هنر در روند کمال جویی خود

هنر در روند کمال‌جویی خود

  زهرا رهنورد

- حضور: نشست امروز ما در ارتباط با نمادین‌ترین و پیچیده‌ترین مظاهر فرهنگ بشری، یعنی «هنر» است و در همین باره سخنی داریم با خواهر زهرا رهنورد، نویسنده و نقاش و از استادان دانشگاه. نخستین سؤال ما این است که: 

 به نظر شما، تحول و بعثت فرهنگی برآمده از تفکر حضرت امام(ره) در بستر جریانات هنری، پس از پیروزی انقلاب چه مراحلی را طی کرد و راه‌های اصولی تداوم آن چیست؟

‏ - رهنورد: با درود به روان پاک رهبر عزیزمان و آنکه شرافت و هویت و انسانیت را به ملت ما باز گرداند، باید عرض کنم که آن رهبر فقید، از آنجایی که خود علاوه بر تمامی ابعاد تکامل وجودی هنرمندی برجسته بود که این بعد حیاتی ایشان، پس از رحلتشان بر ملت و مردم جهان روشن شد، به طور طبیعی می‌توانستند پیوند روحی و ذهنی و عمیق با هنرمندان متعهد مسلمان داشته باشند. سعی ایشان همان‌گونه که رهبریشان پیامبرگونه بود، شخصیتشان مردمی بود، علمشان حداعلی نظری بود و رفتارشان حداعلی تعهد نظری و قلبی و... زبان و بیانشان در ‏


حضورج. 3صفحه 176
‏عین مردمی بودن، هنری، و آن هم بسیار پیچیده در عین سادگی، قرار داشت مضامین باریک را از طریق سمبلهای ملموس که هر یک در فرهنگ عرفان راز و رمز و جایگاه خاصی دارد بیان می‌نمود، که بنده فکر می‌کنم هنرمندان، پس از مواجهه با زبان ادبی و شعری امام، رو به سوی پیچیده‌تر شدن کارهای هنری خود خواهند نهاد و این گونه آثار، در راه هنر و ما بتدریج از بیانهای مستقیم فاصله خواهیم گرفت و این نکته‌ای است که بویژه منتقدین هنری باید در نظر داشته باشند که در پی پیامهای ابتدایی و ساده‌ای که بلاواسطه در اوایل انقلاب، از هنر و هنرمند متوقع بودند برنیاید. هنر پدیده پیچیده‌ای است، طبع پیچیده‌ای دارد، و در روند کمال خود در بستر ایدئولوژی و فرهنگ و سنتهای هنری و زیباشناختی، مرحله به مرحله پیچیده‌تر و گاه سمبلیک می‌شود. از همین جا به مراحلی که شما اشاره کردید نزدیک می‌شویم. نخست باید عرض کنم، پس از انقلاب که هنرمند تحت تأثیر چند عنصر به خلاقیت پرداخت، اسلام، رهنمودهای حضرت امام و نقش و هویت بخش ایشان، فرهنگ و سنتهای هنری واقعیتهای اجتماعی و انقلابی و ارزشهای عظیمی که مردم عزیز آفریدند و در عین حال خاستگاه فکری و ذهنی شخص هنرمند و حوادث و تجربیات زندگی خودش و این مراحل طی شد. ‏

‏ ‏


حضورج. 3صفحه 177
‏1- هنر از لحاظ محتوا متأثر از جنبه‌های مذکور قرار گرفت و به پیام مستقیم پرداخت. ‏

‏2- هنر از لحاظ فرم در سطحی عقب‌تر از محتوا بود. ‏

‏3- به لحاظ شکل (فرم) رو به کمال نهاد و مضمونها همان بودند. ‏

‏4- امروز در دهه دوم انقلاب هم به لحاظ محتوا علاوه بر مضامین فرهنگی و اجتماعی مربوط به انقلاب به مضامین دیگری نیز می‌پردازد و بویژه به قلمرو روح و روان و عواطف و درون کاوی نزدیک گردیده است، و از لحاظ شکلی نیز تغییر و تحولاتی را طی نموده و رو به پیچیدگی نهاده است و سبکهای هنری در پیش‌اند. ‏

‏در هر صورت دورۀ دیگری در هنر آغاز شده که هنوز ارتباط خود را با گذشته انقلابی خود قطع ننموده، اما در پی‌ دستیابی به شکل و بیان و زبانی جدید است و می‌رود که به تجربیات جدیدی دست یابد. ‏

- حضور: آیا هنر پس از انقلاب بخصوص پس از انقلاب تحت تأثیر فرهنگ جبهه و شهادت توانسته است دین خود را نسبت به ایثارگریهای امت اسلامی ادا کند؟

- رهنورد:‏ ایثارگریهای مردم عزیز، جوانان رزمنده و زنان بزرگوار ما، در مرحله‌ای است که می‌تواند، بالاترین الهامهای هنری را ایجاد کند، اما این که هنرمند توانسته باشد به «قدر» و «منزلت» این ارزشهای والا، اثرآفرینی کند، امری است محال، زیرا، اگرچه آن «ارزشها» و «هنر» از یک منشأ و منبع نشأت گرفته‌اند، اما تبدیل ارزشها که مطلقاً امری برتر و ماورایی‌‌اند، به پدیده‌های ملموس بسیار دشوار است حتی اگر این پدیدۀ ‏


حضورج. 3صفحه 178
‏ملموس هنر باشد که والاترین محصول فرهنگ بشری است در هر صورت هنرمندان ما، آثار بزرگی خلق کرده‌اند که جای سپاس و قدردانی بسیاری دارد. ‏

- حضور: با توجه به مواضع صریح و روشن حضرت امام(ره) بخصوص در پیام معروف آن حضرت بر هنرمندان که هنر را صیقل دهندۀ اسلام ناب و کوبندۀ اسلام امریکایی می‌دانند، وظیفۀ هنرمندان و کارگزاران امور فرهنگی و هنری در جمهوری اسلامی چیست‏؟‏

- رهنورد:‏ به یک کلام. طراحی، برنامه‌ریزی و پیش‌‌بینی و اجرای آنگونه برنامه‌هایی که بدون رودربایستی، حامی هنرمندان متعهد و بااستعداد و پرکار باشد، که تنفر از تمامی سلطه‌گران و عشق به محرومان در کنار عشق به نوآوری و فرهنگ و سنت ملی و مذهبی در کنار هم قرار داشته باشد. ‏

- حضور: تا آنجا که اطلاعات ما می‌گوید، هنر نقاشی، بیشترین جلوه را در بستر اسلام ناب داشته است. روشهای اصولی دمیدن روح اسلام ناب در کالبد نیمه جان شاخه‌های هنر را در جامعه اسلامی بیان نمایید؟

- رهنورد:‏ بله همانطور که شما می‌گویید. نقاشی بهترین پاسخ را به ایده‌های اسلامی و انقلابی داده است. در سایر رشته‌ها نیز مثل شعر، این پاسخ نسبتاً خوب انجام گرفته، ‏


حضورج. 3صفحه 179
‏چرا که ما در این هر دو زمینه دارای سنتهای دیرپا در هنر و ادب خود هستیم، اما مثلاً در زمینۀ قصه و رمان، تئاتر و سینما هنوز راه درازی در پیش است. و چاره‌ای هم نیست، جز کار کردن با پشتکار و دستیابی به تجربیات جدید و راهنما قرار دادن اصول و ارزشها. ‏

- حضور: همانطور که مستحضرید فتاوی و مواضع فقهی و عملی حضرت امام در رابطه با هنر راهگشای بسیاری از مشکلات هنرمندان شده است. به نظر شما برای گرفتار نیامدن در دام هنر غیرمتعهد و مبتذل چگونه باید مواضع امام را تنقیح کنیم؟

‏- ‏رهنورد:‏ ببینید، وقتی هنرمند غیرمتعهد باشد هنر غیرمتعهد را نیز می‌آفریند هر چند که حتی ممکن است این هنر غیرمتعهد از ویژگیهای تکنیکی ارزشمندی نیز بهره‌جویی نماید‌. و دیگر این که هنر در هر صورت در ارتباط با جامعه است و باورهای هنرمند، هنرمندی هست که با دید انتقادی به جامعه می‌نگرد و هنرمندی هست که طرفدار وضع موجود و ضعفهای آن است و بویژه ابتذال آن. ‏

‏در اینجا من به چند نکته مهم در رابطه با هنر اشاره می‌کنم که با تجربیات طولانی که در این باره دارم، به دست آمده است. ‏

‏1- نقش طراحان و سیاستگذاران فرهنگ و هنر بسیار مهم است، خود اهل کدام فرهنگ، بینش و اندیشه‌اند، خودباخته نباشند که به هویت ملی و مذهبی خویش پایبند باشند. ‏

‏2- پیچیدگی ذهنی داشته و نه در سطح ارتباط با افراد و نه در سطح درک هنری گرفتار ساده لوحی نباشند و از حضور مشاوران متعهد و مخلص و متخصص بهره‌مند گردند. ‏

‏3- هنرمندان، خود از مرفهین بیدرد کم استعداد، کم سواد، و کم کار و بی‌اعتنا به علایق مذهبی – ملی و مردمی نباشند. ‏

‏4- هنردوستان اعتلا یابند و دید و نقد و نظر بیابند. ‏

‏5- هنرپروران اندیشه بازاری و یا دیکته کردن فکر و اندیشه و هنر را از خود دور کنند. ‏

‏6- مخاطبین هنر، مردم باشند، علاوه بر خبرگان و متخصصان هنر. ‏

‏7- سنتهای هنری، زیباشناسی و هویت هنری در هنر ملحوظ گردد. ‏

‏8- دست‌اندرکاران در پی حمایت از هنر اصیل و ناب و هنرمندان متعهد با استعداد و پرکار مخلص برآیند، اما از دیکته کردن اندیشه و هنر خودداری کنند. ‏

‏9- نوآوری متکی به ریشه‌های فرهنگی تشویق گردد. ‏

- حضور: با تشکر از شما. 

‎ ‎

حضورج. 3صفحه 180