بخشی از پیام آیت الله خامنه ای (مدظله العالی)

بخشی از پیام حضرت آیت‌الله خامنهای (مدظله‌العالی) در اولین سالگرد ارتحال رهبر کبیر انقلاب اسلامی 

‏در تاریخ پرماجرای انقلاب، هیچ روزی مانند دوازدهم بهمن نبود که در آن مردی از دودمان پیامبران و بر شیوۀ آنان، با دستی پرمعجزه و دلی به عمق و وسعت دریا، در میان مردمی شایسته و چشم به راه، چون آیۀ رحمت فرود آمد و آنان را بر بال فرشتگان قدرت حق نشانید و تا عرش عزت و عظمت برکشید.‏

‏و هیچ روزی چون چهاردهم خرداد نبود که در آن طوفان مصیبت و عزا بر این مردم، تازیانۀ غم و اندوه فرود آورد. ایران یکدل شد و آن دل در حسرتی گدازنده سوخت، و یک چشم شد و آن چشم در مصیبتی عظیم گریست. در آن روز خورشیدی غروب کرد که با طلوع آن هزار چشمۀ نور در زندگی ملت ایران جوشیده بود، روحی عروج کرد که با نفس روح الهی‌اش پیکر ملت را جان بخشیده بود، حنجره‏‏‌‏‏ای خاموش شد که نفس گرمش سردی و افسردگی از جهان اسلام زدوده بود، لبانی بسته شد که آیات الهی عزت و کرامت را بر مسلمین فروخوانده و افسون یأس و ذلت را در روح آنان باطل ساخته بود.‏

‏ ‏

بقیه مطالب صفحه 56

‎ ‎

حضورج. 1صفحه 4

حضورج. 1صفحه 56
‏بقیه مطالب از صفحه 4‏

‏آن روز، روز عزای بزرگ عالم اسلام شد. سوزش آن غم به ملت ایران منحصر نماند، در سراسر جهان، هر جا دل روشن و جان بیداری بود مصیبت زده شد، هر جا مسلمانی آگاه از انقلاب و مسائل آن بود خود را صاحب عزا شمرد پس در روی زمین جایی نماند که در آن دلهایی از این حادثۀ عظیم، از اندوه لبریز نشود و انسانهایی از این فقدان بی‌جبران، به عزا ننشینند.‏

‏و اما ایران یکسر عزاخانه‌ای شد که در هر شهر و روستایش، شیون حسرتبار از یکایک خانه‏‏‌‏‏ها سرریز شد و کوی و میدان و خیابان را پر کرد. هیچ‌ کس نتوانست این جرعۀ درد را خاموش فرو برد، از دلاوران میدانهای نبرد تا مادران و پدرانی که غم شهادت جوانانشان نتوانسته بود گره عجز و اندوه بر جبینشان بیفکند، تا بزرگمردان عرصه علم و عرفان و سیاست و تا یکایک آحاد این ملت عظیم‌القدر، همه و همه در این مصیبت عظمی زار زار گریستند یا صدا به فغان بلند کردند، یا بی‌صبرانه بر سر و سینه زدند.‏

‏مصیبت فقدان امام، همان به بزرگی امام بود. و جز خدا و اولیائش کیست که حد و مرز این عظمت را بشناسد؟ آنجا که دلهای بزرگ بیتاب می‌شوند آنجا که انسانهای بزرگ دست و پا گم می‌کنند، آنجا که صحنه، از بیقراری میلیونها انسان پر است کدام زبان و قلم است که بتواند نمایشگر و صحنه‌پرداز گردد؟ من که خود قطرۀ بیتابی در اقیانوس متلاطم آن روز، و آن روزها بوده‌ام چگونه ‏


حضورج. 1صفحه 57

‏خواهم توانست آن را شرح کنم...؟ و اما روی دیگر صحنه، یعنی فضای ملکوت جهان در آن روز، تنها برای اصحاب بصیرت و معرفت مشهود بوده است. شاید چشمهای نافذی که حجاب ملک را می‌گشایند و مرغ نگاه را تا ملکوت پرواز می‌دهند شگفتیهای بیشتر و صحنه‏‏‌‏‏های تماشایی‌تری را آن روز، در آن عاشورا خمینی، دیده باشند.‏

‏عروج نفس مطمئنه‌ای را به قرارگاه لطف و رحمت خدا، صعود کلمۀ طیبه و نفس راضیه و مرضیه‌ای را بسوی حق، رجوع جویباری را به دریا و وصال عاشقی را به معشوق، استقبال خیل عظیم شهدا، را از آن میهمان تازه وارد... فوز و فلاح جان مزکایی را که بر بال ملائک رحمت نشسته و شمیم حسنات بیشمارش مشام فرشتگان و خزنۀ بهشت نعیم حق را معطر ساخته، عمل صالحی را که ردایی از نور گشته و بر سراپای آن عبد صالح را که از نور گشته و بر پیکر ملکوتی آن روح مجرد پوشانیده شده و باران غفران و فضل خداوندی گشته و بر سراپای آن عبد صالح فرو ریخته، و دارالسلام ابدی شدی و آن مشتاق رضوان حق را در خود جای داده است.‏

‏افسوس که برای ما خاکیان از آن آیینه‌بندان جشن ملکوتی، بارقۀ تسلایی نمی‌درخشید و جز اشک دیدگان نَمی بر آتش هجران آن قبلۀ دلها افشانده نمی‌شد. شور عزا در غم پدر مهربان، معلم دلسوز و مرشد حکیم و دیده‌بان همیشه بیدار و طبیب درد و درمان‌شناس و سروش رحمت خدا بر امت و یادگار انبیا و اولیا در زمین اهل زمین را می‌گداخت و غمی بی‌تسلی بر آنان فرو می‌ریخت.‏

‏زمان یگانۀ خود را از دست داد و زمین گوهری یکدانه را در خود گرفت. پرچمدار بزرگ اسلام پس از عمری مبارک که در راه اعتلای اسلام سپری شده بود دنیا را وداع کرد و قطب عالم امکان و ولی‌الله الاعظم ارواحنا فداه در مصیبت خلیفه خود سوگوار شد.‏

‏اکنون یک سال از آن روزهای مالامال درد و رنج، می‌گذرد سالی که در آن، یاد و حضور امام، لحظه‌ای ملت ما را ترک نگفته و زنده و برجسته و درخشان در ذهن و زندگی آنان و دیگر مسلمانان و مستضعفان در سراسر جهان بر جا مانده است. آنچه پس از حیات پربرکت امام و در این یکسال برای ما و همۀ دلسوزان امت اسلام بیشترین اهمیت را داشته، میراث عظیم و تاریخی و بی‌نظیر او: جمهوری اسلامی، و سلامت و توان و شتاب و جهتگیری صحیح آن در راه و خط امام بوده است.‏

‏این همان چیزی است که در دوران زندگی آن بزرگوار نیز مسألۀ اول برای ملت ایران و دوستان آن در سراسر جهان؛ بلکه برای هر مسلمانی به حساب می‌آمده که به مجد و عظمت اسلام دل بسته بوده است، و حق نیز همین است.‏

‎ ‎

حضورج. 1صفحه 58