پرتوی از بیانات حضرت امام پیرامون: تسخیر لانه جاسوسی - دانش آموزان - دانشجو و دانشگاه

‏ ‏

تسخیر لانه جاسوسی

‏ سفارتخانه‌ها حق ندارند که جاسوسی‏‎ ‎‏کنند، توطئه بکنند و اینها جاسوسی‏‎ ‎‏می‌کردند. ملتی که برای خدا قیام کرده و‏‎ ‎‏شهادت ‌طلب می‌کند از هیچ نمی‌ترسد. ‏

‏ ما مدعی هستیم که اینجا سفارتخانه‏‎ ‎‏نیست، اصلش قضیه سفارت در کار نبوده و‏‎ ‎‏ما مدعی هستیم که این آدمهایی که در اینجا‏‎ ‎‏بودند، اینها اجزاء سفارتخانه نبودند، به اسم‏‎ ‎‏سفارتخانه شما یک چیزی درست کردید که‏‎ ‎‏لانه جاسوسی است و بیایند ببینند که آیا این‏‎ ‎‏چیزهایی که در این سفارتخانه هست، اینها‏‎ ‎‏اسباب دست جاسوسهاست یا وسایلی است‏‎ ‎‏که سفارتخانه لازم دارد؟‏

‏ ما که مرکز جاسوسی را گرفتیم نه‏‎ ‎


پرتوی از بیانات حضرت امام 

پیرامون:

 تسخیر لانه جاسوسی

 دانش‌آموزان

 دانشجو و دانشگاه

‏ ‏

‏سفارتخانه را ‏

‏ اینها اگر هم یک وقت بی‌عقلی کنند و‏‎ ‎‏فرض کنید بریزند به ایران، این جوانهای ما‏‎ ‎‏آنها را با چنگ و دندان از بین می‌برند،‏‎ ‎‏نمی‌گذارند اینها یکیشان هم بروند. اگر هم‏‎ ‎‏این کاری که کرده بود رسیده بود به آنجایی که‏‎ ‎‏بیایند در تهران و بیایند در این لانه جاسوسی‏‎ ‎‏آن وقت می‌فهمیدند که با چه اشخاصی طرف‏‎ ‎‏هستند. در هر صورت من از شماها تشکر‏‎ ‎‏می‌کنم که خودتان بدون اینکه غیر از خدا یک‏‎ ‎‏کسی وادارتان بکند (این چیزی است که از‏‎ ‎‏مبدأ الهی جوشش پیدا کرده) خودتان وارد‏‎ ‎‏این میدان شدید. ‏

‏ این دفعه دومی است که آقای پاپ برای‏‎ ‎‏من کاغذ می‌دهند و اشخاص را می‌فرستند.‏‎ ‎

حضورج. 2صفحه 14

‏دفعه اول برای آن لانه جاسوسی بود که‏‎ ‎‏جوانهای عزیز ما اطلاع پیدا کردند که این‏‎ ‎‏مرکزی که در ایران به اسم سفارت امریکا‏‎ ‎‏هست سفارتخانه نیست و اشخاصی که در‏‎ ‎‏آنجا هستند اشخاص دیپلمات نیستند بلکه‏‎ ‎‏جاسوسانی هستند که در مرکز جاسوسی‏‎ ‎‏متمرکز هستند و برای ضرر ملت ما، و کشور‏‎ ‎‏ما در آنجا مجتمع هستند و آقای پاپ شاید‏‎ ‎‏ندانسته توصیه کردند برای آنها و من در آن‏‎ ‎‏وقت مفصل تنبهاتی به ایشان دادم. ‏

‏ ما باید هر چه فریاد داریم به سر اینها‏‎ ‎‏بزنیم و امروز که سالروز لانه جاسوسی است،‏‎ ‎‏من به ملتمان تبریک عرض می‌کنم و این‏‎ ‎‏عملی که دوستان اسلام، مجاهدین اسلام‏‎ ‎‏انجام دادند، اگر این لانه جاسوسی در اینجا‏‎ ‎‏بود، شاید ایران را به تباهی می‌کشید. ‏

‏دانشجویان مسلمان و مبارزی که لانه‏‎ ‎‏جاسوسی را اشغال کرده‌اند با عمل انقلابی‏‎ ‎‏خودشان ضربه‌ای بزرگ بر پیکر امریکای‏‎ ‎‏جهانخوار وارد نمودند و ملت را سرافراز‏‎ ‎‏کردند. ‏

پیام امام خمینی به مناسبت سیزده آبان (روز دانش‌آموزان)

‏بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم‏

‏روز سیزده آبان، روز هجوم وحشیانه رژیم‏‎ ‎‏منحوس به دانشگاه و کشتار دسته‌جمعی‏‎ ‎‏دانشجویان عزیز ماست. ‏

‏رژیم مخالف با تمام مظاهر تمدن و‏‎ ‎


‏پیشرفت کشور، یک روز به مدرسه فیضیه و‏‎ ‎‏مدارس علوم اسلامی در سراسر ایران حمله‌‏‎ ‎‏ور می‌شد و یک روز به دانشگاه تهران و‏‎ ‎‏مدارس و دانشگاههای سراسر ایران، این‏‎ ‎‏مراکز دانش و دانشمندان. اکنون که سالروز‏‎ ‎‏حمله به دانشگاه است، برای پیوستگی بیشتر‏‎ ‎‏لازم است روحانیون عزیز قم و تهران و سایر‏‎ ‎‏شهرستانهای نزدیک به تهران در مراسمی که‏‎ ‎‏در دانشگاه تهران است، شرک نمایند و‏‎ ‎‏همچنین روحانیون تمام شهرهای ایران در‏‎ ‎‏دانشگاه هر نقطه از ایران که بدین مناسبت‏‎ ‎‏مجلس بزرگداشتی برقرار کرده‌اند، شرکت‏‎ ‎‏نمایند و با حضور در دانشگاههای سراسر‏‎ ‎‏ایران و پیوستن به دانش‌آموزان و دانشجویان‏‎ ‎‏و استادان عزیز، توطئه‌های جدایی‌افکنانه‏‎ ‎‏بین این دو نیروی مترقی را خنثی کنند. ‏

‏دشمنان ما در هر فرصت خصوصاً در این‏‎ ‎‏روز از هیچ توطئه‌ای دست‌بردار نیستند و با‏‎ ‎‏هر وسیله ممکن می‌خواهند آرامش را از ملت‏‎ ‎‏عزیز سلب کنند. ‏

‏ بر دانش‌آموزان دانشگاهیان و‏‎ ‎‏محصلین علوم دینیه است که با قدرت تمام‏‎ ‎‏حملات خود را علیه امریکا و اسرائیل‏‎ ‎‏گسترش داده و امریکا را وادار به استرداد این‏‎ ‎‏شاه مخلوع جنایتکار نمایند و این توطئه‏‎ ‎‏بزرگ را بار دیگر شدیداً محکوم کنند. بر‏‎ ‎‏دانش‌آموزان، دانشگاهیان و محصلین علوم‏‎ ‎‏دینیه است که با تمام نیرو وحدت خویش را‏‎ ‎‏حفظ و از انقلاب اسلامی خود طرفداری‏‎ ‎


حضورج. 2صفحه 15

‏نمایند و بر ملت است که از این دو جناح‏‎ ‎‏عزیز با تمام قدرت پشتیبانی کنند. دست‏‎ ‎‏خدا به همراه همگی باد. ‏

والسلام علیکم و رحمة‌الله و برکاته

روح‌الله الموسوی الخمینی

10 / 8 / 58

‏ بر دانش‌آموزان و دانشجویان عزیز و‏‎ ‎‏اساتید و معلمان متعهد است که با تمام توان‏‎ ‎‏و قدرت در شناسایی عوامل فساد کوشش‏‎ ‎‏کنند و محیط آموزش و پرورش را از لوث‏‎ ‎‏وجود آنان پاک نمایند. ‏

‏ از خداوند متعال بیداری و هشیاری هر‏‎ ‎‏چه بیشتر نسل جوان را خواستار و رشد و‏‎ ‎‏تعالی علمی و اخلاقی آنان را خواهانم. ‏

‏ دانش‌آموزان عزیز با کمال دقت و‏‎ ‎‏بیطرفی اعمال و کردار دبیران و معلمین را‏‎ ‎‏زیر نظر بگیرند که اگر خدای نکرده در یکی‏‎ ‎‏از آنان انحرافی ببینند بلافاصله به مقامات‏‎ ‎‏مسئول گزارش نمایند و خود دبیران و‏‎ ‎‏معلمین با هشیاری مواظب همکاران خود‏‎ ‎‏باشند تا اگر بعضی از آنان خواستند افکار‏‎ ‎‏انحرافی خود را در خلال تدریس به فرزندان‏‎ ‎‏میهن اسلامیمان القا کنند، از آنان جلوگیری‏‎ ‎‏نمایند و در صورتی که فایده‌ای نبخشید، با‏‎ ‎‏قاطعیت مطلب را با مسئولان در میان‏‎ ‎‏بگذارند. ‏

‏باید توجه داشته باشید که نفوذ منافقین‏‎ ‎‏و دیگر خرابکاران و افراد منحرف در‏‎ ‎


‏دبیرستانها و دیگر مراکز تعلیم و تربیت‏‎ ‎‏موجب تباهی اسلام است و مسئول آن، همه‏‎ ‎‏دست‌اندرکاران امور تربیتی مخصوصاً دبیران‏‎ ‎‏و معلمان و دانش‌آموزان حزب‌اللهی‏‎ ‎‏می‌باشند. ‏

‏ دانش‌آموزان باید سعی کنند تاریخ‏‎ ‎‏انقلاب اسلامیمان را و نقش وحدت بین‏‎ ‎‏خودشان و دانشگاهیان را با روحانیون‏‎ ‎‏بیاموزند، زیرا اگر روحانیون شما را و شما‏‎ ‎‏روحانیون را بشناسید و با هم تفاهم کنید،‏‎ ‎‏مطمئن باشید که جناحهای غربزده و شرقزده‏‎ ‎‏از منافقان و چپگرایان و دیگر خرابکاران و‏‎ ‎‏منحرفان بر شما و کشور اسلامیتان طمع‏‎ ‎‏نخواهند کرد، و اگر هم طمع کنند، با‏‎ ‎‏شکست قطعی مواجه خواهند شد. ‏

دانشجو

‏ ای قشرهای روشنفکر و ای قشرهای‏‎ ‎‏نویسنده، قلمها و گفتار خودتان را در راه این‏‎ ‎‏مستضعفین صرف کنید، ای دانشمندان ما،‏‎ ‎‏ای دانشجویان ما، ای فرهنگیان ما، ای‏‎ ‎‏دانشگاهیان ما، اجتماعات خودتان را برای‏‎ ‎‏راه این مستضعفین تقویت کنید، شما بودید‏‎ ‎‏که اینهمه خدمت کردید و اینهمه خون دادید‏‎ ‎‏و اینهمه حبس رفتید و اینهمه زجر کشیدید‏‎ ‎‏برای خلاصی از یوغ دشمنان، خلاصه از‏‎ ‎‏چپاولگری چپاولگران، نگذارید زحمات‏‎ ‎‏خودتان هدر برود، قلمها را در راه خدمت به‏‎ ‎‏این خلق به کار بیندازید، گفتار را در راه‏‎ ‎


حضورج. 2صفحه 16

‏خدمت به مستضعفین و اعمال را در خدمت‏‎ ‎‏به مستضعفین. ‏

‏ دانشجویان عزیز که پیشروان انقلاب‏‎ ‎‏و ان‌شاءالله کسانی هستند که مقدرات کشور‏‎ ‎‏ما بعد از این در دست آنهاست دانشجویان‏‎ ‎‏عزیزی که در این انقلاب همدوش همه‏‎ ‎‏برادران در راه اسلام قدم برداشته‌اند خوش‏‎ ‎‏آمدند. عزیزان من پیش من رهبری مطرح‏‎ ‎‏نیست، برادری مطرح است، خدای تبارک و‏‎ ‎‏تعالی در قرآن کریم ما را برادر خوانده است.‏‎ ‎‏«انما المؤمنون اخوه» در اسلام رهبری مطرح‏‎ ‎‏نیست، اصلاً بزرگان اسلام ما هم در عین‏‎ ‎‏حالی که رهبرهای معنوی بودند مع‌ذالک‏‎ ‎‏پیششان مطرح نبوده است این معانی، من‏‎ ‎‏خدمتگزار شما باشم بهتر است تا اسم‏‎ ‎‏رهبری. ‏

‏ شما دانشجوهای عزیز، خودتان در صدد‏‎ ‎‏این باشید که از غربزدگی بیرون بیایید. این‏‎ ‎‏گمشدۀ خودتان را پیدا کنید، گمشدۀ شما‏‎ ‎‏خودتان هستید، شرق خودش را گم کرده و‏‎ ‎‏شرق باید خودش را پیدا بکند. آنها در‏‎ ‎‏صددند که به هر ترتیب شده است خودشان‏‎ ‎‏را به ما تحمیل کنند و شما باید مقاومت‏‎ ‎‏کنید. ‏

‏ مقام معلم و مقام دانشجو که باید مغز‏‎ ‎‏متفکر یک ملت را تشکیل بدهد، از اموری‏‎ ‎‏است که باید به آن توجه زیاد بشود و وظیفه‏‎ ‎‏معلم و دانشجو مشخص باشد تا ان‌شاء‌الله بر‏‎ ‎‏آن طریقی که اسلام می‌خواهد و مقام‏‎ ‎


‏انسانیت اقتضا می‌کند، از همان طریق راه‏‎ ‎‏بروند و طی مقامات را بکنند و به آنجایی‏‎ ‎‏برسند که انسان شوند. ‏

‏ دانشجویان ما باید خودشان اول توجه‏‎ ‎‏بکنند که رفتار خودشان، کردار خودشان،‏‎ ‎‏گفتار خودشان همه اینها منطبق با موازین‏‎ ‎‏اسلامی و اخلاقی باشد تا اینکه اگر مردم را‏‎ ‎‏دعوت کردید. به اسلام و باید هم دعوت‏‎ ‎‏بکنید، حرف شما مخالف با عمل شما‏‎ ‎‏نباشد. خودتان یک وضعی نداشته باشید که‏‎ ‎‏وقتی بگویید، مسخره کنند که آقا خودش‏‎ ‎‏فلان است و ما را دعوت به چه می‌کند. ‏

‏ از شما دانشجوهای عزیز که امید آینده‏‎ ‎‏کشور اسلامی هستید تشکر می‌کنم که‏‎ ‎‏تشریف آوردید در این روز سرد و با شما‏‎ ‎‏ملاقات می‌کنم. شما می‌دانید که هر چه از‏‎ ‎‏خوبیها و بدیها برای یک ملتی تحقق پیدا‏‎ ‎

حضورج. 2صفحه 17

‏می‌کند، وابستگی یا استقلال، در قید و بند‏‎ ‎‏بودن و اختناق یا آزادی، تابع تربیتهای‏‎ ‎‏دانشگاهی است. آنچه که دانشگاه در یک‏‎ ‎‏کشوری نقش دارد از امور مهمه‌ای است و‏‎ ‎‏نقش بزرگی دارد که این نقش بزرگ را اگر‏‎ ‎‏ایفا کند و به طور صحیح ایفا کند، کشور را‏‎ ‎‏به مقصد اعلای خودش می‌رساند. ‏

‏ این کاری که شما دانشجوهای عزیز‏‎ ‎‏دارید و آن کار توجه به مسائل اسلامی‏‎ ‎‏دانشگاه، از امور بسیار با اهمیت و ارزشمند‏‎ ‎‏است و از آن طرف بسیار با مسئولیت. ‏

‏ جوانان متعهد در طول تاریخ به‏‎ ‎‏خصوص دانشجویان مسلمان در نسل‏‎ ‎‏حاضر و در نسلهای آینده سرمایه‏‎‌‎‏های‏‎ ‎‏امید بخش اسلام و کشورهای اسلامی‏‎ ‎‏هستند. اینان‌اند که با تعهد و سلاح و‏‎ ‎‏استقامت و پایداری می‌تواند کشتی نجات‏‎ ‎‏امت اسلامی و کشور‌های خود باشند و این‏‎ ‎‏عزیزان‌اند که استقلال و آزادی و ترقی و‏‎ ‎‏تعالی ملتها مرهون زحمات آنان است و‏‎ ‎‏اینان‌اند که هدف اصلی استعمار و‏‎ ‎‏استثمارگران جهان‌اند و هر قطبی در صدد‏‎ ‎‏صید آنان است و با صید آنان است که ملتها‏‎ ‎‏و کشورها به تباهی و استضعاف کشیده‏‎ ‎‏می‌شوند. ‏

‏و اکنون ای جوانان عزیز! و ای‏‎ ‎‏دانشجویان و دانشمندان! و ای امید امروز و‏‎ ‎‏فرداهای امت و اسلام! امانت بزرگ استقلال‏‎ ‎‏و آزادی که از دام دو قطب شرق و غرب با‏‎ ‎


‏مجاهدت و فداکاری ملت عظیم‌الشان ایران‏‎ ‎‏به دست آمده است، به شما عزیزان سپرده‏‎ ‎‏شده و مسئولیت بزرگی به عهده همه گذاشته‏‎ ‎‏است، همه ملت به خصوص دانشجویان‏‎ ‎‏مسلمان که رهبران آینده هستند، مسئول‏‎ ‎‏نگهبانی از این امانت بزرگ الهی می‌باشند. ‏

‏دانشگاه‏

‏ دانشگاه باید عالم درست کند، دانشگاه‏‎ ‎‏باید اشخاصی را درست کند که مملکت‏‎ ‎‏خودش را اداره کند از حیث علمیت، اداره‏‎ ‎‏کند از حیث فرهنگ، نه اینکه غایت آمال این‏‎ ‎‏باشد، یک چیزی دستش بیاید برود تو یک‏‎ ‎‏اداره‌ای بنشیند مهمل. ‏

‏ باید شماهایی که اهل دانشگاه و تربیت‏‎ ‎‏و اهل تعلیم هستید، جوانها را تربیت کنید و‏‎ ‎‏تعلیم، همراه تعلیم، تربیت باشد. خداوند‏‎ ‎‏ان شاءالله همه‌تان را حفظ کند، همه موفق‏‎ ‎‏باشید موید باشید. من تا آنقدر که هستم‏‎ ‎‏خدمت می‌کنم به شما، آنقدر که می‌توانم،‏‎ ‎‏البته من که نمی‌توانم خدمت صحیح بکنم‏‎ ‎‏آنقدر که می‌توانم می‌کنم. ‏

‏ باید دانشگاه اسلامی بشود تا علومی که‏‎ ‎‏در دانشگاه تحصیل می‌شود در راه ملت و در‏‎ ‎‏راه تقویت ملت و با احتیاج ملت همراه‏‎ ‎‏باشد. ‏

‏ معنی اسلامی شدن دانشگاه این است‏‎ ‎‏که استقلال پیدا کند و خودش را از غرب‏‎ ‎‏جدا کند. ‏


حضورج. 2صفحه 18

‏ عزیزان من! ما از حصر اقتصادی‏‎ ‎‏نمی‌ترسیم، ما از دخالت نظامی نمی‌ترسیم،‏‎ ‎‏آن چیزی که ما را می‏‎‌‎‏ترساند وابستگی‏‎ ‎‏فرهنگی است (تکثیر حصار)، ما از دانشگاه‏‎ ‎‏استعماری می‌ترسیم. ‏

‏ از خداوند تعالی سعادت ملت اسلام را‏‎ ‎‏و سعادت جوانها را خواستارم و امیدوارم که‏‎ ‎‏همانطوری که پیشنهاد شده است.‏‎ ‎‏دانشگاهها را از همه عناصر تخلیه کنند و از‏‎ ‎‏همه وابستگیها تخلیه کنند تا اینکه ان‌شاءلله‏‎ ‎‏یک دانشگاه صحیح، اخلاقی اسلامی،‏‎ ‎‏فرهنگ اسلامی تحقق پیدا بکند. ‏

‏ ما انقلاب دانشگاه را از محصولش باید‏‎ ‎‏بفهمیم، اگر ان‌شاء‌الله بعد از چند سالی‏‎ ‎‏دیگر محصول، محصولی شد انسانی،‏‎ ‎‏محصولی شد اسلامی، محصولی شد که‏‎ ‎‏برای کشور خودشان زحمت می‌کشند و کار‏‎ ‎‏می‏‎‌‎‏کنند، می‌فهمیم تحول پیدا شده. ‏

‏ دنیا را دانشگاه به فساد کشانده است و‏‎ ‎‏دنیا را دانشگاه می‌تواند به صلاح بکشد. ‏

‏ منشاء همه سعادتها، مادی و معنوی، از‏‎ ‎‏دانشگاه است. ‏

‏ همه چیز ما در دانشگاه است. همت‏‎ ‎‏کنید با هم دانشگاه را اصلاح کنید. ‏

‏ باید همۀ اشخاصی که علاقه دارند به‏‎ ‎‏این کشور، علاقه دارند به اسلام، علاقه دارند‏‎ ‎‏به این ملت توانشان را روی هم بگذارند برای‏‎ ‎‏اصلاح دانشگاه، خطر دانشگاه از خطر بمب‏‎ ‎‏خوشه‌ای بالا‌تر است. ‏


‏ دانشگاه بالاترین مقامی است که کشور‏‎ ‎‏ما را به سعادت می‌رساند. ‏

‏ دانشگاه دو راه دارد: راه جهنم و راه‏‎ ‎‏سعادت، راه ذلت و مسکنت و نوکرمابی و‏‎ ‎‏امثال اینها و راه عظمت و عزت و بزرگ‏‎ ‎‏منشی. ‏

‏ شما باید کوشش کنید و دانشگاه را‏‎ ‎‏اصلاح کنید و احساس کنید که اسلام است‏‎ ‎‏که می‌تواند دانشگاه را اصلاح کند. ‏

‏ اگر دانشگاه اصلاح شد، کشور اصلاح‏‎ ‎‏می‌شود. ‏

‏ دانشگاه را ببرید طرف اسلام، الهی‌اش‏‎ ‎‏کنید. ‏

‏ دانشگاه را باید شما رو به خدا ببرید،‏‎ ‎‏رو به معنویت ببرید و همه درسها هم خوانده‏‎ ‎‏بشود، همه درسها هم برای خدا خوانده‏‎ ‎‏بشود. اگر این را توانستید که شما برای این‏‎ ‎‏کار بروید و این کار را بکنید در کارتان‏‎ ‎‏موفقید، چه برسید به مقصدتان، چه نرسید به‏‎ ‎‏مقصدتان. ‏

پیام امام خمینی در مورد گروگانها و تصرف لانه جاسوسی امریکا

‏ملت ایران در مقابل این خاندان کثیف و‏‎ ‎‏امریکا و عمال آنان دست از مبارزات بر حق‏‎ ‎‏خویش بر‌نمی‌دارد و نخواهد‌ برداشت. ‏

‏دولت ایران و جناب آقای رئیس جمهور‏‎ ‎‏تمام کوشش و سعیشان را در استرداد شاه‏‎ ‎‏خائن و اخذ اموال ملت ایران از او بنمایند‏‎ ‎


حضورج. 2صفحه 19

‏که ملت دلیر دست از این خواست بر حقشان‏‎ ‎‏بر‌نمی‌دارند و قدمی به عقب نمی‌گذارند. ‏

‏یکی از آثار این خواست تصرف لانه‏‎ ‎‏جاسوسی بود که مورد تایید ملت قرار گرفت‏‎ ‎‏و چیزی جز عکس‌العمل جنایات دولت‏‎ ‎‏امریکا نمی‌تواند باشد اکنون که کمیسیون‏‎ ‎‏بررسی و تحقیق در مداخلات گذشته امریکا‏‎ ‎‏در امور داخلی ایران از طریق رژیم شاه‏‎ ‎‏سفاک، توسط جناب آقای رئیس جمهوری و‏‎ ‎‏شورای انقلاب اسلامی ایران تحقق‏‎ ‎‏می‌پذیرد. جنایات آنان به اثبات خواهد‏‎ ‎‏رسید. ‏

‏لازم است در آن روز، معلولین عزیز و‏‎ ‎‏قهرمانان انقلاب ما در این مجمع حضور‏‎ ‎‏یابند و خانواده شهدا، طومارهای جنایات‏‎ ‎‏شاه و امریکا را به محکمه بفرستند. ‏

‏همانطور که بارها گفته‌ام ما خواستار‏‎ ‎‏استرداد شاه و اموال ملت از او می‌باشیم.‏‎ ‎‏دانشجویان مسلمان و مبارزی که لانه‏‎ ‎‏جاسوسی را اشغال کرده‌اند با عمل انقلابی‏‎ ‎‏خودشان ضربه‌ای بزرگ بر پیکر امریکای‏‎ ‎‏جهانخوار وارد نمودند و ملت را سرافراز‏‎ ‎‏کردند ولی از آنجا که در آینده نزدیک‏‎ ‎‏نمایندگان مردم در مجلس شورای اسلام‏‎ ‎‏اجتماع می‌نمایند. با نمایندگان مردم است تا‏‎ ‎‏نسبت به آزادی گروگانها و  امتیازاتی که در‏‎ ‎‏قبال آن باید بگیرند تصمیم گیرند زیرا این‏‎ ‎‏مردم‌اند که باید در جریانات سیاسی دخالت‏‎ ‎‏داشته باشند؛ البته تا تشکیل مجلس شورای‏‎ ‎


‏اسلامی، شورای انقلاب و جناب رئیس‏‎ ‎‏جمهور کوشش خودشان را درباره برگرداندن‏‎ ‎‏شاه و اموال ملت و جریانات سیاسی که‏‎ ‎‏زمینه اینگونه خواستها را فراهم می‌کند،‏‎ ‎‏مبذول دارند از خداوند ‌متعال نصرت اسلام و‏‎ ‎‏شکست دشمنان اسلام را خواستارم. ‏

‏(چهارم اسفند 1358)‏

سخنرانی مهم حضرت امام درباره اشغال لانه جاسوسی آمریکا در جمع دانشجویان دانشکده اقتصاد دانشگاه اصفهان و گروه فنی اعزامی به پاکستان

‏شما می‌بینید که الان مرکز فساد امریکا را‏‎ ‎‏جوانها رفته‌اند گرفته‌اند و امریکاییهایی هم‏‎ ‎‏که در آنجا بودند گرفتند و آن لانه فساد را به‌‏‎ ‎‏دست آوردند و امریکا هم هیچ غلطی‏‎ ‎‏نمی‌تواند بکند و جوانها مطمئن باشند که‏‎ ‎‏آمریکا هیچ غلطی نمی‌تواند بکند، بیخود‏‎ ‎‏صحبت اینکه اگر دخالت نظامی، مگر‏‎ ‎‏امریکا می‌تواند دخالت نظامی در این‏‎ ‎‏مملکت بکند؟ امکان برایش ندارد، تمام دنیا‏‎ ‎‏توجهشان الان به اینجاست. مگر امریکا‏‎ ‎‏می‌تواند مقابل همۀ دنیا بایستد و دخالت‏‎ ‎‏نظامی بکند؟ غلط می‌کند دخالت نظامی‏‎ ‎‏بکند. نترسید، نترسانید. همین تعبیری که‏‎ ‎‏جوانهای ما از روی باز احساسات جوانی‏‎ ‎‏کردند که اگر چنانچه امریکا بخواهد دخالت‏‎ ‎‏نظامی بکند ما چه خواهیم کرد. اصلاً این‏‎ ‎‏اگرش را هم نباید بگویند. امریکا عاجز از‏‎ ‎


حضورج. 2صفحه 20

‏این است که دخالت نظامی در اینجا بکند،‏‎ ‎‏اینها یک مسائلی در پیششان است، یک‏‎ ‎‏مطالبی در پیششان است که روی آن مطالب‏‎ ‎‏گرفتاریهایی دارند، نمی‌توانند این کارها را‏‎ ‎‏بکنند. اگر آنها می‌توانستند دخالت نظامی‏‎ ‎‏بکنند، شاه را نگه می‌داشتند. با تمام‏‎ ‎‏قدرتشان، قدرتهای تبلیغی چیز کردند که‏‎ ‎‏نگش دارند و ملت ما اعتنا نکرد به آن و نه‏‎ ‎‏تنها او، همۀ قدرتها پشت سر هم ایستاده‏‎ ‎‏بودند که نگه دارند شاه را و نتوانستند نگه‏‎ ‎‏دارند برای اینکه ملت ما یک چیزی را که‏‎ ‎‏خواست نمی‌شود مقابل ملت بایستد کسی و‏‎ ‎‏چه بکند. هیچ ابداً. این مطلب را اصلاً‏‎ ‎‏جوانهای ما پیش نیاورند این مطلب را که‏‎ ‎‏دخالت نظامی، آنها همیشه دخالتهایشان‏‎ ‎


‏دخالتهای شیطنتی است، توطئه است. آنها‏‎ ‎‏اگر بخواهند یک کاری هم بکنند، وادار‏‎ ‎‏می‌کنند جوانهای ما را که آنها تظاهر بکنند و‏‎ ‎‏در تظاهر اعمال آنها بیایند درگیری بکنند یا‏‎ ‎‏اینها و یک غائله راه بیندازند که ما نتوانیم یک‏‎ ‎‏محیط آزاد پیدا بکنیم، یک محیط آرام پیدا‏‎ ‎‏کنیم و مسائلی را که می‌خواهیم طرح بکنیم‏‎ ‎‏و می‌خواهیم ایجاد بکنیم، بتوانیم. آنها از‏‎ ‎‏این راه شیطنتها پیش می‌آیند. آنها‏‎ ‎‏شیطانهایشان را پیش همین جوانهای صافدل‏‎ ‎‏عزیز می‌فرستند تبلیغات می‌کنند. می‌نویسند‏‎ ‎‏به دیوار چه می‌کنند، عده. عده. یک وقت‏‎ ‎‏می‌بینید که یک عده جوان را راه انداختند‏‎ ‎‏توی خیابانها به یک تظاهراتی. تظاهرات‏‎ ‎‏بحق لکن آنها از همین تظاهرات بحق‏‎ ‎

حضورج. 2صفحه 21

‏می‌خواهند استفاده ناحق بکنند. ‏

‏همین قضیه‌ای که الان قضیۀ روز است در‏‎ ‎‏دنیا. قضیه قضیۀ سفارت امریکا یعنی نه‏‎ ‎‏سفارت، محل توطئه آمریکا جوانها کشف‏‎ ‎‏کردند خیلی از چیزهایش را در همین قضیه‏‎ ‎‏دیشب به ما اطلاع دادند که زمزمه است در‏‎ ‎‏تبریز و در تهران و در بعضی جاهای دیگر که‏‎ ‎‏یک تظاهراتی بکنند برای پشتیبانی از آقای‏‎ ‎‏مهندس بازرگان. خوب همین قضیه را آنها‏‎ ‎‏خواستند (حالا نمی‌دانم موفق بشوند یا نه)‏‎ ‎‏خواستند که یک همچو چیزی درست بکنند‏‎ ‎‏بعد کم کم این را بکشانند به یک جایی که‏‎ ‎‏مثلاً سفارت عراق هست بریزند بشکنند،‏‎ ‎‏سفارت ـ فرض کنید که ـ افغانستان هست‏‎ ‎‏بریزند بشکنند که مملکت ایران را موجه کنند‏‎ ‎‏با همه ممالک. آن شیاطین یک همچو‏‎ ‎‏نقشه‌هایی دارند. جوانهای ما باید بیدار‏‎ ‎‏بشوند که تحت تأثیر اینها واقع نشوند، اینها‏‎ ‎‏که می‌گویند تظاهر بکنید. مگر آقای بازرگان‏‎ ‎‏با شورای انقلاب مخالفتی دارند؟ اینها همه‏‎ ‎‏و همه یک باب است منتها آقای بازرگان یک‏‎ ‎‏قدری خسته شده بودند، یک قدری ـ عرض‏‎ ‎‏کنم ـ عذرهایی داشتند و گفتند که حالا من‏‎ ‎‏کنار باشم، لکن نه این است که حالا ایشان‏‎ ‎‏که کنار هست دیگر آقای بازرگان دخالتی در‏‎ ‎‏امور ندارد، ایشان یکی از آن اشخاصی است‏‎ ‎‏که مورد احترام همه است. خیال نکنند که‏‎ ‎‏یک بی‌احترامی به ایشان شده است، نخیر‏‎ ‎‏مورد احترام است و برای خاطر یک امری که‏‎ ‎


‏ملت هم قبول دارند، نیفتند توی خیابانها راه‏‎ ‎‏بیندازند یک چیزی که آنها که می‌خواهند یک‏‎ ‎‏بازی درست کنند، یک وقتی یکی را بزنند‏‎ ‎‏بکشند. یک دو تا شعار از (شما اگر یادتان‏‎ ‎‏باشد من نبودم در اینجا لکن برای من نقل‏‎ ‎‏می‌کردند. این دسته‌جاتی که در قم آن وقت‏‎ ‎‏بر ضد رژیم سابق شعار می‌دادند، اینها‏‎ ‎‏شعار آرام می‌دادند، یک دفعه می‌دیدند که از‏‎ ‎‏اینجا یک کسی یک چیزی انداخت یک‏‎ ‎‏شیشه‌ای را شکست، یک بانکی را شکست،‏‎ ‎‏یک جایی را خراب کرد، گاهی یک آدمی‏‎ ‎‏را کشت، می‏‎‌‎‏ریختند به جان هم، یک کشتار‏‎ ‎‏پیدا می‌شد زیاد. آنها روی حساب، همیشه‏‎ ‎‏روی نقشه حساب می‌کنند و اینطور کارها را‏‎ ‎‏می‌کنند، قضیۀ دخالت نظامی ابداً مطرح‏‎ ‎‏نیست، دخالت‌های توطئه‌گری اینطوری‏‎ ‎‏یعنی از قوای خود ما استفاده می‌کنند، قوۀ‏‎ ‎‏خودشان را از آن استفاده نمی‌کنند، در این‏‎ ‎‏ممالک از قوای خود ما استفاده می‌کنند.‏‎ ‎‏خوب شما کردستان را ببینید که اینها از چه‏‎ ‎‏استفاده می‌کنند، یک نفر سرباز امریکایی‏‎ ‎‏نمی‌آید آنجا یک کاری بکند، آنها با شیطنت‏‎ ‎‏استفاده می‌کنند از خود این افرادی که یا‏‎ ‎‏وابسته هستند به آنها یا اعوجاج دارند، آن‏‎ ‎‏وقت این دست دومی‌ها که اعوجاج دارند، از‏‎ ‎‏ساده‌دلی بعضی از کردها استفاده می‌کنند،‏‎ ‎‏با آنها یک ـ چیز ـ صحبت می‌کنند منتشر‏‎ ‎‏می‌کنند که بنا دارند که تمام کردستان را‏‎ ‎‏بکوبند. این ارتش ایران که رفته آنجا برای‏‎ ‎

حضورج. 2صفحه 22

‏اینکه جلوگیری کند از اینکه آنها دارند‏‎ ‎‏می‌کشند و سر می‌برند و اذیت می‌کنند، فوراً‏‎ ‎‏آنها دنبالش برمی‏‎‌‎‏دارند می‌نویسند که ما‏‎ ‎‏می‌خواهیم؛ یعنی دولت ایران می‌خواهد که‏‎ ‎‏کردها را بکوبد. آن رفته که کردها را حفظ‏‎ ‎‏بکند اینها می‌گویند رفته کردها را بکوبد. ‏

‏این اشخاصی که هی فدایی خلق‏‎ ‎‏خودشان را معرفی می‌کنند، من که در این‏‎ ‎‏چیزهائی که برای پشتیبانی از این جوانها بود‏‎ ‎‏که آنجا را گرفتند، به گوش من نخورد که اینها‏‎ ‎‏پشتیبانی کرده باشند. اگر اینها امریکایی‏‎ ‎‏نیستند، چطور پشتیبانی نکردند از اینها؟ اگر‏‎ ‎‏اینها مال شوروی هستند خودشان یا خیر ملی‏‎ ‎‏هستند. آدمی که ملی است، با امریکا خوب‏‎ ‎‏دشمن است همانطوری که همه ملت ما‏‎ ‎‏دشمن شمارۀ  اول خودش را امروز امریکا‏‎ ‎‏می‌داند. برای اینکه دشمن شمارۀ اول ما را‏‎ ‎‏برده است امریکا نگه داشته است. آن وقت‏‎ ‎‏هم که آن بود، دشمن شمارۀ یک ما آنها بودند‏‎ ‎‏اینها اذناب آنها بودند، اینها کسانی بودند که‏‎ ‎‏مأموریت داشتند برای وطنشان، یعنی‏‎ ‎‏مأموریت داشتند که این وطن را نگذارند که‏‎ ‎‏یک قدم جلو برود. مایی که و شمایی که و‏‎ ‎‏ملت ما که دشمن شماره یکش را امریکا‏‎ ‎‏می‌داند و حالا هم که جوانها رفتند آنها را‏‎ ‎‏گرفتند دیدند که مرکز توطئه بوده آنجا، به‏‎ ‎‏گوش من نخورد که از این فداییان خلق یک‏‎ ‎‏پشتیبانی از اینها شده باشد. ‏

 (تاریخ سخنرانی 16 آبان 1358)


دلایل تبعید از کلام امام

سئوال: آیا دلایل تبعید خودتان را می‌توانید تشریح کنید؟

جواب: ‏پانزده سال قبل که شاه قصد‏‎ ‎‏داشت به دستور امریکا لایحۀ مصونیت‏‎ ‎‏مستشاران امریکایی را به تصویب مجلسین‏‎ ‎‏برساند، من این خیانت شاه را نسبت به ملت‏‎ ‎‏ایران، در طی یک سخنرانی و صدور یک‏‎ ‎‏اعلامیه محکوم نمودم و ملت ایران را از این‏‎ ‎‏سیاست استعماری امریکا مطلع ساختم که‏‎ ‎‏پس از چند روز مرا از ایران پس از آنکه شبانه‏‎ ‎‏به منزلم در قم حمله کردن، دستگیر و سپس‏‎ ‎‏به ترکیه تبعید نمودند و در آنجا هم دولت‏‎ ‎‏ترکیه تحت فشار افکار عمومی از دولت ایران‏‎ ‎‏خواست که محل تبعید مرا کشوری غیر از‏‎ ‎‏ترکیه قرار دهد که سرانجام به عراق تبعید‏‎ ‎‏شدم و در آنجا پس از حدود پانزده سال،‏‎ ‎‏دولت عراق تحت فشار شاه مخالفت خود را‏‎ ‎‏با فعالیتهای اسلامی من علیه رژیم سلطنتی‏‎ ‎‏و شاهنشاهی ابراز کرد و از این جهت‏‎ ‎‏تصمیم گرفتم که به کویت که یک کشور‏‎ ‎‏اسلامی است بروم تا در آنجا در مورد محل‏‎ ‎‏اقامتم تصمیم بگیرم و با داشتن ویزای آن‏‎ ‎‏کشور، دولت کویت از ورود من به آن کشور‏‎ ‎‏جلوگیری نمود و به ناچار به فرانسه آمدم،‏‎ ‎‏اقامت من در اینجا نیز موقتی است. ‏

(تاریخ مصاحبه: 14 آذر 1357)


حضورج. 2صفحه 23

مصاحبه خبرنگار روزنامه فرانسوی لوموند (اریک رولو) با امام خمینی(س) 

سئوال: شما موضع دانشجویان ایرانی را تایید کردید، آیا نگهداری گروگانها با قوانین اسلامی مطابقت دارد، حتی در موقع جنگ؟

جواب:‏ آنجا من به شما گفتم مثل اینکه‏‎ ‎‏اشتباه به شما رسید و شاید باز این اشتباه را‏‎ ‎‏دستگاههای تبلیغات صهیونیستی کرده‏‎ ‎‏باشند. آنچه من گفتم این بود که ما‏‎ ‎‏نمی‌توانیم ملتی را که اینقدر از امریکا ضربه‏‎ ‎‏دیده، اگر چنانچه امریکا شاه را نگه دارد و‏‎ ‎‏این امر طولانی شود یا بخواهد مملکت ما را‏‎ ‎‏بمباران کند، ما نمی‌توانیم جوانان را کنترل‏‎ ‎‏کنیم. مردم ما پنجاه سال است که از امریکا‏‎ ‎‏ضربه خورده‌اند. ممکن است که جوانهای ما‏‎ ‎‏اینجاها را خودشان به هم بزنند. من اینطور‏‎ ‎‏گفتم، نه اینکه ما ابتدائاً این کار را می‌کنیم.‏‎ ‎‏الان هم آنها در کمال خوشی و آسایش‏‎ ‎‏هستند و تبلیغات آقای کارتر بر خلاف این‏‎ ‎‏است لکن واقع این است. من فرستادم‏‎ ‎‏تحقیق کردم، به گروگانها هیچ صدمه‌ای‏‎ ‎‏نرسیده است و اسلام با همه مردم  دنیا‏‎ ‎‏می‌خواهد با خوبی رفتار کند. بله، اسلام با‏‎ ‎‏کسانی که توطئه‌گر هستند و بخواهند‏‎ ‎‏بر خلاف مصالح مسلمین و مصالح بشر‏‎ ‎‏عملی بکنند با آنها هم سختگیری می‌کند. ‏

 (تاریخ مصاحبه: 9 آذر 1358) 


مصاحبه با خبرنگاران در 27 آبان ماه 1358

سئوال: آیا حضرتعالی هنوز می‌فرمایید که اگر شاه به ایران باز‌نگردد گروگان‌های امریکایی آزاد نخواهند شد؟

جواب: ‏بسم‌الله‌ الرحمن ‌الرحیم. این‏‎ ‎‏ مسئله مربوط به ملّت است. سی و پنج‏‎ ‎‏میلیون ملت ما خواستشان این است و باید‏‎ ‎‏ما بررسی کنیم راجع به اینکه چرا ملت ما‏‎ ‎‏می‌خواهد که شاه بیاید و تا نیاید دست از‏‎ ‎‏این گروگانها برداشته نخواهد شد و چرا‏‎ ‎‏کارتر اینقدر اصرار دارد، قضیه این نیست که‏‎ ‎‏شاه بیاید ایران، ملت ما شاه را که دشمن‏‎ ‎‏خودش می‌داند می‌‌خواهد چه بکند. یک‏‎ ‎‏تحفه‌ای نیست برای ملت ما که بخواهد او را‏‎ ‎‏در موزه نگه دارد، بلکه مطلب این است که‏‎ ‎‏دو جهت هست که ملت ما می‌خواهند شاه‏‎ ‎‏بیاید و ما اصرار داریم، که این دو جهت‏‎ ‎‏یکیش اهمیتش بیشتر از دیگری است. یک‏‎ ‎‏جهت راجع به اینکه ما ملتی هستیم که الان‏‎ ‎‏اقتصادمان خیلی قوی نیست و داراییهای‏‎ ‎‏ایران، بسیار در دست شاه مخلوع و بستگان‏‎ ‎‏اوست و این در بانکهای امریکا و سایر‏‎ ‎‏کشورها متمرکز است. و اینها همه مال ملت‏‎ ‎‏است و اینکه ما اصرار داریم شاه را بیاوریم‏‎ ‎‏برای این است که معلوم بشود که این اموال‏‎ ‎‏فقرا که در دست اینها و عمال اینها هست در‏‎ ‎

حضورج. 2صفحه 24

‏کجاها هست و باید برگردد به ملت و مطلبی‏‎ ‎‏که اهمیتش بیشتر از این است. این است که‏‎ ‎‏ما می‌خواهیم او بیاید و ما ریشۀ این جنایاتی‏‎ ‎‏که این شخص در طول سی و هفت سال‏‎ ‎‏تقریباً به ایران کرده است و این خیانتهایی که‏‎ ‎‏به ایران کرده است و این آدمکشیهای‏‎ ‎‏دستجمعی که کرده ‌است ما به دست بیاوریم‏‎ ‎‏که این با امر کی بوده. یک انسان، یک آدم که‏‎ ‎‏می‌خواهد در یک مملکتی حکومت کند‏‎ ‎‏بی‌جهت اینقدر جنایت نمی‌کند. این عامل‏‎ ‎‏اشخاصی بوده‌ است. خود ایشان هم‏‎ ‎‏می‌گوید من مامور بودم برای وطنم. ما‏‎ ‎‏می‌خواهیم آن امر را پیدا بکنیم که آنکه امر‏‎ ‎‏کرده است که ایشان در وطنش اینهمه جنایت‏‎ ‎‏بکند کیست و چه اشخاصی هستند؟ از این‏‎ ‎‏جهت ملت ما اصرار دارد به اینکه این آدم‏‎ ‎‏بیاید و این دو مطلب ثابت بشود در‏‎ ‎‏محاکمه. محکمه هر جور حکم کرد عمل‏‎ ‎‏بشود. و اما اینکه کارتر اصرار دارد به اینکه‏‎ ‎‏ایشان نیاید، باید ما ببینیم که این از باب این‏‎ ‎‏است که آقای کارتر بشردوست است و‏‎ ‎‏حس انساندوستی این آقا، این آقای کارتر او‏‎ ‎‏را وادار کرده است که اینقدر اصرار بکند و‏‎ ‎‏در مقابل ملتهای اسلامی بایستد و ارعاب‏‎ ‎‏بکند و آنهمه مطالب پیش بیاید و منطقه را به‏‎ ‎‏خطر بیندازد، این برای این است که یک‏‎ ‎‏آدمی است انساندوست و برای انساندوستی‏‎ ‎‏ـ که ـ این نحو می‌کند؟ ما در آقای کارتر این‏‎ ‎‏انساندوستی را سراغ نداریم برای اینکه از‏‎ ‎


‏اعمال ایشان معلوم است که ایشان این حس‏‎ ‎‏را ندارند. کسی که یک جانی را در حفظ‏‎ ‎‏خودش و حمایت خودش به عنوان‏‎ ‎‏انساندوستی نگه می‌دارد نباید در ممالک‏‎ ‎‏بسیار، اینقدر جنایتها را و اینقدر آدمکشیها را‏‎ ‎‏علت باشد. این آدم انساندوست نیست و‏‎ ‎‏حس انساندوستی این چیز را نکرده است.‏‎ ‎‏اگر در ایشان حس انساندوستی بود. سی و‏‎ ‎‏پنج میلیون انسان‏‎‌‎‏هایی که در ایران بودند که‏‎ ‎‏یکیشان هم محمد‌رضا بود و همه از یک ملت‏‎ ‎‏و از یک کشور هستند، چه شد که در ظرف‏‎ ‎‏سی و هفت سال آنهمه جنایات بر ما شد و‏‎ ‎‏اخیراً با دست این شخص آنهمه کشتار‏‎ ‎‏می‌شد و در حکومت آقای کارتر بود و ایشان‏‎ ‎‏ابداً حس انساندوستی‌شان اسباب این نشد‏‎ ‎‏که یک تقاضایی لااقل از این شخص بکند‏‎ ‎‏که نکن این کار را، بلکه آنطور که ما می‌دانیم‏‎ ‎‏ایشان علاوه بر اینکه تقاضا نکرده‌اند تهییج‏‎ ‎‏هم کرده‌اند.، و امّا اینکه اصرار دارند و از‏‎ ‎‏جهت انساندوستی معلوم شد نیست، معلوم‏‎ ‎‏می‌شود برای این است که اسرار او فاش‏‎ ‎‏نشود، اسرار رؤسای امریکا فاش نشود. ما با‏‎ ‎‏بودن شاه در اینجا اسرار شخص کارتر و‏‎ ‎‏اسرار اسلاف او را فاش خواهیم کرد و به‏‎ ‎‏ملت امریکا ارائه خواهیم کرد و ملت امریکا‏‎ ‎‏می‌فهمد که گرفتار چه رؤسای جمهوری‏‎ ‎‏هستند که ملتشان را به تباهی کشیده است و‏‎ ‎‏آبروی ملتشان را در بین مسلمین از بین برده‏‎ ‎‏است. ما برای این می‌خواهیم که بیاید و‏‎ ‎


حضورج. 2صفحه 25

‏ایشان برای این جهت می‌خواهد که نیاید.‏‎ ‎‏این اصرار او به نیامدن برای اینکه خوف این‏‎ ‎‏را دارد که اسرار فاش بشود و ایشان دیگر‏‎ ‎‏نتوانند در مملکت خودشان یک زندگی‏‎ ‎‏صحیح داشته باشند و دیگر ریاست‏‎ ‎‏جمهوری ایشان هم فاتحه‌اش خوانده بشود‏‎ ‎‏و مملکت امریکا هم اگر مطلع بشود از‏‎ ‎‏مسائل و مطلع بشود از مصایب ما و مطلع‏‎ ‎‏بشود و رسانه‌های گروهی به آنها بفهمانند که‏‎ ‎‏در این مملکت چه گذشته است و اینها از‏‎ ‎‏دست رؤسای جمهور امریکا و دیگر رؤسای‏‎ ‎‏ابرقدرت، بر ما گذشته است اگر یک همچو‏‎ ‎‏احساسی را بکنند این طرفداری از کارتر را‏‎ ‎‏نمی‌کنند و من هم احتمال این را می‌دهم که‏‎ ‎‏طرفداری از کارتر یک قشر از اشخاصی‏‎ ‎‏است که تحت‌نظر خود آنها هستند نظیر آن‏‎ ‎‏طرفداریهایی که در اینجا از شاه می‌شد. از‏‎ ‎‏شاه مخلوع می‌شد که وقتی که مثلاً رئیس‏‎ ‎‏جمهور امریکا می‌آمد به ایران عدۀ کثیری را‏‎ ‎‏می‌بردند به استقبال به اسم ملت. در صورتی‏‎ ‎‏که ملت هرگز از این امور اطلاع صحیح‏‎ ‎‏نداشت و هرگز حاضر نبود که استقبال بکند‏‎ ‎‏از شاه یا از مهمانهای شاه لکن آنها عده‏‎ ‎‏زیادی داشتند که این کارها را انجام‏‎ ‎‏می‌دادند. من احتمال می‌دهم که آقای کارتر‏‎ ‎‏هم عده زیادی از قبیل سازمان امنیت و‏‎ ‎‏اشخاصی که مربوط به خودش است داشته‏‎ ‎‏باشد و آنها به دانشجوهای ما در خارج این‏‎ ‎‏اهانتها را می‌کنند و این سختی‌ها را می‌گیرند‏‎ ‎


‏و خود آقای کارتر هم که آقای انساندوستی‏‎ ‎‏است دانشجوهای ما که برای تحصیل علم‏‎ ‎‏آنجا رفتند، در آنجا آنطور با آنها رفتار می‌کند‏‎ ‎‏و وادار می‌کند که آنها را اذیت کنند، وادار‏‎ ‎‏می‌کند که سگ به جان آنها بیندازند و آنطور‏‎ ‎‏جنایات را بکنند. این آقای انساندوست‏‎ ‎‏وضعش این است و ما که یک ملت مظلومی‏‎ ‎‏هستیم ما می‌خواهیم که آن کسی که به ما‏‎ ‎‏خیانت کرده است خودش و اساس کارهایش‏‎ ‎‏معلوم بشود. ‏

سئوال: ولی این جواب این نیست که آیا به اصطلاح اسرا آزاد خواهند شد یا نه؟ و ایشان آن جواب را می‌خواهند. 

جواب:‏ جواب شد. برای اینکه ـ اسرا یعنی‏‎ ‎‏ـ ملت نمی‌گذارد. ملت ما می‌خواهد و‏‎ ‎‏نمی‌شود غیر از این، ما بر خلاف ملت‏‎ ‎‏نمی‌توانیم عمل بکنیم. ‏

سئوال: آیا این اسرا بنابراین همین جا خواهند ماند برای همیشه؟

جواب:‏ خواهند بود تا شاه بیاید. اختیار‏‎ ‎‏این اسرا در دست کارتر است. این اسرا را‏‎ ‎‏می‌تواند کارتر اینجا آزاد کند مادامی که‏‎ ‎‏بفرستد مجرم ما را به ما تحویل بدهد و ما هم‏‎ ‎‏اسرا را. ‏

سئوال: و تنها در آن صورت است 


حضورج. 2صفحه 26

که شاه برگردانده بشود. در غیر این صورت و لاغیر؟

جواب:‏ نه خیر اینقدر بخواهد سئوال کند‏‎ ‎‏بیشتر از یک سئوال را جواب نمی‌دهم. نه‏‎ ‎‏خیر بگویید من وقت ندارم. ما باید، بیشتر از‏‎ ‎‏این وقت ندارم سئوال کنید جوابتان را‏‎ ‎‏بدهم.*‏

مصاحبه خبرنگار سی. بی. اس (C. B. S) امریکا با امام خمینی(س) 

سئوال: حضرت آیت‌الله، آقای کارتر دولت ایران را متهم به عملیات تروریستی می‌کند و مصراً می‌گوید که اگر خدای ناخواسته چنانچه صدمه‌ای در ایران به اسرا وارد بشود رژیم شما مسئول این مسئله خواهد ‌بود. 

جواب:‏ ملت سی و پنج میلیونی تروریست‏‎ ‎‏هستند؟! از آقای کارتر باید پرسید که‏‎ ‎‏تشخیص شما در مسائل سیاسی هم همین‏‎ ‎‏‌طور است که یک ملت سی و پنج میلیونی که‏‎ ‎‏همه پشتیبانی از اینها کردند باز شما‏‎ ‎‏می‌گویید تروریست هستند! من دیدم کلامی‏‎ ‎‏که از ایشان صادر شده است، مع الاسف‏‎ ‎‏کلام عاقلانه‌ای نبود که: اینها دانشجو‏‎ ‎‏نیستند اینها لات هستند. اینها تروریست‌اند. ‏

‏ـ دانشجوها، با لات در منطق شما یکی‏‎ ‎‏هستند؟! لات‌ها و اراذل با دانشجوها را شما‏‎ ‎


‏در منطقتان یکی می‌دانید؟! توهین به‏‎ ‎‏دانشجوها در سراسر کشورهای عالم نیست‏‎ ‎‏این مطلب؟ ملت ما را شما تروریست‏‎ ‎‏می‌دانید؟ تشخیص شما در مسائل سیاسی‏‎ ‎‏هم همین‌طور است که ملت ما را تروریست‏‎ ‎‏بدانید؟! شما مطمئن باشید که ملت ما مسلم‏‎ ‎‏است و مسلم تروریست نیست و با اینها با‏‎ ‎‏کمال رأفت عمل می‌کند. بهتر است از‏‎ ‎‏معامله شما با دانشجوهای ما در خارج کشور‏‎ ‎‏که آنطور شما دارید عمل می‌کنید آیا عمل‏‎ ‎‏شما تروریستی است که دانشجوهای ما را‏‎ ‎‏آنطور اذیت می‌کنند و سگها را به جان آنها‏‎ ‎‏می‌ریزند. یا نگهداری اینها در محفظه‌ای‏‎ ‎‏که محل خودشان بوده است و همه جور‏‎ ‎‏آسایش برایشان فراهم است و آمدند دیدند و‏‎ ‎‏ما اجازه دادیم که هر روز بروند آنها را ببینند؟‏‎ ‎‏این عمل تروریستی است یا این عمل انسانی‏‎ ‎‏است؟ و اعمالی که امثال شماها انجام‏‎ ‎‏می‌دهید یک اعمالی است که شبیه به اعمال‏‎ ‎‏تروریستی است. ‏

سئوال: حضرت امام اجازه می‌فرمایید که ایشان بروند به سفارت سابق امریکا و با گروگانها صحبت بکنند و از سلامتیشان به اصطلاح و رفتار خوبی که با آنها می‌شود به دنیا بگویند. 

جواب:‏ مانعی ندارد خوب بروند آنجا‏‎ ‎‏جوانها آنجا هستند و آنها هم مانعی پیششان‏‎ ‎

حضورج. 2صفحه 27

‏نیست که کسی برود ببیند ـ آنها ـ ببینند آنها‏‎ ‎‏سالم‌اند و حالشان خوب است و در رفاه‏‎ ‎‏هستند. ابداً چیزی که موجب گرفتاری آنها‏‎ ‎‏باشد نیست. فقط در یک محلی هستند که‏‎ ‎‏حفاظت می‌شوند و ابداً آسیبی به آنها‏‎ ‎‏نخواهد‌ وارد شد، اصلاً، اصلش با این امور با‏‎ ‎‏اسیر اسلام بسیار رفتار انسانی می‌کند و او را‏‎ ‎‏از همه جهات حفظ می‌کند و ما هم تابع‏‎ ‎‏اسلام هستیم و جوانهای ما هم دانشجوهای‏‎ ‎‏اسلامی هستند و با آنها حتماً بدانید که رفتار‏‎ ‎‏خوب می‌کنند ـ حتی من پسرم را گفتم که‏‎ ‎‏باید آن جهت را شما گوشزد کنید و خودتان‏‎ ‎‏مشاهده کنید و ایشان گفتند که نه آنها‏‎ ‎‏حالشان خوب است و من امیدوارم که تا آخر‏‎ ‎‏هم حال اینها خوب باشد و ابداً آسیبی به آنها‏‎ ‎‏وارد نشود و آنها از امریکا بخواند و از کارتر‏‎ ‎‏بخواهند که وسایل آزادی آنها را او فراهم‏‎ ‎‏کند. ملت ما یک امر مشروعی دارد. یک‏‎ ‎‏حرف مشروعی دارد این حرف را قبول کنند.‏‎ ‎‏اینها هم آزاد خواهند شد. ‏

سئوال: اجازه می‌فرمایید بگویم فقط خودشان بروند. می‌فرمایید که خودشان تنها بروند. 

سئوال: حضرت آیت‌الله، در ازاء آزادی اسرای زن و سیاهانی که دستور فرمودید، شما چه انتظاری از دولت امریکا دارید؟

جواب:‏ ما آزادی زنها را و آزادی سیاهها را‏‎ ‎


‏برای این قایل شدیم که زنها در اسلام یک‏‎ ‎‏احترام ویژه دارند و سیاهپوستان هم تحت‏‎ ‎‏فشار امریکا بودند و ظلم بر آنها شده است و‏‎ ‎‏آنها را ما آنطور مقصر نمی‌دانیم بلکه آنها‏‎ ‎‏شاید تحت فشار بودند که اینجا آمدند و لهذا‏‎ ‎‏ما برای امتثال امر اسلام و خدا این عمل را‏‎ ‎‏کردیم و انتظاری از آقای کارتر نداریم و‏‎ ‎‏پاداشی نمی‌خواهیم. تمام مطلب ما این‏‎ ‎‏است که کارتر، این خیانتکار را به ما پس‏‎ ‎‏بدهد و شخص مجرمی که در یک مملکتی به‏‎ ‎‏یک ملتی جرم کرده است، در تمام قوانین دنیا‏‎ ‎‏این است که باید پس داده بشود به خود آن‏‎ ‎‏مملکت و ایشان ـ بر تمام  ـ بر خلاف تمام‏‎ ‎‏موازین عقلی و عقلایی عمل می‌کند. ‏

خبرنگار: حضرت آیت‌الله، به نظر ما یک مرد بسیار بسیار مهربان می‌آیید. یک مرد مقدسی، چهره مقدسی دارید. خیلی قیافه حضرت آیت‌الله مردمی هست و من هم به‌ عنوان یک انسان فقط آرزو می‌کنم، دعا می‌کنم که خدای ناخواسته هیچگونه آسیبی به اصطلاح وارد نشود به روابط بین دو تا مملکت، چیز خارق‌العاده‌ای پیش نیاید. *

 

حضورج. 2صفحه 28