عاشقان بیدل

عاشقان بیدل

‏با گلرخان بگویید ما را به خود پذیرند‏

‏از عاشقان بیدل همواره دست گیرند‏

‏دردی است در دل ما، درمان نمی‌پذیرد‏

‏دستی به عاشقان ده، کز شوق دل بمیرند‏

‏پا نه به محفل ما تاراج کن دل ما‏

‏بنگر به باطل ما کز آب و گل خمیرند ‏

‏سوداگران مرگیم یاران شاخ و برگیم ‏

‏رندان پابرهنه بر حال ما بصیرند ‏

‏پاکند می‌فروشان، مستانه دل خروشان ‏

‏بربسته چشم و گوشان، پیران سر به زیرند‏

‏بردار جام می را جم را گذار و کی را ‏

‏فرزند ماه و دی را که اینان چو ما اسیرند‏

حضرت امام«س» 

‎ ‎

حضورج. 3صفحه 145