فصل چهارم : تبعید امام و انزوای انقلابیون

شهادت سید کاظم قرشی

‏هشتم تیرماه 44، به دنبال درگذشت حجت الاسلام سید کاظم قرشی، دوست و همراه ‏‎ ‎‏عزیزمان ـ که مرگ وی به راستی عنوان شهادت گرفت ـ حرکت جدیدی را آغاز ‏‎ ‎‏کردیم. او همراه آقای ‏‏امام جمارانی‏‏ در شهر ‏‏خمین‏‏، سخنرانی‌هایی داشتند. هر دو از ‏‎ ‎‏سوی ساواک دستگیر و به تهران منتقل شده، و در اداره امنیت شکنجه‌های شدیدی را‏‎ ‎‏تحمل کردند. زمانی که مرحوم قرشی همراه آقای امام جمارانی آزاد شدند، به دلیل ‏‎ ‎‏شدت جراحات راهی بیمارستان شد. او مدتی در بیمارستان بستری بود، و سرانجام ‏‎ ‎‏بهبودی حاصل نشد.‏

‏دوستان نقل کردند که هنگام شکنجه دادن، لگدی به شکم او زدند که بر اثر آن ‏‎ ‎‏زخمی در شکمش پدید آمده و پس از چندی به شهادت رسید. نیروهای دولتی از ‏‎ ‎‏تشییع جنازه او در خیابان‌های بوذرجمهری، پامنار و مولوی پیش‌گیری کردند. این اقدام ‏‎ ‎‏سبب درگیری شدید و زد و خورد، بین مردم و نیروهای رژیم شد. بالاخره با پافشاری ‏‎ ‎‏مردم جنازه تشییع شده، و به قم منتقل شد.‏

‏طلاب قم با برنامه‌ریزی از پیش تعیین شده، تشییع مفصّلی از جنازه ایشان کرده و ‏‎ ‎‏بعد مرحوم قرشی را در ‏‏قبرستان ابوحسین‏‏ دفن کردند.‏

‏برای ایشان، چند مجلس ختم پیاپی در قم، تهران، خمین و ‏‏خوانسار‏‏ برگزار شد. ‏‎ ‎‏مجلس چهلم ایشان را ‏‏آقای غضنفری‏‏، در خوانسار به عهده گرفت، که دسته‌ای از ‏‎ ‎‏روحانیون و فضلا و طلاب قم به پاس ارج نهادن به مقام شهید، و نیز تجلیل از آقای ‏‎ ‎‏قرشی و مبارزه ایشان، شرکت کردند. من نیز در آن مجلس بودم. در آن‌جا آیت‌الله حاج ‏‎ ‎‏شیخ یحیی انصاری شیرازی، منبر رفته و پیرامون مبارزه، شهید، شهادت، و نیز آقای ‏‎ ‎‏قرشی، و مقام و موقعیت آقای خمینی تحلیل و تجلیل شایسته‌ای کردند.‏

کتابدر وادی عشقصفحه 154