مجله کودک 459 صفحه 3

لطیفه یکی بیهوا میاد تو اتاق، خفه میشه! * * * یکی دنبال دزد میکنه، از دزده جلو میزنه! * * * یک نفر تو اتوبوس ایستاده بود، یهو میبینه بندن کفشش بازه. به کنار دستیش میگه: آقا قربون دستت، یک دقیقه این میله رو نگه دار من بند کفشم رو ببندم! * * * یه نفر برای خرید میره کفشفروشی، به کفاشه میگه: یه کفش عالی میخوام. کفاشه میگه: یه کفش بهت میدم توی کل ایران لنگه نداره! طرف شاکی میشه که: آخه مرد حسابی! با یه لنگه کفش چه جوی برم مهمونی! * * * شخصی رفت پیش دکتر و گفت: -آقای دکتر، من هر وقت چایی شیرین میخورم، چشم راستم درد میگیره. دکتر دستور داد برایش چایی آورند. دید مرد بعد از هم زدن، چایی رو هورت میکشه و قاشق چایخوری میره توی چشمش!! مریم کریمزاده فراهانی، 12 ساله از کرج لطیفه یکی سوار آسانسور میشه، میبینه نوشته شده: ظرفیت 12 نفر. با خودش میگه: عجب بدبختیه ها! حالا 11 نفر دیگه رو از کجا بیارم؟! * * * به یکی میگن: نظرت درباره نوشابه چیه؟ میگه: نوشابه هم آب داره، هم گاز داره ولی حیف که برق نداره! * * * یک روز یه مرده میره لب دریا، عینک دودی میزنه و میگه: اَه، چقدر نوشابه! * * * شخصی میافته تو چاه، فامیلاش سند میگذارن درش میارن! اشکان بزرگمهرنیا، 10 ساله از تهران لطیفه معلم به شاگرد میگه: 5 تا حیوان درنده نام ببر. شاگرد میگه: 2 تا ببر، 3 تا شیر! * * * از شاگرد سر امتحان پرسیدن: اسم کوچک پاستور چه بود؟ فکر میکرد و جواب داد: فکر کنم انستیتو بود! * * * دو ابله در جادهای میرفتند، از دهقانی پرسیدند: «تا شهر چند فرسخ راه مانده؟» دهقان گفت: «چهار فرسخ.» یکی از آن دو به دیگری گفت: «پس چیزی نمانده سهم هریک از ما میشود دو فرسخ، پس زود خواهیم رسید.» * * * کودکی از مادرش قهر کرده بود. وقت شام هر قدر او را به خوردن خواندند، امتناع کرد. مادر از خوراک در ظرفی میکشید تا شاید فردا صبح میل به خوردن کند. کودک که از زیر چشم میدید، سر برداشت و گفت: «من که نمیخورم، اما برای هر که میکشید، کم است»! سهیلا امینی، 13 ساله از نوشهر فصلهای سال هر سال، چهار فصل دارد: بهار، تابستان، پاییز و زمستان. تغییرات آب و هوا، باعث تغییر در وضعیت رشد گیاهان میشود. همچنان که فصلها تغییر میکنند، برگها، گلها و میوهها میآیند و میروند. همهی نقاط جهان دارای چهار فصل نیستند. نقاطی در جهان وجود دارد که فقط یک یا دو فصل دارند. Õ Õ در سرمای زمستان برگ بسیاری از گیاهان میریزد. Õ Õ در بهار که هوا رو به گرما میرود، برگهای نو شروع به روییدن میکنند. Õ Õ چون هوای تابستان گرم است، برگ درختان در این فصل به حداکثر سرسبزی میرسند. Õ Õ در پاییز هوا رو به سردی میرود و برگ درختان شروع به ریختن میکند. * * * Õ Õ جنگلهای مرطوب گرمسیری که نزدیک خط استوا قرار دارند، در تمام طول سال دارای بارندگی و هوایی گرماند. این جنگلها همیشه سبزند و فقط یک فصل دارند. Õ Õ در بیابان، فصل خشکی طولانی است و فصل بارندگی کوتاه است، وقتی باران میباد، بعضی از گیاهان به سرعت شکوفه میدهند، گل میدهند و گردهافشانی میکنند. علی رمضانپور از مشهد مقدس مقدمه پیدایش گلهای لاله به زمانی برمیگردد که سلطان عثمانی در فاصله سالهای 1634تا 1637 دستور داد تا این نوع از این گل در باغ سلطنتی پرورش داده شود. گل لاله را در فصل بهار میتوان یافت و از آن لذت برد. لاله در فرهنگ ما نماد شهدا و آزادگانی است که در راه استقلال دین و کشور جان خود را از دست دادند.

مجلات دوست کودکانمجله کودک 459صفحه 3