشور توسعه اسلامی را استخراج میکند. بیشک، ارتباطات و رسانهها، علاوه بر کار ویژههای توصیف شده نقش کلیدی در تحقق بسیاری از مؤلفههای ذیل نیز دارند:
1ـ در این منشور، محور توسعه، انسان است.
الف) انسان خودباور و دارای اعتماد به نفس
ب) انسانی که متولد شده تا تعالی یابد و به خلیفهاللهی برسد.
ج) انسانی که به نفی ظلم و ظالم میاندیشد.
د) انسانی هوشیار و آگاه که دسیسهها و تبلیغات دشمن را به او راهی نیست.
ﻫ) انسانی که به خود و داشتههایش متکی است.
و) انسانی که آموختن و آموزاندن برای او ارزش است.
همایش بررسی اندیشه های ارتباطی حضرت امام خمینی (س)اندیشه های ارتباطی امام خمینی (س)صفحه 104
2ـ در این منشور، به هر دو بعد زندگی مادی و معنوی انسان توجه میشود.
الف) تأمین عدالت اجتماعی، رفع تبعیض و فقرستیزی
ب) اصالت دادن به انسان الهی شده، نه ثروت و سرمایه و تجملات
ج) تکریم مستضعفان
د) الزام کارگزاران کشور به خدمت و دستگیری از صاحبان اصلی انقلاب (مستضعفان)
3ـ در این منشور، یکی از ملزومات رسیدن به توسعه پایدار و همهجانبه، درک و شناخت صحیح علل توسعهنیافتگی است.
الف) مبارزه با استبداد داخلی
ب) آگاهسازی و هوشیارسازی مردم نسبت به توطئهها و عملکردهای استعمار
ج) تجهیز مردم برای مقابله نظری و عملی با دسیسههای استعمارگران
4ـ در این منشور، پذیرش نوآوریها یک اصل است.
الف) پذیرش نوآوریها به معنی پذیرش اختراعات، ابتکارات و صنایع پیشرفته است؛ نه پذیرش فحشا و منکر.
ب) پذیرش نوآوریها به معنی وابسته شدن به دو قطب غرب و شرق نیست.
ج) پذیرش نوآوریها از کشورهایی که استعمارگر و استثمارگر نیستند ارجح است.
د) تلاشها باید در مرحله اول، در جهت قطع وابستگی و ایجاد خودکفایی باشد.
همایش بررسی اندیشه های ارتباطی حضرت امام خمینی (س)اندیشه های ارتباطی امام خمینی (س)صفحه 105
5ـ در این منشور، توسعه بر حضور و مشارکت در امور، متکی است.
6ـ در این منشور، سنتها، نه تنها دشمن توسعه قلمداد نمیشوند، بلکه در خدمت اهداف توسعه قرار میگیرند.
الف) سنتهای جامعه میتوانند بازسازی و نوسازی شوند و با کاربری تازه در خدمت اهداف توسعه قرار گیرند.
ب) مظاهر مدرنیسم در صورتی مورد پذیرش قرار میگیرند که با شرایط بومی و فرهنگ ملی سازگار شوند.
ج) در صورت لزوم میتوان معیارهای ارزشی را با نیازهای توسعه متناسب کرد.
د) سنتهایی که میتوانند در جهت تحرک اجتماعی، عشق به توسعه کشور و تقویت احساس تعلق و انسجام بنیانهای اجتماعی مؤثر باشند، تقویت میشوند.
ﻫ) تکیه بیش از حد به سنتها و غافل ماندن از ضعفها و نارساییهای زمان حال و تفاخر به گذشته بدون آنکه این گذشته به زمان حال افتخارآمیزی وصل شده باشد، میتواند مانع توسعه باشد.
7ـ در این منشور، آموزش، دانشگاه و فرهنگ نقش و اهمیت ویژه دارند.
الف) راه اصلاح یک مملکت فرهنگ آن مملکت است. اصلاح باید از فرهنگ آغاز شود و اگر فرهنگ اصلاح شد، مملکت اصلاح میشود.
ب) آموزش در دانشگاهها باید به گونهای باشد که جوانان را مستقل بار بیاورد؛ به گونهای که در مقابل استعمار ایستادگی کنند.
ج) تحول در دانشگاهها پیششرط توسعه است.
همایش بررسی اندیشه های ارتباطی حضرت امام خمینی (س)اندیشه های ارتباطی امام خمینی (س)صفحه 106
د) با تهاجم فرهنگی بهطور کامل باید مقابله شود.
8ـ توسعه در فضای گفتمانی استقلالطلبانه تحقق مییابد.
الف) فرهنگ استعماری باید تبدیل به فرهنگ استقلال شود.
ب) دانشگاه وابسته، به دانشگاه مستقل تبدیل شود.
ج) استادان دانشگاه مغزهای جوانان را مستقل بار بیاورند.
د) وابستگی فکری که مقدم بر همه وابستگیها است باید از بین برود.
ﻫ) رسانههای جمعی باید در مردم استقلال روحی ایجاد کنند.
و) با هر گونه مظاهر استعمار باید بیچون و چرا مقابله شود.
9ـ در منشور توسعه اسلامی «اخلاقیات» دارای جایگاه ویژهای است.
بررسیهایی از این دست، نیاز مبرم ماست. هزاران صفحه آثار به جای مانده از حضرت امام، از ذخایر مهم انقلاب اسلامی و نیز ادبیات انقلاب و اسلام و مبنای دیدگاههای فکری و فرهنگی استقلالطلبانه است که میتواند منبع تحقیقات عدیده باشد.
بیشک، در قبال بسیاری از نظریههای به ظاهر ابداع شده در غرب، میتوان پیشینهای قوی در فرهنگ و ادبیات ایرانی اسلامی و انقلابی یافت و به تداعی این مفهوم رسید که:
آب دریا را اگر نتوان کشید
|
|
هم به قدر تشنگی باید چشید
|
منابع و مآخذ
1ـ پاز، اوکتاویو؛ یک زمین و چهار پنج سیاره؛ مجموعه مقالات ترجمه دکتر غلامعلی سیار
2ـ صحیفه امام؛ تهران: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(س)، 1385.
3ـ دوره کامل در جست و جوی راه از کلام امام
همایش بررسی اندیشه های ارتباطی حضرت امام خمینی (س)اندیشه های ارتباطی امام خمینی (س)صفحه 107
4ـ رزاقی، ابراهیم؛ جایگاه نظام ارزشی در فرآیند توسعه؛ ماهنامه فرهنگ و توسعه، ش 5.
5ـ میردال، گونار؛ درام آسیایی؛ ترجمه منوچهر امیری، تهران: انتشارات امیرکبیر، 1366.
6ـ یونسکو، گزارش توسعه انسانی، 1992.
همایش بررسی اندیشه های ارتباطی حضرت امام خمینی (س)اندیشه های ارتباطی امام خمینی (س)صفحه 108