حاج احمد آقا واقعاً به ولایت فقیه معتقد بودند

آیت‌‌‌ الله راستی کاشانی، عضو جامعه مدرسین حوزه قم: در گفتگو با حضور

حاج احمد آقا واقعاً به ولایت فقیه 

معتقد بودند

حضور: خدمت حضرت آیت‌‌‌ الله‎ ‎راستی کاشانی رسیدیم از اعضای‎ ‎جامعه مدرسین حوزه علمیه قم و از‎ ‎مدرسین بزرگوار، ضمن عرض تسلیت‎ ‎رحلت حاج سید احمد آقا اولین سؤال‎ ‎ما این است که برای خوانندگان مجله‎ ‎حضور سابقه آشنایی‌‌‌ شان با حاج‎ ‎


‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

سید احمد آقا را بیان فرمایند.

‏بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم‏

‏بعد از تسلیت ضایعه اسفناک فوت ایشان‏‎ ‎‏به محضر حضرت ولی عصر(عج) و مقام‏‎ ‎‏معظم رهبری و خانواده محترم امام و بیوت‏‎ ‎‏وابسته به بیت امام، عرض می‌کنم که آشنایی‏‎ ‎‏با ایشان از همان ایامی که من در نجف بودم‏‎ ‎

حضورج. 11صفحه 340

‏(زمان حیات حاج آقا مصطفی) از آن وقت با‏‎ ‎‏ایشان آشنا شدم منتهی آشنایی در حد سلام‏‎ ‎‏و علیک عادی. عمدۀ شناخت من نسبت به‏‎ ‎‏ایشان بعد از اینکه من آمدم ایران (چون‏‎ ‎‏مشکلاتی برای ایرانیان از ناحیه صدام و‏‎ ‎‏حزب بعث پیش آمد) و قضایای شهادت‏‎ ‎‏مرحوم حاج آقا مصطفی پیش آمد، بعد از‏‎ ‎‏شهادت ایشان تقریباً یک حرکت نسبت به‏‎ ‎‏مسائل انقلاب در ایران و بخصوص مبدأ آن‏‎ ‎‏یعنی قم، بر اثر مقاله‌‌‌ ای که روزنامه‏‎ ‎‏اطلاعات نوشت شروع شد، از آن وقت‏‎ ‎‏ارتباط ما که جزو اعضای جامعه مدرسین‏‎ ‎‏بودیم با نجف اشرف و حضرت امام زیاد شد‏‎ ‎‏و از آن وقت در حقیقت واسطه بین امام و ما،‏‎ ‎‏حالا چه سخنرانیهایی که امام داشتند و چه‏‎ ‎‏پیامهایی که دارند به وسیله تلفن ما‏‎ ‎‏می‏‎‌‌‌ ‎‏گرفتیم. از آن وقت موقعیت حاج سید‏‎ ‎‏احمد آقا و نقش ایشان در سرعت و حرکت‏‎ ‎‏مسائل انقلاب - برای اینکه ایشان سریع‏‎ ‎‏پیامهای امام را برسانند، آن موقع فاکس در‏‎ ‎‏دسترس نبود و لذا نوار حضرت امام را با تلفن‏‎ ‎‏به ما می‏‎‌‌‌ ‎‏رساندند و همچنین نوشته‏‎‌‌‌ ‎‏های‏‎ ‎‏ایشان را می‏‎‌‌‌ ‎‏خواندند با تلفن و ما می‏‎‌‌‌ ‎‏گرفتیم -‏‎ ‎‏از آن وقت نقش ایشان در مسائل انقلاب و‏‎ ‎‏فداکاری ایشان نسبت به امام و وفاداری‏‎ ‎‏ایشان و سعی ایشان نسبت به اینکه آنچه که‏‎ ‎‏امام می‏‎‌‌‌ ‎‏خواهند، سریع عملی شود، از آن‏‎ ‎‏وقت نسبت به ایشان روز به روز ارادت ما‏‎ ‎‏زیادتر می‏‎‌‌‌ ‎‏شد بخصوص از وقتی که ایشان‏‎ ‎
حضورج. 11صفحه 341
‏حرکت کردند و مسائل اوج گرفت و ایشان‏‎ ‎‏آمدند و تشریف بردند به کویت و از آنجا به‏‎ ‎‏فرانسه، آنجا دیگر ایشان واقعاً مثل پروانه به‏‎ ‎‏دور شمعِ وجود امام بودند و همۀ مسائل را‏‎ ‎‏مراقبت می‌‌‌ کردند با آن مشکلاتی که آنجا‏‎ ‎‏بود. البته نجف من از سنۀ 27 - 28 به نجف‏‎ ‎‏مشرف شدم تا 5 - 6 سال زمان حضرت امام‏‎ ‎‏را درک کردم، بعد که ما آمدیم شاید 4 یا 5‏‎ ‎‏سال دیگر امام در نجف بودند.‏

حضور: حاج احمد آقا دو مرتبه تا‎ ‎قبل از 1345 آمدند نجف حضرتعالی‎ ‎هم از ارکان و استوانه‌‌‌ های حوزه‌‌‌ ‎ ‎علمیه نجف بودید ترویج حضرتعالی‎ ‎از امام در غربت بسیار مؤثر بود از این‎ ‎دو دوره چیزی به ذهنتان می‌‌‌ رسد؟

آیت‌‌‌ الله کاشانی:‏ دور اول که ایشان مشرف‏‎ ‎‏شدند تقریباً اوائل شروع کردن به درس بودیم‏‎ ‎‏برای ایشان، درس‌‌‌ طلبگی و آن هم با سفارش‏‎ ‎‏امام. در حقیقت شرایط آن شرایطی نبود که با‏‎ ‎‏ایشان ارتباط نزدیک پیدا کنیم. اما در مرتبه‏‎ ‎

[[column]]

[[column]]


‏دوم که تشریف آوردند وضع طلبگی‌‌‌ شان‏‎ ‎‏بیشتر شده بود و آن سلام و علیک متعارف را‏‎ ‎‏ما از آن وقت با ایشان پیدا کردیم. که واقعاً‏‎ ‎‏ایشان از جهت استعداد و از جهت اهتمام‏‎ ‎‏برای درس طلبگی سریع ترقی و رشد کردند و‏‎ ‎‏زحمت کشیدند. من توفیق نداشتم پاریس‏‎ ‎‏خدمت ایشان باشم.‏

حضور: دوران ده ساله انقلاب که‎ ‎حاج احمد آقا مشاور دائم‌‌‌ الحضور‎ ‎حضرت امام بود و شما هم در‎ ‎مسئولیتها حضور داشتید. در این‎ ‎بخش ده ساله تا رحلت حضرت امام‎ ‎هم توضیحاتی بفرمایید.

آیت‌‌‌ الله راستی کاشانی: ‏واقع مطلب این‏‎ ‎‏است که نقش حاج احمد آقا در همه آن‏‎ ‎‏چیزی که می‌‌‌ شود به امام نسبت داد، در همه‏‎ ‎‏خدماتی که برای اسلام و انقلاب برای‏‎ ‎‏پیشرفت این نظام شده است، حاج احمد آقا‏‎ ‎‏شریک است. واقعاً بازوی توانایی بود برای‏‎ ‎‏حضرت امام و دائماً سعی ایشان این بود که‏‎ ‎

حضورج. 11صفحه 342
‏ شب و روز از امام دور نشود برای اینکه دو‏‎ ‎‏مطلب مهم در نظر ایشان بود که حتماً‏‎ ‎‏رعایت کنند یکی از ناحیه جسمی و حفاظت‏‎ ‎‏امام، دیگر از ناحیه خورد و خوراک و احیاناً‏‎ ‎‏دارو، وقتی که امام از پاریس آمدند تهران تا‏‎ ‎‏انقلاب و چند روز بعد از آن که آمدند به قم و‏‎ ‎‏حاج احمد آقا شب و روز با ایشان بودند‏‎ ‎‏شب و روز و هم وقتی کسالت پیدا کردند و‏‎ ‎‏بردند امام را تهران چه در بیمارستان و چه‏‎ ‎‏زمانی که آمدند به منزل قبل از جماران و در‏‎ ‎‏جماران ایشان دائماً پروانه‌‌‌ وار به دور امام‏‎ ‎‏بودند برای حفظ سلامت ایشان و حفظ وجود‏‎ ‎‏ایشان. کسی که در مقابل همه ابرقدرتها‏‎ ‎‏موضع گرفته، خوف این بود که از جهات‏‎ ‎‏مختلف نسبت به ایشان سوء‌‌‌ قصدی شود به‏‎ ‎‏شکلهای مختلف چه از ناحیه ترور و چه از‏‎ ‎‏ناحیه غذای مسموم. همه اینها را ایشان‏‎ ‎‏ملاحظه می‌‌‌ کرد و لذا در طول حیات امام‏‎ ‎‏ایشان مسافرت 2 - 3 روزه نداشتند اگر‏‎ ‎‏می‌‌‌ آمدند به قم و برمی‌‌‌ گشتند یک ساعته بود‏‎ ‎‏و دو ساعته. جهت دیگر، نسبت به همۀ‏‎ ‎‏مسائلی که امام راجع به نظام و مسئولان نظام‏‎ ‎‏از ریاست جمهوری گرفته تا سایر نیروها و‏‎ ‎‏قوه قضائیه و مجلس به وسیلۀ ایشان همۀ‏‎ ‎‏مسائل و مطالب به امام می‏‎‌‌‌ ‎‏رسید و بعد‏‎ ‎‏دوباره به ایشان برمی‌‌‌ گشت. واقعاً این نقش‏‎ ‎‏بسیار مهمی بود که ایشان داشتند. مطلب‏‎ ‎‏سوم اینکه کسانی که می‌‌‌ خواستند خدمت‏‎ ‎‏حضرت امام شرفیاب شوند باید زیر نظر‏‎ ‎



حضورج. 11صفحه 343
‏ایشان تنظیم می‌‌‌ شد که مشکلی برای امام‏‎ ‎‏پیش نیاید. مثلاً ما گاهی که خدمت امام‏‎ ‎‏شرفیاب می‌‌‌ شدیم ایشان هم نمی‌‌‌ آمدند ولی‏‎ ‎‏سفارش می‌‌‌ کردند امام خسته نشوند. در‏‎ ‎‏اینجا باید بگویم که یک وقتی خدمت امام‏‎ ‎‏مسائلی را عرض کردم و فکر کردم که امام‏‎ ‎‏ممکن است خسته شده باشند و برای یک‏‎ ‎‏کسی از امام وقت می‌‌‌ خواستم بگیرم امام‏‎ ‎‏فرمودند: که من فعلاً شرایط حالم مساعد‏‎ ‎‏نیست که وقت بدهم عرض کردم ولو مختصر.‏‎ ‎‏ایشان فرمودند:  من نمی‌توانم به شما تفهیم‏‎ ‎‏کنم که من در چه شرایطی هستم فقط دعا‏‎ ‎‏می‌کنم که عمر تو به سن من برسد آنوقت‏‎ ‎‏متوجه می‌‌‌ شوی که من چه شرایطی دارم و‏‎ ‎‏حاج احمد آقا واقعاً مراقب بود که کسانی که‏‎ ‎‏خدمت امام می‌‌‌ رسیدند در آن حدی که امام‏‎ ‎‏حالشان مساعد است رعایت شود حال‏‎ ‎‏ایشان. در این جهت هم همۀ افکار مختلف‏‎ ‎

[[column]]

[[column]]


‏و سلیقه‌‌‌ های مختلف این جور نبود که جلوی‏‎ ‎‏یک دسته گرفته شود و دسته دیگر بتواند پیش‏‎ ‎‏امام برود ایشان واقعاً یکی از خصوصیات‌‌‌ شان‏‎ ‎‏این بود که امام را امام همۀ امت می‌‌‌ دانست‏‎ ‎‏فلذا افراد سلیقه‌‌‌ های مختلف می‌‌‌ توانستند به‏‎ ‎‏نوبت خدمت امام شرفیاب شوند و این از‏‎ ‎‏خصوصیات و از سعه صدر ایشان بود.‏‎ ‎‏موقعیت حاج احمد آقا برای حرکت امام در‏‎ ‎‏طول سالهای انقلاب (از وقت محقق شدن‏‎ ‎‏انقلاب تا ارتحال حضرت امام) در همه این‏‎ ‎‏جهات مراقب اوضاع بود و واقعاً هم از عهده‏‎ ‎‏خوب برآمد. خداوند رضوان خودش را‏‎ ‎‏شامل حال ایشان بکند و ایشان را با اجداد‏‎ ‎‏بزرگوارش محشور کند.‏

حضور: ده سال اداره بیت امام و ‎ ‎ایجاد کانال ارتباطی بین همه گروهها‎ ‎کار خیلی سنگین بود. ایشان‎ ‎امانت‌‌‌ داری ویژه‌‌‌ ای داشت در انتقال‎ ‎پیامها و تعبد ویژه‌‌‌ ای که داشت‎ ‎نسبت به حضرت امام، که بعد از‎ ‎رحلت امام هم شاهد بودیم در این‎ ‎بخش هم توضیحی بفرمایید.

آیت‌‌‌ الله راستی کاشانی:‏ در این جهت من‏‎ ‎‏دو قضیه را نقل می‌‌‌ کنم یکی، چند مرتبه‏‎ ‎‏خدمت امام عرض کردم که گاهی اوقات من‏‎ ‎‏توفیق ندارم که بتوانم خدمت شما شرفیاب‏‎ ‎‏شوم اما بعضی از مسائل هست که‏‎ ‎‏می‌‌‌ خواهم خدمت شما برسد. به چه وسیله‏‎ ‎

حضورج. 11صفحه 344
‏برسانم؟ ایشان فرمودند که حاج احمد آقا‏‎ ‎‏مورد اعتماد من است هرچه را بگوئید به من‏‎ ‎‏می‌‌‌ رساند چند مرتبه این مطلب را از خود‏‎ ‎‏امام من شنیدم. مطلب دوم، یک وقتی من با‏‎ ‎‏خود حاج احمد آقا صحبت کردم که موقعیت‏‎ ‎‏خطیر ایشان را که در خدمت امام هستند و‏‎ ‎‏رابطه بین امت و امام، و امام و مسئولین‏‎ ‎‏نظام، من خدمت ایشان عرض کردم همه این‏‎ ‎‏مسائل برای مردم، اعتقادشان و اعتمادشان و‏‎ ‎‏همه چیزشان به امام هست و چیزی را که‏‎ ‎‏مردم توقع دارند عبارت از این است که آنچه‏‎ ‎‏را که نظر امام هست به مردم برسد. و مردم‏‎ ‎‏نجات و سعادتشان را در این می‌‌‌ دانند که‏‎ ‎‏آنچه نظر امام هست آن را به دست بیاورند و‏‎ ‎‏عمل بکنند. به طور طبیعی نظر شما و نظر‏‎ ‎‏من و دیگران برای مردم خیلی اعتبار ندارد!‏‎ ‎‏تمام توجه مردم این است که ببینند نظر امام‏‎ ‎‏چیست و آن را پیدا کنند و عمل کنند بر طبق‏‎ ‎‏آن. شما بالاخره ممکن است سلیقه‌‌‌ هایی‏‎ ‎‏داشته باشید. در رابطه با نظرات امام احیاناً‏‎ ‎‏اگر با سلیقه امام جور در نیاید چه می‌‌‌ کنید؟‏‎ ‎‏این را من با خود ایشان صحبت کردم. ایشان‏‎ ‎‏فرمودند که واقع مطلب این است که گاهی‏‎ ‎‏اوقات ما نظرات خاصی داریم و گاهی امام‏‎ ‎‏که مطلبی را می‌‌‌ فرمایند من نظر خودم را هم‏‎ ‎‏خدمت امام عرض می‌‌‌ کنم. احیاناً ممکن‏‎ ‎‏است که امام نظر مرا هم لحاظ کنند در‏‎ ‎‏بیان‌شان امام خیلی وقتهاست که نظر مرا‏‎ ‎‏نمی‌‌‌ پسندند و آنچه را که ایشان تصمیم‏‎ ‎

[[column]]

[[column]]


‏می‌‌‌ گیرند من وظیفه الهی خودم می‌‌‌ دانم که‏‎ ‎‏همان که نظر امام هست همان را برسانم و‏‎ ‎‏تعبیرشان این بود: من این را خیانت به اسلام‏‎ ‎‏و مسلمین و امام می‌‌‌ دانم که غیر آنچه که‏‎ ‎‏نظر امام هست مطلبی را گفته باشم حتی اگر‏‎ ‎‏چیزی که منظور امام هست من درک نکنم،‏‎ ‎‏هضم نتوانم بکنم در عین حال وظیفه دینی‌‌‌ ام‏‎ ‎‏می‌‌‌ دانم که آنچه را که نظر امام هست همان‏‎ ‎‏را برسانم و لذا هم از ناحیه خود امام که من‏‎ ‎‏چند مرتبه از خود امام شنیدم که اعتماد‏‎ ‎‏صد درصد به ایشان داشتند که آنچه را به‏‎ ‎‏ایشان دستور می‌‌‌ دهند همان را عمل‏‎ ‎‏می‌‌‌ کنند، ولو خلاف‌‌‌ نظر خودشان باشد.‏‎ ‎‏مطلب دوم هم همان مطلبی که از خود ایشان‏‎ ‎‏نقل کردم. که ایشان گفتند که من وظیفه‏‎ ‎‏خودم می‌‌‌ دانم که حتی اگر جایی خلاف‌‌‌ نظر‏‎ ‎‏من باشد. همان که نظر امام هست همان را‏‎ ‎‏بگیرم و برسانم.‏

حضور: به نظر شما مهمترین‎ ‎کارهای ایشان بعد از رحلت حضرت‎ ‎امام چیست؟

آیت‌‌‌ الله کاشانی: ‏من نظرم این است که‏‎ ‎‏واقعاً روش حاج احمد آقا بعد از ارتحال، هر‏‎ ‎‏کس در شرایط ایشان بود، واقعاً یک موقعیت‏‎ ‎‏بسیار حساس و مشکلی داشت به جهتی که‏‎ ‎‏ایشان با آن روحیه و حالت محبت و‏‎ ‎‏صمیمیتی که با همه افراد و با سلیقه‌‌‌ های‏‎ ‎‏مختلف داشت، با همه ارتباط داشت، ممکن‏‎ ‎

حضورج. 11صفحه 345
‏است که بعضی‌‌‌ ها هم سلیقه‌‌‌ های خاصی‏‎ ‎‏داشتند، دوست داشتند که حاج احمد آقا طبق‏‎ ‎‏سلیقه آنها عمل بکند، ایشان اینچنین‏‎ ‎‏شرایطی داشت معذلک می‌‌‌ شود گفت که:‏‎ ‎‏شبه معجزه، است که حاج احمد آقا خوب‏‎ ‎‏انتخاب کرد که من فکر می‌‌‌ کنم صددرصد‏‎ ‎‏همانی را که امام می‌‌‌ خواست بعد از ارتحال‏‎ ‎‏ایشان انتخاب کرد، و معلوم شد که واقعاً‏‎ ‎‏حاج احمد آقا به مسأله ولایت فقیه معتقد‏‎ ‎‏بود. نه به حساب اینکه ولایت فقیه پدر‏‎ ‎‏بزرگوارش بود، بلکه از باب اینکه به ولایت‏‎ ‎‏فقیه اعتقاد داشت، واقعاً علاوه ‌‌‌ بر اینکه امام‏‎ ‎‏پدرش بود واقعاً به حساب اینکه او ولی امر‏‎ ‎‏مسلمین بود، به آن حساب نسبت به ایشان‏‎ ‎‏عشق می‌‌‌ ورزید، و واقعاً صددرصد تابع‏‎ ‎‏ایشان بود و اطاعت می‌‌‌ کرد. و لذا بعد از‏‎ ‎‏ارتحال حضرت امام هم به همان نحو که‏‎ ‎‏حمایت از امام داشت به همان شکل نسبت‏‎ ‎‏به مقام معظم رهبری حمایت داشت، این‏‎ ‎‏مسأله مهم بود که ایشان انتخاب کرد و واقعاً‏‎ ‎‏انتخابی بود که روح امام را شاد کرد.‏‎ ‎‏همانطوری که امام می‌‌‌ خواست هر انسانی‏‎ ‎‏نسبت به ولی فقیه رعایت بکند، ایشان‏‎ ‎‏همانطور رعایت کرد. مسأله دوم نحوۀ‏‎ ‎‏موضعگیری ایشان نسبت به مقام رهبری و‏‎ ‎‏نظام و احیاناً اگر افرادی سلیقه‌‌‌ های مختلفی‏‎ ‎‏داشتند روش ایشان کنترل کننده بود. نسبت به‏‎ ‎‏کسانی که خصوصیات ولایت فقیه را در امام‏‎ ‎‏قائل بودند حضور و روش حاج احمد آقا‏‎ ‎

[[column]]

[[column]]


‏کنترل کننده بود، و این هم مسأله بسیار‏‎ ‎‏مهمی بود. مسأله سوم، اهتمامی که ایشان‏‎ ‎‏نسبت به نشر آثار امام داشتند خیلی قابل‏‎ ‎‏تقدیر است به جهتی که تمام مسائلی که‏‎ ‎‏می‌‌‌ تواند در حقیقت سرمشق و برنامه باشد‏‎ ‎‏برای انقلاب و آینده همین مسائلی است که‏‎ ‎‏کلیات آن را امام به مناسبتهای مختلف بیان‏‎ ‎‏کردند که اینها همه نصوصی می‌‌‌ تواند باشد‏‎ ‎‏برای انقلاب و مسئولین انقلاب، می‌‌‌ تواند‏‎ ‎‏برنامه‌‌‌ ای باشد که در طول تاریخ بتوانند از آن‏‎ ‎‏استفاده کنند. بنابراین اینها از مسائل مهمی‏‎ ‎‏است که حاج احمد آقا داشتند.‏

حضور: در مورد ابعاد علمی: توجه‎ ‎به استعدادی که فرمودید اگر مطلبی‎ ‎هست بفرمایید:

آیت‌‌‌ الله راستی کاشانی:‏ ایشان سطح را‏‎ ‎‏تمام کردند این اواخر مقداری درس خارج‏‎ ‎‏رفته بودند. البته آن ایام دیگر ما در نجف‏‎ ‎‏نبودیم. آنطوری که ما از بعضی از دوستان‏‎ ‎‏شنیدیم ایشان هم در درس امام در سنوات‏‎ ‎‏اخیر در نجف رفتند، احیاناً درس بعضی از‏‎ ‎‏آقایان دیگر هم می‌‌‌ رفتند و در ایران هم‏‎ ‎‏مقداری درس بعضی از آقایان در ایامی که‏‎ ‎‏در خدمت امام بودند و یا بعد از ارتحال‏‎ ‎‏حضرت امام هم مقداری درس داشتند. و‏‎ ‎‏البته از ناحیه اینکه در مجلس خبرگان هم به‏‎ ‎‏عنوان نماینده پذیرفته شد و شورای نگهبان‏‎ ‎‏هم تأیید کرد، اجتهاد را هم شورای نگهبان‏‎ ‎

حضورج. 11صفحه 346
‏تصدیق کرده بود و ایشان را به عنوان عضو‏‎ ‎‏خبرگان تأیید کرد و در انتخابات رأی آوردند.‏

حضور: دو خاطره برجسته را برای‎ ‎خوانندگان بفرمائید.

آیت‌‌‌ الله راستی کاشانی:‏ الآن چیزی به‏‎ ‎‏ذهن من نمی‌‌‌ رسد. چون من معاشرت رفاقتی‏‎ ‎‏و نشست و برخاست با ایشان نداشتم به‏‎ ‎‏لحاظ اینکه مسئولیتهایی از طرف امام بر‏‎ ‎‏عهده ما بود و نماینده امام بودیم در رابطه با‏‎ ‎‏سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی، فلذا‏‎ ‎‏مرتب می‌‌‌ رفتیم خدمت حضرت امام برای‏‎ ‎‏گزارش، نماینده امام بودیم در شورای‏‎ ‎‏مدیریت سابق حوزه و این مسائل منشأ این‏‎ ‎‏بود که ما رفت و آمد می‌‌‌ کردیم و در حقیقت‏‎ ‎‏شناخت، نسبت به ایشان و لطف ایشان‏‎ ‎‏نسبت به من زیاد بود. در افتتاح سدّ 15‏‎ ‎‏خرداد خدمت ایشان رسیدم ایشان‏‎ ‎‏احوالپرسی کردند و خیلی اظهار محبت‏‎ ‎‏کردند و ایشان در حقیقت ما را فرستادند‏‎ ‎‏برای خارج. حضرت امام سفارش کردند.‏‎ ‎‏یکی از خصوصیات که الآن یادم آمد من در‏‎ ‎‏بیمارستان شهداء تجریش بستری شدم در‏‎ ‎‏بیمارستان و در بخش ‏C.C.U‏ سکته کردم‏‎ ‎‏خبر که به دفتر امام رسید امام سفارش کردند‏‎ ‎‏و ایشان آمدند آنجا. بنا بود مرا منتقل کنند به‏‎ ‎‏بیمارستان قلب شهید رجایی ملاحظه‏‎ ‎‏می‌‌‌ کردند که اگر بخواهند منتقل کنند با‏‎ ‎

[[column]]

[[column]]


‏وضعی که من دارم ممکن است خطری باشد‏‎ ‎‏اما به واسطه سفارش امام، حاج احمد آقا‏‎ ‎‏ضمانت کردند که ایشان را حتماً منتقل کنید‏‎ ‎‏به آنجا برای اینکه بیشتر اشراف بر حالات‏‎ ‎‏من داشته باشند. این مسأله را که نسبت به‏‎ ‎‏من داشتند، نسبت به همه کسانی که در‏‎ ‎‏رابطه با مسائل انقلاب بودند خدمت‏‎ ‎‏می‌‌‌ کردند، محبت داشتند و صمیمی بودند.‏

حضور: بعد از رحلت حضرت امام‎ ‎ایشان اموال زیادی را به عنوان‎ ‎وجوهات شرعیه در اختیار شورا‎ ‎گذاشتند در این رابطه هم اگر مطلبی‎ ‎هست بفرمایید.

آیت‌‌‌ الله راستی کاشانی‏: بلی. این هم به‏‎ ‎‏حساب اینکه من از اعضای شورای عالی‏‎ ‎‏حوزه هستم بعد از ارتحال حضرت امام از ما‏‎ ‎‏دعوت کردند. ما اطلاع از هیچ چیزی‏‎ ‎‏نداشتیم و اینکه امام هم اطلاعی به ما داده‏‎ ‎‏باشند، نبود. ایشان همۀ اعضای شورا را‏‎ ‎‏دعوت کردند و فرمودند: امام وصیت کردند‏‎ ‎‏که تمام اموالی که در حساب ایشان هست‏‎ ‎‏همه مربوط به حوزه است و در اختیار شورا‏‎ ‎‏قرار بگیرد که به عنوان شهریه به آقایان طلاب‏‎ ‎‏بدهند که مدت زیادی شهریه امام به همان‏‎ ‎‏ترتیب داده می‌‌‌ شد و همۀ آن پولها به حسابی‏‎ ‎‏به اسم شورای مدیریت حوزه منتقل شد و‏‎ ‎‏شورا اموال را به عنوان شهریه می‌‌‌ پرداختند.‏

حضورج. 11صفحه 347