
را به کاروان شترهایم میبستم تا راه را روشن کند. آن وقت دیگر راهمان را در تاریکی گم نمیکردیم.»
پسرکی که همیشه در آرزوی سفر بود. گفت: «من ماه را بادبان قایقم میکردم. شال و کلاهم را برمیداشتم و منتظر میماندم باد بوزد و راهی سفر شوم.»
پسر دیگری گفت: «ماه خودش بهترین قایق دنیاست! من حاضرم با ماه به جنگ بلندترین موجهای دریا بروم و از همهی طوفانها بگذرم.»
در سال 1972میلادی نیز یک زن و شوهر به نامهای «سیلویا کوک» و «جان فایرفکس» تصمیم گرفتند با یک قایق پارویی ساده و مقداری آب و غذا، عرض اقیانوس اطلس را طی کنند. آنها در سفر 8000 مایلی خود دچار توفان شدند و دست جان فایرفکس نیز توسط کوسهها قطع شد!
مجلات دوست کودکانمجله کودک 478صفحه 34