مجله کودک 465 صفحه 36

من فقط یک فنجان می­خواهم امیرمحمد لاجورد زنگ زدند. نادر بود. اصرار داشت تا من بروم خانه­شان با هم بازی کنیم. من به او گفتم: (( مامانم خانه نیست تا اجازه بگیرم. بگذار بیاید بعد. شما بفرمایید تو، الان برایتان یک چای خوشمزه ...)) نادر: (( چای می­خواهم چه کار؟ تفنگ­هایت را بیاور بازی کنیم.)) امین: (( بازی بماند برای وقتی که مامانم آمد. می­ترسم که اتفاقی بیفتد.)) نادر: (( تو هم که همه­اش می­ترسی. نترس بابا چیزی نمی­شود.)) بازی خیلی خوب است. معلوم نیست دارای چه خاصیت عجیبی است که آدم نمی­تواند در مقابل آن مقاومت کند. نادر چند باراصرار کرد و من هم نتوانستم تاب بیاورم. امین: (( آی نادر، مواظب باش. چکار می­کنی؟ آنجا خطرناک است. شکستنی دارد... )) در طی بازی چند بار به نادر تذکر دادم. اولش گوش می­کرد. ولی دوباره... تو بازی، آدم خیلی چیزها از یادش می­رود. مخصوصا اگر یک بازی پر هیجان مثل تفنگ بازی باشد. البته چون من پسر عاقلی هستم خیلی احتیاط می­کنم. اما این نادر، چنان گرم بازی می­شود که ... اکتشافات فضایی مطالعه و کشف در فضا به دو طریق توسط انسان انجام میگیرد. حالت اول، مشاهده از سطح زمین توسط ابزار قدرتمند رصد و حالت دوم، اعزام سفینههای فضایی. بیشتر اکتشافات فضایی، حاصل اعزام سفینههای بدون سرنشین به فضاست. به این وسایل فضایی «کاوشگر» نیز گفته میشود.

مجلات دوست کودکانمجله کودک 465صفحه 36