همت خوناب

‏    همت خوناب‏

‏فریاد رسا نیست که فریادرسی نیست‏

‏فریاد رسا هست ولیکن نفسی نیست‏

‏این منتظران بر سر راهند زما نیست‏

‏افسوس که از قافله بانگ جرسی نیست‏

‏باد است که مستانه کند هلهله در دشت‏

‏در سینه این گرد صدای فرسی نیست‏

‏زخم جگر از همّت خوناب بشوییم‏

‏غمخوار دل خسته، در این شهر کسی نیست‏

‏□‏بندر بوشهر ـ بهار 1348

‎ ‎

حضورج. 1صفحه 89