فصل نخست : زندگی نامه

مبارزه با اراذل

‏روزی آقای ‏‏شیخ علی محصل یزدی مهریزی‏‎[1]‎‏ ـ که از طلاب وارسته و باشهامت بود ـ ‏‎ ‎‏به حجره من آمد و یکی دو نفر از طلبه‌های دلسوز واقعی را خبر کرده و تصمیم‌هایی ‏‎ ‎‏برای جلوگیری از هرزه‌گری افراد خارج از مدرسه گرفتیم. در این حرکت چند نفر از ‏‎ ‎‏معمرین و مدرسین را نیز همراه خود ساخته، تا در صورت بروز هرگونه پیش آمد ‏‎ ‎‏احتمالی ما را یاری دهند. کار را با برنامه‌ریزی دقیق و مدون شروع کردیم، که بحمدالله ‏‎ ‎‏آثار خوب و چشمگیری داشته و بیشتر عالمان ‏‏اصفهان‏‏ که خبر آن را شنیدند، تحسین و ‏‎ ‎‏دعا کردند. همین امر سبب شد که این حرکت در مدارس دیگر ‏‏اصفهان‏‏ نیز اجرا شود. ‏‎ ‎‏در هر مدرسه‌ای چند نفر طلبه و مدرس باشهامت پیش‌قدم شدند تا رفت و آمد افراد ‏‎ ‎‏نامنظم و بی تربیت از مدارس علمیه پاک گردید.‏

‏آقای ‏‏محصل یزدی‏‏از طلاب مدرسه نیم‌آور ‏‏اصفهان‏‏ بوده و از تحصیلات خوبی هم ‏‎ ‎‏برخوردار بود. مدتی به ‏‏تهران ‏‏آمد و مجددا به ‏‏یزد‏‏ رفت. پدرش از عالمان منطقه بود؛ به ‏‎ ‎‏نام ‏‏شیخ علی‌اکبر‏‏ که بعد از فوت ایشان آقای ‏‏علی محصل یزدی‏‏ جای پدر نشست. او ‏‎ ‎‏هیچ گاه از وجوه شرعیه امرار معاش نکرد. ضمن اینکه ایشان روحانی بود و مبلغ، ‏‎ ‎‏باغداری و کشاورزی هم داشته و از این طریق امرار معاش داشت. با این‌که او هیچ گاه ‏‎ ‎

کتابدر وادی عشقصفحه 30
‏وارد روند مبارزات نشد، اما نسبت به ‏‏امام خمینی‏‏ و افرادی که به انقلاب ارادت ‏‎ ‎‏می‌ورزیدند علاقه خاصی داشت.‏

کتابدر وادی عشقصفحه 31

  • .اینجانب بارها او را در حوزه علمیه اصفهان، در مدرسه نیم آور و به هنگام احوال پرسی و تفقد از فرزند طلبه  خود «شیخ علی» دیده، و گاه در مسافرت هایی که به مهریز داشتم خدمتش رسیده بودم. صفا و خلوص توام  با صداقت و شهامت در چهره باصلابت و نورانی او هویدا بود. مرحوم شیخ علی محصل، همچون سایر  طلاب اصفهان، وضع مالی چندان خوبی نداشت، اما مناعت طبع و بزرگواری او چنان می نمود که از هر  جهت بی نیاز است. بزرگ منشی او، همیشه برایم عبرت آموز و به یاد ماندنی خواهد بود. او در تمام مدت  تحصیل، و تا زمانی که در حوزه علمیه اصفهان و مدرسه نیم آور حضور داشت، کاملا کوشا و جدی بوده و  با شوق فوق العاده از محضر درس اساتید معززی چون: آیت الله شیخ مرتضی اردکانی، آیت الله سید احمد  امامی، آیت الله سید عطاء الله فقیهی، آیت الله سید ابوتراب مرتضوی، آیت الله حبیب آبادی و دیگران استفاده  کرد. آن گاه برای مدتی کوتاه به تهران آمد و سپس راهی موطن اصلی خود مهریز شد. (ر.ک: نمادی از مبلغ  اسلام، ص 4 ـ 6)